گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ کتاب «چریکهای پشیمان» نوشته سیدمحسن صالح به بازخوانی گفتمان و سیر تطور سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در دو دهه گذشته از سال 1357 تا 1380 می پردازد. این کتاب به همت دفتر پژوهش های موسسه کیهان تالیف و از سوی انتشارات کیهان منتشر شده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
پدر او ابتدا دبیر دبیرستانی در سبزوار بود که پس از مدتی به تهران آمده و در دانشسرای عالی مشغول به کار شد. او درباره وضعیت شغلی پدر خود چنین می گوید:
«پدرم ابتدا دبیر دبیرستان های سبزوار بود و یک دوره هم کفیل اداره فرهنگ سبزوار شد و بعد به تهران آمد. یک مدتی اینجا در دانشسرای عالی کار می کرد (کارمند دانشسرای عالی که دانشگاه تربیت معلم امروز باشد) تا اینکه در سال 1343 یک بورس دانشسرا به او دادند که به فرانسه برود و رفت و آنجا یک دوره دکترای تاریخ گرفت. جالب است که دکترای تاریخ را در فرانسه گرفت با توجه به زمینه های قبلی ذهنش پس از این شدیدا تحت تاثیر فرهنگ غربی قرار گرفت.»
بهزاد نبوی پس از نحوه ارتباط پدر خود با رژیم پهلوی اینگونه یاد می کند:
«پدرم چون دکترای تاریخ گرفته بود توانست با درجه استادیاری در همان دانشگاه تربیت معلم که قبلا کارمند آنجا بود به تدریس مشغول شود. برای گرفتن پست دانشیاری لازم بود رساله ای بنویسد و چون دارای تفکر لیبرالی و طرفدار غرب بود با این استدلال که رساله اش زود تایید می شود عنوان آن را (از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید) انتخاب کرد و در جمع میزگرد به اصطلاح علمی روزنامه رستاخیز نیز شرکت کرد و بالاخره موفق به گرفتن پست دانشیاری شد!»
پدر در این سمت تا پیروزی انقلاب اسلامی در دانشگاه تربیت معلم به تدریس تاریخ ادامه می دهد. پس از پیروزی انقلاب او را پاکسازی کردند و این امر بر او گران آمد. از این رو افکندن رحل اقامت در فرانسه را بر می گزیند.
بهزاد نبوی در این باره می گوید:
«پس از انقلاب پدرم را پاکسازی کردند ( به صورت بازنشستگی). پاکسازی برایش خیلی گران آمد چرا که در دو سه ماه آخر پیش از پیروزی انقلاب چند تا از راهپیمایی های میلیونی مردم را از پیاده روها تماشا کرده!! و به خیال خود انقلابی شده بود و انتظار داشت پس از پیروزی انقلاب به خاطر همین سوابق درخشان مبارزاتی! مورد تایید و تحسین قرار گیرد. پاکسازی وی سبب شد که به اقنلاب بدبین تر شده و تصور کند انقلاب قدر شخصیت هایی نظیر وی را نمی داند و تصمیم به مهاجرت به فرانسهگ رفت و جزو شش نفری بود که به قول بنی صدر در اثر برخورد غلط جمهوری اسلامی فرار کرده اند!»
مادر بهزاد نبوی نیز رئیس انستیتو عالی پرستاری فیروزگر بود. پدر و مادر او پس از آنکه برای تحصیل به تهران آمدند با هم ازدواج کرده که ثمره این ازدواج دو پسر بود. فرزند بزرگتر بر اثر سانحه ای دچار خفگی در آب گردیده و از دنیا می رود.
بهزاد نبوی شرایط آن مقطع از زندگی خود را چنین بازگو می کند:
«در موقع تولد من بین پدر و مادرم اختلاف ایجاد شده و به طور غیررسمی متارکه می کنند که در سال 1327 به آن جنبه رسمی می دهند و تا اواسط دهه چهل از هم جدا بودند و پس از آن حدود 10 سال مجددا با هم زندگی کرده و پس از پیروزی انقلاب پدرم به فرانسه رفت و در آنجا مقیم شد. تقریبا من تمامی عمرم را از پدرم جدا و با مادربزرگ و پدربزرگم زندگی کرده ام»