به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، فرآیند مذاکرات برای توافق جامع از پیش مشخص بود. در واقع محورهای مذاکراتی در همان توافق ژنو مشخص شده بود. اینکه مذاکرات باید صورت میگرفت تا روند توافق طی میشد امری بدیهی بود اما آنچه جمعه 26 اردیبهشت در وین اتفاق افتاد تناسبی با روند مشاهده شده از فرآیند مذاکرات نداشت. اختلافات میان طرفین بر سر موضوعات محل بحث امری بدیهی بود کما اینکه تا قبل از توافق ژنو نیز طرفین در مقاطعی دچار اختلاف شدند اما گارد تیم مذاکرهکننده ایرانی پس از توافق ژنو و طی 3 دور مذاکره پیشین برای توافق جامع بهگونهای بوده که نشان میداد فرمول و فرآیند مذاکرات از نگاه آنها یک موضوع ثابت و غیرقابل تغییر بوده است. تیم مذاکرهکننده حتی در مواجهه با انتقادات و نگرانیها نیز با قاطعیت موضع میگرفت و از اقدامات خود دفاع میکرد. با این حال اگرچه بروز اختلاف در مذاکرات یک موضوع بدیهی بوده اما نوع و جنس اختلاف وین متفاوت بوده است. چرا؟ چه اتفاقی افتاد که ناگهان در رفتار تیم مذاکرهکننده تغییر ادبیات دیده شد و آنها از «زیادهخواهی» غرب و از «مقاومت» گفتند؟!
دلیل توقف مذاکرات در وین کاملا مشهود است و این موضوع بارها از سوی منتقدان نحوه رفتار و عملکرد تیم مذاکرهکننده گوشزد شده است. همه آنچه اکنون در مذاکرات مبنای فشار طرف غربی بویژه آمریکاییها علیه ایران شده، متن توافق ضعیف ژنو است. در واقع آنها اکنون با استناد به متن توافق ژنو استنباطها و استدلالهای زیادهخواهانه خود را مطرح میکنند. در واقع آنچه در وین اتفاق افتاد؛ اثبات 2 محور انتقادی ویژه از رفتار صورت گرفته در مقابل 1+5 بوده است. این 2 محور عبارتند از:
1ـ حفرههای توافقنامه: متن توافقنامه ژنو زمینه را برای بهانهجوییها و برداشتهای زیادهخواهانه طرف آمریکایی فراهم میکند و متاسفانه این متن اکنون به یک تعهد برای ایران تبدیل شده و نمیتوان درباره آن تجدیدنظر کرد. تمام روایتها از آنچه صبح روز جمعه میان هیات ایرانی و هیات آمریکایی گذشت نشان میدهد موارد اختلافی آنها دقیقا در همان جایی است که متن توافقنامه امکان سوءاستفاده را برای طرف مقابل فراهم کرده است.
موضوع غنیسازی یکی از اصلیترین موضوعاتی است که آمریکاییها درباره آن زیادهخواهی کردهاند و اطلاعات «وطنامروز» نیز نشان میدهد یکی از اصلیترین مواضع آمریکاییها در مذاکره صبح جمعه با طرف ایرانی درباره همین موضوع بوده است. پیش از این پیشبینی میشد در مذاکرات جامع، طرف آمریکایی با استناد به متن توافق ژنو، درباره شکل و محتوای برنامه غنیسازی ایران زیادهخواهی خواهد کرد چراکه متاسفانه نگارش توافق به گونهای بوده که برنامه غنیسازی ایران را مشروط به «قید» کرده است. در توافقنامه ژنو قید «نیازهای عملی» (practical needs) درباره برنامه غنیسازی ایران الحاق شده است. این قید در واقع ایران را موظف میکند درباره غنیسازی خود مورد مصرفی آن را اعلام کند.
از همان ابتدا این نگرانی وجود داشت که آمریکاییها با استناد به نیازهای عملی مانع توسعه قانونی برنامه غنیسازی ایران شوند. سوخت رآکتور بوشهر از سوی روسیه تامین میشود و سوخت رآکتور اراک نیز تا اطلاع ثانوی از ذخایر اورانیوم 20 درصدی که اکسید شده، تامین میشود. بنابراین آمریکاییها میتوانند از نیازهای عملی به عنوان یک اهرم برای متوقفکردن برنامه غنیسازی ایران استفاده کنند البته چند روز پس از توافق ژنو، یعنی 19 آذر 1392 (10 دسامبر 2013) جان کری در جلسه استماع کمیسیون روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا استنباط خود از «نیازهای عملی» را اینگونه توضیح داد: «نیازهای عملی چیست؟ شاید کمی تحقیقات در حوزه پزشکی، یا تامین سوخت کافی در برنامه مورد توافق که ممکن است در کنسرسیومی با افراد دیگری انجام گیرد، افرادی که کاملاً به عملکرد و نتایج آن اشراف دارند.»
اکنون ثابت شد «نیازهای عملی» یکی از حفرههای توافق ژنو بوده است. این درحالی است که جواد ظریف اسفندماه سال گذشته در مذاکرات وین، درباره حفره نیازهای عملی گفته بود: «موضوعی که خیلیها فکر میکردند موضع ضعف ما در مذاکرات است به لطف خدا به نقطه قوت ما تبدیل شده است و دیگر طرف مقابل درباره نیازهای عملی صحبت نمیکند!» از سوی دیگر، اخبار دریافتی «وطنامروز» نشان میدهد زیادهخواهی آمریکاییها در موضوع غنیسازی به گونهای بوده که پیشنهاد توقف برنامه غنیسازی 5 ساله ایران در وضعیت موجود نیز از سوی آنها پذیرفته نشد.
پیشنهادی که هم خلاف انپیتی و هم خلاف مصوبه مجلس شورای اسلامی بوده است. ماده 4 انپیتی توسعه برنامه غنیسازی را به عنوان یکی از حقوق کشورهای عضو بهرسمیت شناخته است اما پیشنهاد توقف 5 ساله برنامه غنیسازی در اندازه 8 هزار سانتریفیوژ، در واقع یعنی چشمپوشی ایران از حقوق مصرح هستهای خود در حوزه غنیسازی. از سوی دیگر ایران براساس مصوبه مجلس نیازمند تولید 20 هزارمگاوات برق هستهای است. قرار بود این میزان برق هستهای با راهاندازی 20 رآکتور تا 5 سال آینده انجام گیرد. بنابراین پیشنهاد توقف 5 ساله در سطح فعلی غنیسازی مغایر مصوبه مجلس نیز هست. زیادهخواهی آمریکاییها به اندازهای بوده که این پیشنهاد سخاوتمندانه را نیز قبول نکردند. در موضوع فردو نیز پیشنهاد عدم غنیسازی مطرح شده بود که آمریکاییها این موضوع را نیز نپذیرفتند.
یکی دیگر از موضوعاتی که در مذاکرات محل مناقشه شد، موضوع برنامه دفاعی ایران بوده است. در توافق ژنو، گام میانی تعبیه شد که در آن ایران موظف به برداشتن گامهای اضافی شد. این گامهای اضافی مربوط به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران بود. در شرح این بند آمده بود باید به موضوع قطعنامههای شورای امنیت پرداخته شود به گونهای که «رضایتبخش» (satisfactory conclusion) باشد. عباس عراقچی بارها در مقابل انتقادات نسبت به گام میانی موضعگیری کرده و گفته بود هیچ الزامی برای اجرای قطعنامههای شورای امنیت در توافق ژنو وجود ندارد. محمدجواد ظریف نیز بارها گفته بود در مذاکرات برنامه دفاعی ایران موضوع بحث نیست. اکنون هم مقامات آمریکایی بهصراحت میگویند و هم رسانههای آنها در تشریح مذاکرات وین مطرح میکنند که موضوع موشکهای ایران یکی از موضوعات ثابت توافق ژنو بوده است.
موضوعات مهم دیگری نیز وجود دارد که نشان میدهد اکنون حفرههای توافقنامه ژنو موجب سوءاستفاده طرف آمریکایی شده و آنها را زیادهخواه کرده است. در واقع آنها پیشنهادهای وسوسهکنندهای که دریافت کردند را نیز نپذیرفتند و همچنان بر مطالبات غیرقانونی خود اصرار میکنند. چرا؟ دلیل زیادهخواهیهای آمریکاییها چیست؟
2ـ آدرسهای اشتباه: شاید یکی از دلایلی که مسؤولان در جمهوری اسلامی همواره بر بیتاثیری تحریمها تاکید میکردند، تلاش برای اثرگذاری بر برآورد آمریکاییها از میزان تاثیر تحریمها بوده است. با این حال متاسفانه یکی از مواردی که با بیتوجهی دولت یازدهم موجب ایجاد هزینههای بسیاری در حوزه دیپلماسی هستهای شد؛ موضوع برآورد آمریکاییها بود. رفتار انتخاباتی رئیسجمهور و شعارهای تبلیغاتی او بستر این شرایط را ایجاد کرد. در ادامه آدرسهای غلطی مانند «خزانه خالی»، «تحویل گرفتن ویرانه»، «وضعیت دهشتناک اقتصادی»، «توان دفاعی ضعیف»، «آبروریزی سبد کالا» و... در ایجاد برآورد آمریکاییها از وضعیت ایران و دلایل ورود ما به مذاکرات بسیار اثرگذار بود، به گونهای که باراک اوباما گستاخی را تمام کرد و در اظهارنظری بیادبانه و گزاف مدعی شد ریاستجمهوری حسن روحانی معلول اقدامات آمریکا در قبال ایران بوده است. برآورد آمریکاییها «نیاز» ایران به مذاکره است و همین موضوع موجب زیادهخواهی آنان شده است.
به نظر میرسد حداقل دولت در این حوزه نیازمند انجام یکسری اقدامات است تا بر برآوردهای طرف مقابل اثرگذاری بیشتری داشته باشد. آنچه در عالم واقع وجود دارد این است که نیاز آمریکاییها به مذاکره با ایران بیشتر از نیاز ایران است اما در عمل موضوع برعکس شده است. دولت اگر به دنبال احقاق حقوق هستهای ملت است باید طی ماههای آینده برنامهای ویژه برای تغییر رفتار خود و برآورد طرف آمریکایی در نظر بگیرد. شاید یکی از این اقدامات، پذیرفتن اشتباهات فاحش توافقنامه ژنو است. دولت به جای آنکه منتقدان را بیسواد، غارتگر، جیب بر و... بنامد؛ یا به جای حاشیهسازیهایی از قبیل «شناسنامهدارشدن منتقدان»، بهتر است واقعیات موجود در موضوع هستهای را بپذیرد. آنچه در وین اتفاق افتاد مهر تاییدی بود بر انتقادات. هیچ راهحل میانهای جز عقبنشینی یکی از طرفین در این موضوع وجود ندارد. اگر قرار باشد آمریکاییها از مطالبات خود برای توافق جامع عقبنشینی کنند؛ این موضوع نیازمند اصلاح رفتار دولت ایران است.
د، دولت قصد داشت با ایجاد فرآیندی تقریبا طولانی و مشکل برای اصلاح اطلاعات اقتصادی خانوارها، از مراجعه زیاد مردم و اعمال تغییرات با تعداد زیاد جلوگیری کند. البته این تصمیم مسؤولان سازمان هدفمندی برای آنهایی که باید تغییراتی در اطلاعات اقتصادی بدهند ایجاد مشکل و مزاحمت کرده است.
منبع: وطن امروز