به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، سیل صفحات هنرمندان در شبکههای اجتماعی و مشخصاً فیس بوک در شرایطی پیش روی هر مخاطب این شبکهها است که بسیاری از این صفحات به صورت سازماندهی شده توسط صاحب یک وب سایت و یک شخص ایجاد شده و یک حرکت حساب شده در جهت سواستفاده از نام هنرمندان مطرح کشورمان برای اعلام موضع و به طور خاص حرکتهای پرهزینه سیاسی با وام گرفتن از این هنرمندان است.
حضور هنرمندان در فضای آنلاین اتفاق تازهای نیست و از زمانی که وبلاگ نویسی تب عظیمی در جامعه به راه انداخته بود و مدِ روز بود تا به امروز که شبکههای اجتماعی نقش پررنگتری یافته، هنرمندان و به طور خاص سینماگران به عنوان بخشی از جامعه ایرانی در این فضاها حضور دارند و طبیعتاً به واسطه شهرت و علاقه مردم، تمرکز بسیاری بر روی فعالیتهایشان وجود دارد، به گونهای که صفحات برخی هنرمندان در فیس بوک چندصدهزار لایک دارد.
این حضور در اینستاگرام تا حدودی شفافتر است اما مشخصاً در فیس بوک، این سطح شفافیت وجود ندارد و امکان محدودی نیز برای ایجاد این شفافیت وجود دارد تا عموم مردم و رسانهها بتوانند تشخیص دهند که صفحه مذکور در اختیار هنرمند است یا گروهی از هواداران هنرمند چنین صفحهای را راه اندازی کردهاند و یا در بدترین حالت، شخص یا اشخاصی این نقاب را بر چهره گذاشتهاند و در حال جذب مخاطبان یک چهره هستند تا در وقت مناسب بهره برداری لازم را در این زمینه داشته باشند. سواستفاده این نقاب در سالهای اخیر حواشی نیز برای برخی هنرمندان در پی داشته شده و مشخصاً برای لیلا حاتمی و عزت الله انتظامی دردسرساز شد و مشخصاً لیلا حاتمی اصالت صفحه منتسب به این بازیگر را رد کرد؛ صفحهای که به واسطه اطلاع رسانی در لحظه وقایع مرتبط با این بازیگر و تقویت گمانه تعلق صفحه به این بازیگر، چندصدهزار لایک داشت و پس درج پستهای عجیبی که با روحیات این بازیگر سازگاری نداشت و تکذیب این بازیگر، مشخص شد، حکم یک نقاب را داشته است.
فیس بوک و توئیتر برخی از صفحات را که تعداد طرفداران زیادی دارند، با درخواست مستند صاحب صفحه تایید مالکیت میکند و بدین ترتیب یک تیک آبی رنگ در کنار نام صفحه قرار می گیرد که نشانگر واقعی بودن آن صفحه یا به عبارت دقیقتر تعلق صفحه به شخص، کمپانی، برند، گروه یا جریانی است که آن صفحه نمایندگیاش میکند تا بدین ترتیب امکان کلاهبرداری یا اقدامات فریبکارانه با سوءاستفاده از محبوبیت یا پایگاه اجتماعی یک شخص، گروه، جریان یا موسسه به حداقل ممکن کاهش یابد؛ رویکردی که هنوز در بخش فارسی آنچنان گسترده نشده است.
البته لزوماً تیک آبی نیز به معنی اصالت صفحه نیز نیست و در حواشی تیم ملی فوتبال، علیرضا حقیقی عنوان کرد صفحهای که تحت عنوان صفحه رسمی او در فیس بوک، نوشته که او از مردم ناراحت است، به او تعلق ندارد؛ صفحهای که از قضا تیک آبی نیز داشت و مشخص نیست چگونه شخصی توانسته در مکاتبه با فیس بوک، اصالت هویتش را به عنوان علیرضا حقیقی مستند نماید و تیک آبی بگیرد و در نهایت پس از تکذیب حقیقی، مدعی شود که تنها هوادار حقیقی است! در این میان آنچه عجیب تر است، شناسایی شخصی خارج نشین است که از قضا صاحب یکی از وبسایت های مسئله دار است و بانی راه اندازی طیف وسیعی از صفحات منتسب به هنرمندان از جمله صفحات لیلا حاتمی و عزت الله انتظامی و البته صفحات منتسب به تعدادی از زندانیان امنیتی است و از قضا وب سایتش، محل تبلیغ تمامی این صفحات جعلی است.
این شخص ابتدا با هدف جلب اعتماد کاربران ایرانی فیس بوک و جمع آوری لایک، اقدام به درج مطالبی میکند که ذهنیت تعلق صفحه به هنرمند را پررنگ میسازد و از مقطعی به بعد، به یک باره صفحه مملو از نوشتههای عجیبی میشود که بدین طریق با سواستفاده از سرمایه اجتماعی هنرمند، برای انعکاسش برنامه ریزی شده است؛ رویکردی که از حداقلهای اخلاقی نیز به دور است. در این شرایط، شاید بهتر باشد، هنرمندان اقدام به راه اندازی وب سایتهای رسمی کنند و یا صفحات واقعی متعلق به ایشان را اعم از وبلاگ، فیس بوک، توئیتر، گوگل پلاس، اینستاگرام و... مشخص نمایند تا ریسک سواستفاده از شهرتشان به صفر نزدیک شود. این رویکرد منطقیترین شیوه پیش رو برای چهرههای مطرح است، چرا که با فضای کنونی هر از چندگاهی باید به انتشار تکذیبیه هنرمندانی پرداخت که از صفحاتشان سواستفاده شده و برای این وضعیت را نمیتوان پایانی متصور شود.
منبع: فارس