به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، نگهداری از گونههای جانوری وحشی بومی و غیربومی از جمله ایگوانا، سنجاب، مار، لاک پشت، سمندر، میمون و غیره به عنوان حیوان خانگی و نگهداری آنها در منزل علاوه بر امکان ابتلا به برخی بیماریهای مشترک مابین انسان و حیوان منجر به صید هرچه بیشتر این گونهها از طبیعت توسط افراد سودجو و تهدید نسل آنها در زیستگاههای طبیعی خواهد شد، بطوریکه نسل برخی از این گونهها در طبیعت حال انقراض میباشد.
همچنین در بسیاری از موارد افراد پس از مدتی از نگهداری این حیوانات خسته شده و آنها را در عرصههای طبیعی رها میکنند و یا فرار برخی از این حیوانات از دست صاحبانشان و پناه بردن آنها به طبیعت این حیوانات را به گونههای مهاجم تبدیل میکند.
گونههای مهاجم تهدیدی جدی برای اکوسیستمهای طبیعی و تنوع زیستی کشور به شمار میروند. این گونهها علاوه بر رقابت بر سر منابع غذایی با گونههای بومی، با انتقال بیماریها و تداخل ژنتیکی میتوانند موجبات انقراض گونههای بومی را فراهم سازد.
یکی از حیواناتی که موارد متعددی از نگهداری آن به عنوان حیوان خانگی به چشم میخورد میمون رزوس میباشد. همچنین تاکنون چندین میمون رزوس بصورت آزاد در پارکهای جنگلی و یا عرصههای طبیعی مشاهده شده است که احتمالا از دست صاحبشان گریخته و یا رها شدهاند.
در همین راستا با دکتر محمود مرعشی کارشناس بیماریهای حیات وحش در سازمان حفاظت محیط زیست گفتگویی انجام دادیم و نظر وی را در مورد نگهداری گونههای وحشی و غیربومی به خصوص میمون رزوس به عنوان حیوان خانگی جویا شدیم.
مشروح نقطه نظرات دکتر مرعشی بشرح زیر میباشد:
زندگی انسان و حیوانات از گذشتههای بسیار دور به هم گره خورده است. انسانهای نخستین برای تامین غذا دست به شکار حیوانات میزدند ولی با پیشرفت جامعه بشری و اهلی کردن یکسری از حیوانات توسط انسان، پایه دامپروری نهادینه گشت و رابطه انسان با برخی حیوانات به یک رابطه هم زیستی متقابل تبدیل شد.
گوسفند، بز، گاو، سگ، گربه، خرگوش، مرغ و خروس، کبوتر و بوقلمون از جمله جانورانی بودند که اهلی شده و زندگی در کنار انسان را تجربه کردند.
با صنعتی شدن جوامع و به دنبال آن صنعتی شدن دامپروری، زندگی برخی از این حیوانات به مزارع و دامداریها محدود گشت ولی کماکان علاقه انسان به نگهداری حیوانات بر سر جای خود باقی ماند.
موضوع اخیر منجر به ایجاد گروهی از حیوانات تحت عنوان حیوانات خانگی گردید که یکسری از جانوران با توجه به ویژگیهایشان از جمله داشتن هم زیستی مناسب با انسان یا همان اهلی بودن، وضعیت بهداشت، کم خطر بودن برای سلامت، یا به عبارتی کم بودن تعداد بیماریهای مشترک با انسان در این گروه قرار میگیرند.
مردم هر کشور با توجه به فرهنگ و یا پیشینه تاریخی آن سرزمین علاقمند به نگهداری برخی گونهها میباشند. برای مثال مردم کشور آلمان علاقه زیادی به نگهداری سگهای بانژاد مختلف از جمله نژادهای منحصر به کشور خودشان را دارند و یا در کشور خودمان مثالهای فراوانی وجود دارد که ازجمله میتوان به علاقمندی شاهزادگان قاجار به نگهداری از گربهها اشاره نمود.
در این میان همیشه انسانهای هنجار شکن نیز وجود دارند که اقدام به نگهداری گونههای نامتعارف از جمله انواع گونههای وحشی از قبیل میمون، شیر، پرندگان شکاری، خزندگان، آهو و … در منازل مسکونی خود میکنند که این امر در درجه اول منجر به تهدید سلامت خود و اطرافیانشان و دوم به مخاطره انداختن سلامت حیوان و سوم و از همه مهمتر تهدید و تخریب تنوع زیستی و محیط زیست میگردد.
گونههای حیات وحش همان طور که اسم حیات وحش را یدک میکشند تنها میبایست در محیط طبیعی خود زندگی کنند ولی متاسفانه خودخواهی عدهای از ما انسانها باعث میگردد آنها را از محیط زندگی طبیعی دور و در محیط پر استرس نزدیک به انسان نگهداری کنیم که با توجه به روند تکامل اینجانوران که اساس آن دوری از انسان و گزندهای آن تعریف شده است، با این کار عملا استرس مضاعفی را برای حیوان در تمام طول زندگیاش ایجاد میکنیم که این امر منجر به بروز انواع بیماریهای ناشی از افزایش استرس میگردد و چه بسا یکسری از این بیماریها نیز مابین حیات وحش و انسان مشترک بوده و میتواند سلامت فرد را نیز به مخاطره بیاندازد.
ارجاع موارد بسیار زیاد از پرندگان وحشی نگهداری شده در منازل مسکونی که دچار انواع بیماریهای قارچی و میکروبی شدهاند و متاسفانه یکسری از این ضایعات نیز غیرقابل برگشت بوده و اغلب منجر به تحمیل درد و رنج فراوان و در نهایت تلف شدن پرنده میگردد، گویای همین واقعیت تلخ است.
میمون رزوس یا (Macaca mulatta) نیز یکی از جانوران وحشی مناطق جنوب شرقی آسیاست که متاسفانه در سالهای اخیر به صورت قاچاق و از راههای غیر قانونی وارد کشور ما شده و برخی از مردم از روی دانش پایین و اطلاعات ناکافی در این زمینه، مبادرت به نگهداری از این حیوان در منازل مسکونی مینمایند.
در این میان سعی میشود تا با روشن کردن ابعاد موضوع و همچنین ذکر معایب نگهداری از این گونه به عنوان حیوان خانگی، خطرات ناشی از این اقدام را به افرادی که سعی در انتخاب یک حیوان خانگی دارند یادآور شود:
الف) بیماریهای مشترک:
با توجه به نزدیکی ساختار آناتومیکی و فیزیولوژی پریماتها با انسان، بیشترین بیماریهای مشترک انسان و حیوانات متعلق به اینجانوران است که در این میان گروهی از بیماریها بسیار مهلک و کشنده بوده و متاسفانه هیچ راه پیشگیری ندارند که از این بین میتوان به ایدز، کزاز، تب زرد، هپاتیت، مننژیت، بیماریهای ناشی از هرپس ویروسها و انواع بیماریهای انگلی داخلی و همچنین قارچهای پوستی و.. اشاره کرد.
لازم به ذکر است بیماریهای مذکور ممکن است به صورت مخفی در بدن میمونها وجود داشته باشد ولیکن هیچ علایم بالینی را نشان ندهد و میمون به عنوان یک مخزن عمل نماید و با ورود عامل بیماری به بدن انسان، علایم بروز نماید.
ب) آسیبهای زیست محیطی:
گونه مهاجم نام واژهای است که برای گونههای غیربومی هر منطقه که خطر پخش شدن در طبیعت را دارند به کار میرود.
متاسفانه کشور ما در خصوص آسیبهای وارده از گونههای مهاجم خصوصا در سالهای اخیر بینصیب نبوده که از مهمترین موارد آن میتوان به شانه دار دریای خزر اشاره کرد که منجر به پایین آمدن شدید صید و صیادی و از بین رفتن بسیاری از گونههای بومی دریای خزر شد و یا معرفی ماهی فیتوفاگ به دریاچه هامون که منجر به از بین بردن نیها و در نتیجه خشکی تالاب و به دنبال آن نابودی دامپروری و زندگی در حاشیه تالاب شد.
مثال بارزتر در خصوص پستانداران نیز، ورود گونه مهاجم راکون به جنگلهای شمال کشور خصوصا جنگلهای استان گیلان در منطقه تالش اشاره نمود که منجر به کاهش جمعیت پرندگان منطقه و همچنین دهها اثر شناخته شده و یا ناشناخته در تخریب محیط زیست شده است.
گونه میمون رزوس نیز یک گونه مهاجم بوده که در برخی از کشورهای جهان از جمله عربستان صعودی، ایالات متحده و … با فرار از قفس و پناه بردن به طبیعت به عنوان آسیب جدی اکوسیستمهای طبیعی مطرح شده و خطر آن برای معرفی به عنوان یک گونه مهاجم به طبیعت کشور ما نه تنها دور از ذهن نیست بلکه با ادامه روند موجود بسیار محتمل میباشد.
منبع: دیدبان محیط زیست