پیشنهاد عربستان به مالکوم شباز برای تبلیغ وهابیت

به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، بزرگداشت نخستین سالگرد شهادت مالکوم لطیف شباز نوه مالکوم ایکس رهبر معترض سیاه پوست آمریکایی صبح امروز در دانشگاه تهران برگزار شد.

محمدحسن گلزاری دوست نزدیک مالکوم شباز در این مراسم گفت: من تابستان سال 2010 در میامی با مالکوم در یک برنامه اسلامی شیعی آشنا شدم اواخر سال 2010 مالکوم به حج رفت. من در آن زمان در دبی زندگی می‌کردم. مالکوم پس از سفر حج نزد من آمد و درباره سفر و زندگی‌اش با من صحبت می‌کرد.

وی افزود: در سفر حج دولت عربستان مالکوم را بسیار تحویل گرفت و در جلسات مختلف او را دعوت می‌کردند. آنها حاضر بودند هر چه مالکوم می‌خواهد به او بدهند تا در عربستان بماند و به تبلیغ وهابیت بپردازد اما آن زمان نمی‌دانستند که مالکوم شیعه شده است مالکوم زندگی خیلی سختی داشت پدر پدربزرگ او یک مسیحی بود که به دست کوکس کلان‌ها کشته شده بود پدربزرگش مالکوم ایکس نیز مسلمان شد و معلوم نیست چه کسانی او را کشتند.

دوست مالکوم شباز با اشاره به طرز فکر او گفت: طرز فکر مالکوم بسیار از سنش جلوتر بود. پدربزرگ مالکوم در 35 سالگی از زندان بیرون آمد و شروع به تبلیغ اسلام کرد اما مالکوم کار خود را از 25 سالگی شروع کرد و به همین خاطر او را کشتند زیرا نمی‌خواستند پیشرفت کند.

گلزاری با اشاره به اخبار رسانه‌ها درباره مالکوم شباز گفت: مالکوم در ده سالگی موجب آتش سوزی در خانه مادربزرگش شد و مادربزرگ او بعد از چند هفته در اثر جراحات این آتش سوزی فوت کرد و مالکوم را سه سال به زندان جوانان بردند او دو بار دیگر نیز به زندان رفت. یکبار به دلیل اینکه در جوانی با گروه‌های بدی رفت‌وآمد داشت و به خاطر آنها صد دلار دزدی کرد و در نتیجه سه سال به او زندانی دادند دفعه بعد مالکوم دختری را که پسری می‌خواست به او تجاوز کند نجات دادو پسر را به شدت کتک زد مالکوم را دادگاهی کردند اما پدر دختر به دخترش اجازه نداد به نفع مالکوم شهادت دهد و او دوباره به مدت چهار سال زندانی شد.

وی افزود: مالکوم در زندان با یک شیعه آشنا شد و به مذهب تشیع درآمد بعد از زندان برای تحصیل در حوزه علمیه به دمشق رفت اما هیچ پولی نداشت و زبان هم بلد نبود روزی که بدون پول در خیابان‌های دمشق ایستاده بود دعا می‌کند که خدایا به من کمک کن تا به حوزه بروم همان وقت یک روحانی از جلویش رد می‌شود و او را به حوزه می‌برد مالکوم تازه در آنجا می‌فهمد که این مدیر حوزه دمشق بوده است.

دوست مالکوم شباز اظهار داشت: مالکوم دو هفته قبل از شهادت در فیس بوک اعلام کرده بود که افرادی به دنبال او هستند باید توجه داشته باشیم که دولت آمریکا سعی می‌کند مخالفان خود را ابتدا تخریب کند و آبروی آنها را ببرد زیرا اگر آنها را بکشد مردم آنها را به عنوان شهید می‌شناسند در مورد مالکوم نیز آبروی او را بردند و گفتند در مکزیک در یک بار برای مشروب خوردن دعوا کرده بود و در این دعوا کشته شده است اما کسی که مالکوم را بشناسد می‌داند که چنین چیزی امکان ندارد.

گلزاری با اشاره به علت سفر مالکوم به مکزیک گفت: یک جوان مکزیکی از مالکوم دعوت کرده بود که برای مکزیکی‌ها تبلیغ کند اف بی‌ آی یک سال و نیم قبل از شهادت مالکوم بدون هیچ دلیلی او را اذیت می‌کرد و یکی از احتمالات این است که آن جوان مکزیکی برای آمریکا کار می‌کرده چون همان شب اولی که پای مالکوم به مکزیک رسید کشته شد.

وی اظهار داشت: در مراسم ترحیم مالکوم همه جور آدمی از سرخ پوست‌ها گرفته تا سیاه پوست‌ها، هندی‌ها و ... حضور داشتند حتی دو گروه لات آمریکایی که چهل سال است با هم مشکل دارند و اگر در خیابان همدیگر را ببینندمی‌کشند در این مراسم به خاطر مالکوم کنار هم نشسته بودند چون او می‌خواست دشمنی را از بین ببرد.

گلزاری در خاتمه گفت: به خاطر بدهی‌های خانواده مالکوم به قبرستان نمی‌گذاشتند برای او سنگ قبر بگذارندبه طوری که ما سه ماه بعد وقتی به قبرستان رفتیم نتوانستیم قبرش راپیدا کنیم چون شماره‌ای بالای آن نبود بعد متوجه شدیم کسی شماره را زیر خاک پنهان کرده است خوشبختانه بعد از یک سال و یک هفته قبل از سالگرد اجازه دادند سنگ قبرش را بگذارند مالکوم در هنگام شهادت یک دختر داشت و همسرش باردار بود که بعد از شهادت او دختر دیگرش به دنیا آمد.