به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس در خصوص ایجاد فضای ناآرام توسط مدیریت وزارت علوم در تعیین ریاست دانشگاه و سوءاستفاده برخی افراد فرصت طلب بیانیه ای را منتشر کرد که مشروح این بیانیه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقولوا قَولًا سَدیداً»
"ای کسانی که ایمان آوردهاید! تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید" سوره مبارکه أحزاب، آیه 70
با صلوات بر محمد(ص) و آل محمد(ص) و با تأسی به ارواح طیّبهی شهدای راه حق و حقیقت، و با احترام تام به ساحت مقدّس علم و دانش و نیز پیشگامان این عرصه دانشجویان و اساتید گرانقدر دانشگاه های کشور، پیرو بداخلاقی ها و موج سواری های رسانه ای صورت گرفته توسط جمعی قلیل و معلوم الحال که با کمال وقاحت و بی انصافی، خویش را نماینده ی تمامی دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس خوانده اند، مجموعه ی بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس که به نام پربرکت شهید والامقام مهدی خداپرست(ره) مزین شده است، بر خویش فرض می داند که با نگاهی فراجناحی و واقع بینانه، حتی المقدور به امید زدودن فضای ابهام و تردید کنونی، در ابتدا نقدی بسیار اجمالی بر نامه های اخیر به اصطلاح نمایندگان دانشجویان در شورای دانشگاه تربیت مدرس خطاب به وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری و نیز اساتید گرانقدر آن دانشگاه، ارائه و نهایتاً عرایضی کوتاه بر اوضاع و احوال استیلا یافته بر فضای سالم، پرتکاپو و در مسیر پیشرفت دانشگاه تربیت مدرس بیان خواهد شد، بدان امید که مقبول طبع مردم صاحب نظر شود، ان شاالله تعالی
در نامه های مذکور همچون سایر مطالب پیشین این عزیران، گزاره ها و عبارات متناقض، مبهم و سیاه نمایی های تصنعی فراوانی ذکر شده که با واقعیات و حقایق گذشته و اکنون دانشگاه مولود انقلاب، کاملاً بیگانه است. ذکر عباراتی چند در این نامه ها که سرشار از تهمت و افتراهای ناروا و غیرمنصفانه به تلاش های خالصانه و مجدانه ی دانشگاهیان و نیز مدیریت جهادگونه ی مسئولین محترم کنونی دانشگاه تربیت مدرس است. کسب رتبهی علمی 423 در میان بیش از 3200 دانشگاه برتر دنیا و متعاقباً پیوستن به جمع 500 دانشگاه تراز اول دنیا، ورود به جرگهی یک درصد برتر دانشگاه های دنیا در زمینه ی شیمی طبق رتبه بندی معتبر اعلام شده از سوی دانشگاه لایدن هلند، کسب مقام دوم علمی در میان دانشگاه های جامع کشور در سه سال متوالی، کسب مقام نخست در زمینه ی بیوتکنولوژی در میان دانشگاه های کشور، کسب مقام دوم در رشته ی نانوتکنولوژی طی دو سال پیاپی، سیر صعودی و رشد آشکار کمی و کیفی تولید مقالات علمی و انتشار آنها در مجلات معتبر داخلی و خارجی، رشد چشمگیر ارتباط دانشگاه با صنعت کشور و افزایش درآمدهای مکتسبه ی دانشگاه از این امر، خود برهانی قاطع برای رد سریع و صریح فرمایشات! این دلسوزان و دغدغه مندان امروزین دانشگاه تربیت مدرس است...
جالب آن که کاتبین ارجمند این نامه ها، به طور بسیار ناشیانه ای، پس از ذکر مراثی جانسوز! فضای چند ساله ی اخیر دانشگاه تربیت مدرس، لسان به مدح فضای پیشرفت چشمگیر علمی آن می گشایند و تصریح می فرمایند که: «کسب جایگاه برجسته دانشگاه تربیت مدرس در بین دانشگاههای کشور، پیش از هر چیز مدیون تلاش و زحمات دانشجویان این دانشگاه است که حتی با یک سیستم مدیریت ضعیف نیز توانستند به رشد علمی دانشگاه کمک کنند». در چنین موقعیت هایی است که آدمی، حیران می ماند.
از جانبی، در بخشی از این نامه های عارفانه! چنین آمده است که: «آنچه مهم است میزان ارزش قائل شدن برای دانشجویان از سوی مدیریت دانشگاه است که متأسفانه هنوز از سوی اکثریت دانشجویان به هیچ وجه احساس نمیشود». بحمدالله، حَسَب معلوم الحالی نویسندگان نامه های مذکور که مدت های مدیدی در طلب فرصتی برای کسب امتیازی برای منافع شخصی خویش از ریاست محترم کنونی دانشگاه تربیت مدرس بوده اند(که شرح بیشتر آن، شایسته نمی نماید...!)، توضیحی بر مبحث خطیر "ارزش قائل شدن برای دانشجویان" باقی نمی ماند.
شایان ذکر است که با ذکر گزاره ی روان شناسانه ی «اگر چه نسبت به ساز و کار انتخاب رئیس دانشگاه، انتقاداتی وجود دارد، ولی در کل موجب افزایش روحیه ی اکثریت دانشجویان شده است»، با تلاش های محررین این نامه ها، حجابی شگرف از عوامل مؤثر در افزایش روحیه ی دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس نیز برداشته شده است!
و اما در میان گزاره های زیاد مطرح شده در این نامه ها، دو گزاره هر عقل سلیمی را به تفکر و تدبر در چرایی و چگونگی بیان آن وا می دارد. گزاره های «اینجانبان به عنوان نمایندگان دانشجویان در دانشگاه تربیت مدرس، جناب آقای دکتر برات قبادیان را برای تصدی پست ریاست دانشگاه پیشنهاد میکنیم» و «هدف اصلی همه ی این ساز و کارهای به ظاهر متفاوت، تکریم دانشگاهیان و دمیدن روحیه دموکراسیخواهی، مشارکت طلبی و نقدپذیری در سیستم مدیریتی دانشگاهها است». پیرامون گزاره ی نخست، نمایندگان محترم دانشجویان در شورای دانشگاه تربیت مدرس را به مداقه ی بیشتر در فرمایش عالمانه ی رهبر فرزانه ی انقلاب که در تاریخ چهاردهم اردیبشت ماه سال 1387در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه شیراز ایراد فرمودند، دعوت می نماییم، چرا که در خانه اگر کس است، یک حرف بس است:
« بگذاریم دانشجو با فکر خود، با زبان باز خود، با تعلق کم خود، با گفتار و عمل خود، تصمیم سازی کند. تصمیم گیری را بگذاریم کسی انجام دهد که بتوان از او سؤال کرد و او مسئول و پاسخگو باشد. بنابراین دنبال این نباشیم که محیط دانشجویی، محیط تصمیم گیریِ برای اقدام باشد؛ این نه به نفع دانشجوست، نه به نفع آن اقدام. دنبال این باشیم که محیط دانشجویی، تصمیم سازی کند؛ یعنی گفتمان سازی کند.»
و اما اینک، ذکر دغدغه ای راجع به فضای نا آرام مستولی بر فضای کنونی دانشگاه تربیت مدرس:
با کمال تأسف، چندی است که فضای دانشگاه تربیت مدرس، با جو آرام روزهای سابق و درخشان خویش که پسندیدهی دره التاج دانشگاهی کشور است، کاملاً بیگانه است. پیش فرض اساسی و بنیادینی که در این مقولهی خطیر، محلی از اعراب می یابد، این است که ایجاد چنین فضایی در چنین دانشگاهی، انصافاً نمیتواند به قصد خیرخواهی و دلسوزی در قبال ساحت مقدس علم، معرفت و پیشرفت کشور انجام گیرد. ضمناً عدم جسارت مقتضی وزیر محترم علوم، برای فیصله دادن به چنین اوضاعی، روز به روز مشهودتر میشود. شاهد این مدعا نیز پیرو چندین مصاحبه ی وزیر محترم علوم و مشاوران وی، تعیین تاریخ سوم خردادماه برای تغییر مدیریت دانشگاه میباشد، که برخلاف گذشت بیش از یک هفته از آن موعد، هنوز هیچ تصمیم مشخصی در این باره اتخاذ نشده است و در ضمن بعد از مدتی کوتاه مشخص شد که طرح اتمام حکم ریاست فعلی دانشگاه در سوم خرداد 93 یک طرحی بود که به اشتباه و زودهنگام مطرح شد چرا که شواهد حاکی از آن است که اتمام حکم ریاست دانشگاه در دی ماه است بعبارتی یا وزارت در مقوله بیان تاریخ اتمام دوره چهار ساله ریاست دانشگاه دچار اشتباه شده است و یا حدود 9 ماه زودتر از موعد مقرر به انتخابات ریاست دانشگاه و معرفی کاندیدا پرداخته است که قطعا هر دو این مورد نشان از استیصال وزارت علوم در مدیریت دانشگاه های کشور است.
سؤالات کثیری در اینباره مطرح است که طرح تمامی آن ها در این مجال، میسر نیست، اما جهت رفع تکلیف دانشجویی خویش و به امید حل و فصل معضل کنونی دامنگیر جامعهی دانشگاهیمان، تنها به ذکر چند سؤال بسنده خواهد شد، بدان امید که مسئولان ذیربط، در قبال آنها، هر چه سریعتر پاسخهایی درخور و مقتضی، به جامعه دانشگاهی تربیت مدرس ارائه نمایند، ان شاالله تعالی...
هدف اصلی از ایجاد چنین فضای مسموم و بی ثباتی در دانشگاه تربیت مدرس چیست؟ مسئولیّت فضای مشوش و آشفتهی کنونی حاکم بر دانشگاه تربیت مدرس در روزهای منتهی به امتحانات پایان ترم، با چه کسی و یا کسانی خواهد بود؟ در میان این آشفته بازار مشغولیت تام وزارت محترم علوم به سیاست بازی و سیاست کاری، آیا لحظه ای به تبعات سوء ایجاد چنین فضای ناآرامی بر روان و اندیشه ی دانشجویان تحصیلات تکمیلی این دانشگاه، اندیشیده شده است؟ ضمانت اجرای برگزاری چنین رفراندوم و نظرسنجی عجیب و غریب به اصطلاح آزاد از سوی وزارت علوم چیست؟ آیا حقیقتاً وزیر محترم علوم، گزینهی انتخابی اساتید گرامی شرکت کننده در رفراندوم مذکور را به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی خواهد نمود، یا گزینهی نهایی ایشان، مدتهاست که معیّن شده است و این قضایا، صرفاً جنبه ی نمایشی و تشریفاتی خواهد داشت؟ با کمال احترام به اساتید گرانقدر دانشگاه، جایگاه ابراز و اعمالِ نظر و مشاورت دانشجویان، کارمندان و سایر ذی نفعان دانشگاه تربیت مدرس به ازای انتخاب ریاست محترم بعدی دانشگاه، در کدامین سطح از سطوح تصمیم سازی لحاظ شده است؟
در پایان، امید است که متولیان محترم وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، با اندیشه ای نو و طرحی جدید مبتنی بر تعقل و تفکر اسلامی و ان شاالله فراجناحی، به اساسی ترین رکن رکین دانشگاه تربیت مدرس که همانا قشر دانشجوی آن است، احترام و توجه بیش از پیشی عنایت فرمایند و با اعلان رسمی و تعیین تکلیف نهایی در مورد وضعیت ریاست دانشگاه و همچنین توضیح در مورد وقایع اخیر بوجود آمده ،آرامشی را که با مدیریت وزارت علوم از صفحه دانشگاه تربیت مدرس کم رنگ شده است بطور مجدد به صحن دانشگاه باز شود.
انشاالله
شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس
11 خرداد 1393