به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، وبلاگ«حوزه علمیه خواهران زنجان»نوشت: اصولا سالی یک بار یاد مبارزه با بدحجابی می افتیم و تهاجم فرهنگی را با گوشت و خون و پوست و تمام اعضا و جوارحمان احساس می کنیم!!!آن هم وقتی است که هوا رو به گرمی می گذارد و لباس ها از تمامی جهات آب می روند! نمی دانیم مقصر بنجلیات چینی است که جنس هاشان نامرغوب است و بعد از یک بار شسته شدن طول و عرض کم می کند، مقصر ستاد امر به معروف و نهی از منکر است که سه فصل سال را در خواب است و تابستان ها دوره کاری اش شروع می شود،ایراد از ماهواره هاست که تا می توانند برهنگی ترویج می کنند،قصور از ویترین مغازه های داخلی است که لباس های تن مانکنشان در اوج قناعت تنها نیم تا یک متر پارچه مصرف کرده اند یا ایراد از هواست که غفلت می ورزد و جهالت می کند و در اقدامی نابخردانه گرم می شود!!اصولا و اساسا ما انسان هایی هستیم که تا اتفاقی نیفتد به فکر چاره و درمان نخواهیم افتاد.با مضمونی با عنوان مدیریت بحران کاملا بیگانه ایم و به شدت معتقدیم ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است! و چشم می بندیم بر این واقعیت که نوشداروی بعد از مرگ سهراب کارساز نیست. سال هاست این سریال دنباله دار در کشور جریان دارد. گرمای هوا مساوی است با شال هایی که تنها نقش نمادین بر سر ایفا می کنند،مانتوهای نازک بدن نما که سر جمع گاهی ارتفاعشان به نیم متر هم نمی رسد،صندل هایی که ناخن های لاک زده را یدک می کشد، تیشرت های تنگ با صور قبیحه که گاها نوشته هاشان بسیار مذموم و زننده است و شلوار هایی که یا رنگ و رو رفته اند یا پاره در پاره اند و یا تنگ و کوتاه!
بعد قسمت دوم سریال شروع می شود!طرح ضربتی مبارزه با بدحجابی!چند مامور مرد متصدی این کار می شوند و با برخوردهایی که به هیچ وجه شایسته یک ممملکت اسلامی نیست با بدحجابان برخورد می کنند!بعد همین اتفاقات رسانه های خارجی را هتاک نموده و دهان باز می کنند به یاوه پرانی!درست در همین لحظه تصمیم می گیریم مامورین خانم را هم به کادر ستاد مبارزه با بدحجابی اضافه کنیم و خلاصه تا می آییم که دست در دست هم دهیم و طرحی نو در اندازیم تابستان به پایان رسیده و در فصل سرما هیچ عقل سالمی برهنه بیرون نمی آید و تازه آن وقت مانند کبک سرمان را زیر برف می کنیم که طرحمان موفق شد و بدحجابی را مهار کردیم!!!غافل از آنکه همه ی این ها ریشه در یک اصل اساسی دارد !برویم بگردیم و کنکاش کنیم در خودمان در زندگی و منشمان ببینیم کجای کار را خطا رفته ایم که اعتقاداتمان رنگ باخته !این حقیقتی است که هرسال نهیب می دهد:هواکه گرم می شود،اعتقاداتمان سرد می شود!