گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»- حسن اجرایی؛ زنان در طول تاریخ همواره نقش ویژهای در اقتصاد خانواده و جامعه داشتهاند. با آنکه نقش زن و مرد در جوامع سنتی روشن بوده و زنان در امور خانه فعالیت میکردهاند و مردان نیز بیرون از خانه به کسب و کار مشغول بودهاند، اما در بسیاری از نقاط جهان، زنان علاوه بر انجام وظایف سنتی خود در خانه، به کارهایی مانند کشاورزی، دامداری، صنایع دستی، مامایی و مواردی از این دست نیز میپرداختهاند و اینگونه فعالیتهای اقتصادی هیچگاه در انجام نقشهای سنتی آنان اخلالی ایجاد نمیکرده است. زنان علاوه بر این، نقش اساسی در صرفهجویی و مدیریت مصرف در خانه و خانواده بر عهده داشتهاند.
دنیای جدید علاوه بر همه تغییرات عمده و اساسیای که در شیوه زندگی مردم ایجاد کرد، زنان را نیز بیش از گذشته از نقشهای سنتی آنان جدا کرد و بسیاری از آنها را به سودای حضور در فعالیتهای اقتصادی بیرون از خانه تشویق کرد تا بتوانند تواناییهای خود را برای پیشرفت جامعه و خانواده به کار گیرند. تنگناهای اقتصادی خانوادهها، تمایل زنان به افزایش نقشهای اجتماعی، بالا گرفتن نرخ تحصیلات عالی در دختران و زنان و عواملی از این دست، روز به روز بر نرخ حضور زنان در بیرون از خانه میافزاید و احتمالا به همین نسبت از حضور آنها در خانه و اشراف بر تربیت فرزندان و همراهی با خانواده میکاهد.
حضور زنان در محیط کسب و کار خارج از خانه، زمینه افزایش تولید ناخالص داخلی، افزایش درآمد خانوادهها، و همچنین رونق تولید را رقم میزند و حضور زنان در حوزههایی از جمله فعالیتهای علمی آموزشی، بهداشت و درمان اجتنابناپذیر شده است. با این حال، اشتیاق بیش از اندازه برخی از زنان برای اشتغال و فعالیت اقتصادی، آنها را در شرایطی قرار میدهد که به درآمد پایینتر، تنگناهای بیشتر و تحمل تضاد فضای کسب و کار با روحیات و ویژگیهای زنانه تن میدهند و عملا نه چندان موفقیتی در اشتغال به دست میآورند و نه موفق به انجام نقشهای سنتی خود در خانه و خانواده میشوند.
کار زنان در قانون
توجه به قوانین سازمان بینالمللی کار (ILO) میتواند به روشنی نشان دهد که این دغدغه یک مسئله جهانی است و باید در بالاترین سطوح قانونگذاری به آن توجه کرد. سازمان بینالمللی کار علاوه بر ممنوع کردن کار شبانه زنان، و همچنین الزام حفاظت از ممنوعیت کارهای خطرناک و زیانآور، از جنبههای مادری کارگران زن نیز حمایت کرده و توجه شایانی به اصل تساوی مزد کارگر زن و مرد در برابر کار مساوی کرده است. بسیاری از این موارد البته در «سیاستهای اشتغال زنان در جمهوری اسلامی ایران» که از مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی است، نیز مورد توجه قرار گرفته است. به عنوان نمونه در ماده 9 این مصوبه آمده است: «در تعیین ارزش کار در شرایط مساوی، دستکم حقالزحمه و مزایای مساوی منظور شود.» بهعلاوه، ماده 5 همین مصوبه، مشاغل مرتبط با زنان را به 4 بخش زیر تقسیم کرده است:
1- مشاغلی که پرداختن زنان به آن مطلوب دین است مانند مامایی و پزشکی و تدریس
2- مشاغلی که با ویژگیهای بانوان از لحاظ روحی و جسمی مناسب است مانند علوم آزمایشگاهی
3- مشاغلی که هیچگونه مزیت و برتری برای شاغلان زن و مرد ندارد
4- مشاغلی که یا به دلیل منع شرعی یا شرایط خشن کار یا به دلیل ارزشهای اعتقادی، فرهنگی و اجتماعی برای بانوان نامناسب است مانند قضاوت و آتشنشانی
بر اساس این مصوبه، در موارد اول و دوم باید اهتمام جدی برای اشتغال زنان در آنها به کار گرفته شود. درباره مورد سوم هم زنان باید بتوانند بدون تبعیض در این مشاغل حضور یابند. مصوبه سیاستهای اشتغال زنان مانعی برای اشتغال زنان در سه مورد اول قائل نشده، اما در ماده اول این قانون چنین تصریح شده است: با توجه به قداست مقام مادری و تربیت نسل آینده و مدیریت خانه، و با عنایت به اهمیت نقش زنان در فرایند رشد فرهنگی و توسعه اقتصادی، باید ارزش معنوی و مادی نقش زنان در خانواده و کار آنان در خانه در نظر گرفته شود.
نقش زنان در GDP
یکی از شاخصهای اساسی در محاسبات اقتصادی، GDP یا تولید ناخالص داخلی است. این شاخص نشان دهنده ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی یک دوران معین (معمولا یک ساله) در یک کشور تولید میشود. اندرو دابسون، در کتاب ارزشمند «فلسفه سیاسی سبزها» که در سال 1377 در ایران ترجمه و منتشر شده، تاکید کرده است: «تولید ناخالص ملی تولیدی را که در بخش غیر پولی اقتصاد انجام میشود به حساب نمیآورد؛ مانند کارهای خانهداری و کارهای اجتماعی همچون مراقبت از سالمندان و بیماران در چهارچوب خانواده، تولید خانگی و هزاران شبکه تولید و مبادله که در اقتصاد سیاه یا زیرزمینی انجام میگیرد. ارزش این نوع تولید غیررسمی در برخی از کشورها 60 درصد تولید ناخالص ملی محاسبه شده است.»
با یک محاسبه ساده میتوان روشن کرد که کارهای داخل خانه را اگر یک خدمتکار به جای زن خانه انجام بدهد، در مقیاس گسترده حجم تولید ناخالص داخلی تا چه اندازه بالا میرود؛ چرا که خدمتکار در برابر کاری که انجام میدهد مزد میگیرد اما همان کارها اگر توسط زن خانه انجام شود، مزدی به او تعلق نمیگیرد. همانطور که در نقد «اندرو دابسون» هم آمده، تولید ناخالص داخلی «بخش غیرپولی اقتصاد» را به حساب نمیآورد.
زنان همواره علاوه بر همه نقشهای مستقیم و غیرمستقیمی که در اقتصاد ایفا میکنند، تاثیر جدیای نیز در صرفهجویی در مصرف انرژی، مواد غذایی، و دیگر موارد مصرفی و غیرمصرفی ایفا میکنند و مدیریت مصرف در خانوادهها بیش از آنکه از عهده مردان خانواده برآید، بر عهده زنان است.
نظارت زنان بر مصرف خانوادهها علاوه بر آنکه تاثیر مستقیمی بر کاهش فقر در خانوادهها، بالا رفتن پسانداز و بالا رفتن سطح زندگی دارد، بر اقتصاد کلان نیز تاثیرگذار است. چرا که زنان خانهدار به تنهایی میتوانند در زمستانهای سرد از مصرف بیرویه گاز خانگی بکاهند و علاوه بر کاهش هزینه گاز خانگی، از ایجاد بحرانهای ملی نیز جلوگیری کنند. از همین روست که میتوان اینگونه فعالیتهای زنان را در ارتباط مستقیم با نرخ تولید ناخالص داخلی دانست.
رشد تولید ناخالص داخلی از سه منبع «اشتغال افراد بیشتر»، «استفاده از سرمایه بیشتر در ازای هر کارگر» و همچنین «افزایش بهرهوری نیروی کار و سرمایه» تغذیه میکند که زنان علاوه بر آنکه میتوانند به طور مستقیم در محیط کسب و کار مشغول شوند، در خانه و خانواده نیز میتوانند موجب افزایش بهرهوری نیروی کار شوند. بنابراین حتی به فرض پذیرفتن شیوه محاسبه GDP یا همان تولید ناخالص داخلی، نمیتوان نقش غیرمستقیم زنان خانهدار در این شاخص اقتصادی را نادیده گرفت؛ چرا که رسیدگی جدی و کامل به امور خانواده از سوی زنان، خانهداری و نظارت بر مدیریت مصرف و صرفهجویی درست، به تنهایی میتواند نقش انکار ناشدنیای افزایش تولید ناخالص داخلی ایفا کند. در مقابل، عدم جدیت زنان خانهدار در رسیدگی به امور خانه و خانواده و بیتوجهی به مدیریت مصرف میتواند منتهی به کاهش سطح تولید و درآمد، افت سطح زندگی خانوادهها و در کنار همه اینها، کاهش نرخ GDP شود.
کار در خانه یا تحقیر در بیرون از خانه؟
تمایل بیش از اندازه بسیاری از زنان جویای کار برای حضور در فضای اقتصادی، به آسیبهایی دامن زده است که یکی از آنها پایین آمدن دستمزد زنان است. آیتالله شهید مرتضی مطهری در کتاب ارزشمند حقوق زن در اسلام، جملاتی از کتاب «لذات فلسفه» ویل دورانت نقل کرده است. ویل دورانت در این کتاب گفته است: «زنان کارگران ارزانتری بودند و کارفرمایان آنان را بر مردان سرکش سنگینقیمت ترجیح میدادند.» همین شرایط را تا حدود زیادی میتوان در بازار کار امروز کشورمان مشاهده کرد که برخی از زنان حاضرند برای حضور در بازار کار و کسب درآمد، دستمزدی پایینتر از دستمزد مردان دریافت کنند و این تحقیر را با کمال میل پذیرا هستند.
سودابه قیصری، جامعهشناس در مقالهای که در مجله اینترنتی دختایران منتشر شده، آمار زنان شاغل در مشاغل غیرخانگی را بر اساس آمارهای رسمی تنها 13 درصد دانسته است. این آمارها نشان میدهد فضای کسب و کار همچنان برای حضور زنان آماده نیست و مشاغل غیرخانگی هنوز مردانه هستند. چنانکه دکتر عادل آذر، رییس مرکز آمار ایران در همین زمینه معتقد است بر اساس آمارهای سرشماری سال 1390، بازار کار کشور هنوز به طور کامل آماده پذیرش زنان نیست و این بازار به طور عام برای مردان مهیا شده است.
در برابر تغییرات ناگزیر چه باید کرد؟
حضور زنان در بازار کار اجتنابناپذیر است. نه باید از اشتغال زنان ترسید و نه باید بیکاری مردان را گردن زنان انداخت. دکتر مصطفی اقلیما، رییس انجمن مددکاری ایران معتقد است «نیاز زنان به استقلال و ضرورت کار مرد و زن برای گذران زندگی، از مهمترین تحولات اجتماعی است که در ایران و جهان رخ داده است و نباید حجم عظیم بیکاری را به گردن زنان انداخت.»
اشتغال زنان ترسناک نیست، اما بیتوجهی زنان به وظایف و مسئولیتهای خود در خانه و خانواده ترسناک است. تغییر در سبک زندگی زنان و مردان اجتنابناپذیر است اما هیچ سبک زندگیای نمیتواند نسبت به تربیت صحیح فرزندان بیتوجه باشد و آنها را در خانه تنها بگذارد و دغدغهها و مشکلات آنها را کنار بگذارد. هیچ سبک زندگیای نمیتواند زنان را از یکی از اصیلترین نقشهای اقتصادیشان در خانه و خانواده که همان مدیریت مصرف و نظارت بر صرفهجویی در خانه است دور کند.
حضور زنان در مشاغل غیرخانگی در عین حال که میتواند در افزایش تولید ناخالص داخلی سهم مهمی داشته باشد، اما نباید به گونهای باشد که دیگر شاخصهای انسانی جامعه را با بحران مواجه کند. جامعهای با فرزندانی بیمادر و بیشترین نرخ تولید ناخالص داخلی، جامعهای مریض است که مادران آن ارزش تربیت فرزندان را درک نکردهاند و برای رسیدن به یک هدف، اهداف بلند دیگر را به کناری میافکنند.
با همه آنچه گفته شد، نباید از یاد برد که زنان فراوانی در کنار اشتغال در مشاغل غیرخانگی، از وظایف همسرانه و مادرانه خود نیز غافل نمیشوند و برای رسیدن به یک قله، از قلههای دیگر زندگی غافل نمیمانند و اگر با حضور در مشاغل غیرخانگی، به طور مستقیم به پیشرفت اقتصادی و افزایش تولید ناخالص داخلی کمک میکنند، با انجام درست و کامل وظایف خود در خانه و خانواده، به طور غیرمستقیم هم به شکوفایی اقتصادی کمک میکنند، نیروهایی مستعد و آماده برای بازار کار آینده تربیت میکنند، از افزایش بیرویه هزینههای خانوار جلوگیری میکنند و کمک میکنند جامعه دچار سوءمصرف نشود.
منبع: نشریه سپهر شمال