به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، نکته مهم در این حملات را بمبارات منطقه رفح تشکیل میداد حال آنکه در گذشته سایرمناطق نواز غزه از جمله جبالیا، شجاعیه و.... هدف قرار میگرفت. هر چند که صهیونیستها بر این ادعایند که حملات آنها برای تخریب تونهای فلسطینیها و نیز آزاد سازی افسر به اسارت درآمده این رژیم به دست مقاومت بوده اما بررسی ریشهای تحولات نکات دیگری را آشکار میسازد.
بخشی از سناریوهای مطرح برای جنگ کنونی غزه را طرح صهیونیستها برای جداسازی رفح از غزه به عنوان منطقهای استراتژیک برای تشدید محاصره غزه تشکیل میدهد. منطقهای منتهی به مصر که صهیونیستها آن را مرکز تنفس غزه میدانند و با اشغال آن حلقه محاصره آن منطقه تشدید خواهد شد.
صهیونیستها که در دیگر جبههها شکست خوردهاند برآن بودند تا پیش از آتش بس نهایی این منطقه را اشغال و دست برتری در مذاکرات داشته و در نهایت طرح تشدید محاصره برای آنچه نابودی مقاومت عنوان میکنند، اجرایی سازند. مقاومت فلسطینیها عملاً این سناریو را باطل ساخت بگونهای که منابع خبری از تلفات بالای صهیونیستها در نبرد رفح خبر دادهاند. صهیونیستها برای کم رنگ سازی این شکست بمباران گسترده رفح را اجرا کرده در حالی که مانند حملات گذشته باردیگر این زنان و کودکان بودند که هدف قرار گرفتهاند.
نکته مهم دیگر نقش مصر در این حملات است. دولت السیسی در حالی فریفته وعدههای صهیونیستی، عربی و غربی علیه غزه شده که فشارهای مردمی و جهانی بر مصر برای بازگشایی مرزهای رفح برای امدادرسانی به غزه به شدت افزایش یافته و السیسی عملاً توان مقابله با آن را ندارد. این سناریو مطرح است که صهیونیستها با هدف قرار دادن رفح و تشدید فضای امنیتی در مرزهای مصر، ادعاهای مصر در باب ناامنی در مرزها و لزوم بسته بودن مرزها را تقویت نموده تا در نهایت مانع از بازگشایی رفح گردد. به عبارتی کشتار رفح زمینه ساز توجیهات السیسی برای جامعه مصر و افکار عمومی جهان برای عدم بازگشایی مرزهای رفح و ارسال دارو و کمکهای امدادی به غزه بوده است که بخشی دیگر از همگرایی ارتجاع عربی با غرب و صهیونیستها علیه غزه را آشکار میسازد.
منبع: جام جم آنلاین