به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، هشت سال دوران دفاع مقدس در مقابل رژیم بعثی عراق، از زوایا و دیدگاههای گوناگونی میتواند مورد بحث قرار گیرد. قطعاً این دوران دارای بازتابهای مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. ادبیات نوشتاری و علمی مربوط نیز به همین ترتیب تقسیم شده و ارائه شدهاند. هم نویسندگان ایرانی و هم نویسندگان خارجی، حولوحوش این موضوع مطالب زیادی به رشتهی تحریر درآوردهاند. جامعهی علمی و آکادمیک کشور ما نیز شایسته است که در این خصوص، مطالب علمی متفاوتی را ارائه کند و ابعاد مختلف آن را به بحث بگذارد تا این میراث شکوهمند دفاع مقدس، به زبانی علمی و مقبول، مطرح شود و نسلهای آینده نیز از عبرت مطالب آن بهرهمند شوند. این نوشتار به همین هدف نگاشته شده و امیدوار است که با طرح دیدگاه خاصی، مطلب را منتشر و برای بحث و تبادلنظر در بین دانشگاهیان و صاحبنظران و دانشپژوهان عرضه نماید. ایدهی اصلی این نوشتار ایدهای مربوط به گفتمان هویتی است و در آن ادعا میشود در زمینهی رهاوردهای مهم دوران دفاع مقدس، بایسته و شایسته است که گفتمان هویتی آن دیده شود. اینکه این گفتمان چیست و چگونه در خلال دوران دفاع مقدس شکل گرفت، موضوع اصلی این یادداشت است.
نگرش به دفاع مقدس بهمثابهی عنصر هویتساز
به هشت سال دوران دفاع مقدس از زوایای گوناگونی میتوان نگریست؛ اما در این نوشتار، بهعنوان یک عنصر هویتساز ایرانی و اسلامی نگریسته میشود. دفاع مقدس توانست عنصر هویتساز ایرانی و اسلامی را در کشور ما تقویت کند که هم یک پارامتر قدرتی برای ما محسوب میشود و هم عاملی مهم است که میتواند در موازنهی قدرتی ما در سطح منطقه و جهان مؤثر باشد. در این قسمت از نوشتار، به مؤلفههای هویتسازی دفاع مقدس و آثار ملی و بینالمللی آن اشاره میشود.
اول) خلق معانی گفتمانی هویتساز
گفتمانهای جدید هستند که با شکلگیری و اثرگذاری خود در سطح جامعه میتوانند تأثیرات گوناگونی از خود برجا گذاشته و هویتهای جدید ملی را به وجود آورند. علیالاصول، خود انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب گفتمانی است که طی آن، بسیاری از معانی گفتمانی خلق شدهاند. حال اینکه چه اتفاقی میافتد که این معانی گفتمانی خلق میشوند و جای خود را به گفتمان قدیمی میدهند، در مقولهی بحث این نوشتار نیست. اما نکتهای که میخواهیم در اینجا بر آن تأکید کنیم این است که گفتمان جدید، بازیگر هویتساز نوینی هم محسوب میشود. انقلاب اسلامی ایران منشأ اصلی گفتمان جدید است، اما نکته اینکه به دنبال آن، پدیدهی هشت سال دفاع مقدس نیز به رشد و تقویت گفتمان انقلاب اسلامی ایران در سطح ملی، منطقهای و جهانی کمک کرد.
دفاع مقدس باعث شد تا معانی گفتمانی اسلامی بهخوبی مطرح شده و در سطح ملی بهشکل مؤثری دیده شوند. شهادت، ایثار، جانبازی و خود دفاع مقدس، مقاومت و غیره، همه و همه معانی گفتمانی هویتسازی بودند که در طی این دوره، در سطح ملی تقویت شدند و هنوز آثار مثبت آنها در جامعه وجود دارد.
این در حالی است که این معانی، در سطح منطقهای و جهانی، بهویژه در دنیای اسلام نیز قابل مشاهده شد و به معانی گفتمانی مقاومت در جنبشهایی مانند حزبالله لبنان تبدیل شده است. امروز حزبالله لبنان به همین معانی گفتمانی شناخته میشود و مقاومت اسلامی در مقابل صهیونیستها، رمز پیروزیهای گوناگون آن است. از مرزهای شرقی جهان اسلام تا مرزهای غربی آن، زبان هویتی مقاومت، با همهی مؤلفههای آن مشهود است.
این زبان گفتمانی در ایران نیز هویتساز قدرتمندی است که قطعاً سرمایهی گرانقدری در کشور ما محسوب میشود. ایران کشور بدهمسایهای است و در یک منطقهی بحرانی و خطرخیز قرار دارد. چالشهای زیادی در دوران پس از دفاع مقدس، ما را فراگرفت. بعد از اشغال عراق و افغانستان، دشمن بهطور محسوسی در کنار مرزهای ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی ایران قرار داشت. اما دشمنان بهخوبی با زبان گفتمانی ما در دوران دفاع مقدس آشنا هستند و میدانند که هرگونه تجاوز به خاک و حاکمیت جمهوری اسلامی ایران با چه واکنشی مواجه خواهد شد.
در همین راستا، پیشرفتهای علمی ما، بهویژه در خصوص فناوری هستهای، باعث حقد و کینهورزی آمریکا و رژیم صهیونیستی شد که بارها به فکر تجاوز نظامی افتادهاند و حتی این مسئله را مطرح کردهاند، ولی تاکنون جرئت این کار را نداشتهاند و تنها به عملیات مخفیانهی تروریستی متمسک شدهاند و این مسئله نشاندهندهی استیصال این دسته از تروریستهای دولتی است که به شهادت دانشمندان هستهای ما منجر شده است. بدون شک، یکی از عوامل مهم ساختاری در راه بازدارندگی نظامی دشمنان، همین عناصر روانی و معنوی هویتی ما بوده است که در طول دفاع مقدس، جهانیان با آن آشنا شدهاند.
دفاع مقدس باعث شد تا معانی گفتمانی اسلامی بهخوبی مطرح شده و در سطح ملی بهشکل مؤثری دیده شوند. شهادت، ایثار، جانبازی و خود دفاع مقدس، مقاومت و غیره، همه و همه معانی گفتمانی هویتسازی بودند که در طی این دوره، در سطح ملی تقویت شدند و هنوز آثار مثبت آنها در جامعه وجود دارد.
دوم) پارامترهای معنوی قدرت
پارامترهای قدرتی کشورها عمدتاً به دو گروه عوامل مادی و معنوی تقسیم میشوند. در عوامل مادی، عناصر مختلفی مانند توان نظامی، موقعیت ژئوپلیتیک، تواناییهای صنعتی و نظامی، میزان تولید خالص و ناخالص ملی، تعداد نیروی انسانی ماهر، مواد خام و غیره مطرح هستند. اما عنصر معنوی، شامل سابقهی تمدنی یک کشور، رهبران و نخبگان آن، جایگاه پرستیژی یک کشور و نقش آن در حلوفصل مسائل جهانی و مدیریت بحرانهای بینالمللی میشود.
در خلال هشت سال دفاع مقدس، ایران نشان داد که دارای برگبرندهی مهمی در زمینهی عناصر معنوی قدرت است. این عناصر معنوی قدرت، سرمایهی هویتی ما بوده و هستند. البته در سابقهی جنگها و منازعات دیگر بینالمللی نیز نمونههای آن قابل مشاهده بوده است. در جنگ آمریکاییها علیه ویتنام نیز شاهد این عوامل معنوی بودهایم که به چه میزانی دارای تأثیر بودهاند.
آمریکا با همهی توانمندیهای نظامی خود، به جنگ کشور کوچکی به نام ویتنام رفته بود و از اول، خود را برنده و پیروز میدانست، اما بهزودی آشکار شد که اینطور نیست و ویتنام نشان داد که با وجود رهبر کاریزمایی به نام هوشی مینه و توان معنوی لشکر خود، میتواند آمریکا را به زانو درآورد و همینطور هم شد. فرار لشکریان آمریکا از پایگاه نظامی سایگون، خود مستند بسیار خوبی برای این ادعاست. اگرچه آمریکا ادعا کرد که به دلخواه عقبنشینی کرده است، اما فیلم سایگون نشان میدهد که آمریکاییها فرار کردهاند و شکست خوردهاند.
دوران دفاع مقدس نیز اینگونه بود. ما مؤلفهی معنویت را در گفتمان هویتی خود، سخت تقویت کردیم. مستندات زیادی در این خصوص در تاریخ روایی دوران هشتسالهی دفاع مقدس وجود دارد. رژیم بعثی عراق تا بن دندان مسلح شده بود و از حمایت دیپلماتیک، نظامی و مالی متحدین منطقهای و بینالمللی خود برخوردار بود. پس از شکستهای متعدد رژیم عراق، غربیها به سرکردگی آمریکا و رژیمهای عرب منطقه، میلیاردها دلار کمکهای مالی، نظامی و لجستیک را روانهی عراق کردند تا به این ترتیب، این رژیم را از غرقابی که گرفتار آن شده بود نجات دهند و بعداً بهشکل متجاوزانه و گستاخانهای، حملات تهاجمی خود را علیه رزمندگان ما گسترش دهند.
قطعاً در این بحبوحه و با متحدینی که عراق داشت، یکی از مؤلفههای مهمی که توانست ما را مقاوم کند، روحیهی معنوی بالا یا همان پارامترهای غیرمادی قدرت بود. بسیج، سپاه و ارتش ما قهرمانانه و بدون ترس و با الهام از آموزههای اسلام، به نبرد دفاعی ما علیه دشمن ادامه دادند و اگر نبود کمکهای میلیاردها دلاری کمپ متحدین عراق، حتماً رژیم بعث ساقط میشد.
اکنون این سرگذشت دوران دفاع مقدس، مقوم عناصر گفتمان هویتی ایرانی و اسلامی ماست که البته باید برای آن سرمایهگذاری کرد و با تمشیت و تدبیر، آن را حفظ نمود. روحیهی معنوی مقاومت اکنون سرمایهی هویتی ما در مقابل دشمنان بالقوه و بالفعل، محسوب میشود. سوابق ما به دشمنان نشان میدهد که سرزمین ما عرصهی تاختوتاز آنها نیست و هرچقدر هم دارای پارامترهای قدرتی باشند، نمیتوانند علیه ما مقابله کنند و هزینههای زیادی را خواهند پرداخت.
سوم) مقوم اعتدالی و دفاعی گفتمان هویتی
جمهوری اسلامی ایران، که زاییدهی ایدهی انقلاب اسلامی ایران است، نشان داد که دارای معتدلترین کارکرد در تفکر و عمل در جهان اسلام است که در عین حال، توانسته است یک حکومت و ملت را اداره کند. البته این حرف به معنای کامل بودن و بینقص نبودن نیست و هرگز نباید مغرور بود، بلکه باید آسیب شناسی کرد و برای بهبود شرایط فعلی و ارتقای آن، برنامهریزی نمود.
دنیای غرب به سرکردگی آمریکا، خیلی تلاش نمود که در موضوعاتی مانند حقوق بشر و تروریسم، ایران را بدنام کرده و به انزوا بکشاند و در این راستا، از ابزارهای تحریم هم استفاده کرده است؛ ولی علیرغم همهی شانتاژهای تبلیغاتی منفی علیه جمهوری اسلامی ایران، رخدادهای منطقهای، قربانی بودن ایران در قضیهی تروریسم، عدم تهاجمی بودن سیاست خارجی ایران، تناقضات رفتاری آمریکا در قضایایی مانند حقوق بشر و تروریسم، طرفداری گروههای مقاومت و مسلمان و جهان در حال توسعه از ما، همه و همه نشان داده است که جمهوری اسلامی ایران معتدلترین و منطقیترین بازیگر منطقهای و حتی جهانی است. در تفکر وستفالی، منافع ملی اصل قرار میگیرد و در ایدهی رئالیستی، جایگاهی برای اخلاق وجود ندارد؛ اما جمهوری اسلامی ایران در خیلی از قضایای منطقهای، نشان داده است علیرغم هزینههای زیادی که داشته، بهطور اخلاقی با مسائل برخورد کرده است. نمونهی بارز آن، قضیهی فلسطین و جنوب لبنان است.
چهارم) رهبری و گفتمان هویتی دفاع مقدس
یکی دیگر از مؤلفههای مقوم هویت گفتمانی ما، که تاکنون در فرایند جمهوری اسلامی نیز نقشآفرین بوده، رهبری است که به بسیج تودههای مردم دست زد و انقلاب اسلامی را پیروز کرد و سالهای پر از بحران دفاع مقدس را هدایت و مدیریت نمود. رهبری یکی از مؤلفههای اصلی در کانالیزه کردن گفتمان هویتی ایران است. امروز بهخوبی این امر در مذاکرات هستهای هویداست که در آن، رهبری ترجمان اقتدار ایران است. ائتلاف و وحدت مردمی از طریق رهبری میسر میشود. در این خصوص، مدیریت بحرانها راحتتر امکانپذیر خواهد بود.
دوران دفاع مقدس اولاً به این عناصر گفتمانی قوام بخشید و آنها را تقویت کرد و ثانیاً باعث شد که هرچه پررنگتر و مؤثرتر بهعنوان عناصر هویتی ایران مطرح شوند. به نوعی که اکنون جمهوری اسلامی ایران به این عناصر هویتی شناخته میشود.
حضرت امام خمینی (ره)، که سکان هدایت انقلاب اسلامی را بهخوبی در دست داشتند، نقش بینظیری در مدیریت دفاع مقدس ایفا نمودند. شخصیت فرهیخته و دینی حضرت امام، به دفاع ایران در مقابل متجاوزان بعثی قداست بخشید و روحیهی معنوی رزمندگان را بهشدت بالا برد. در واقع، عبور از موانع جنگ هشتساله، بدون این قدرت معنوی نهفته در رهبری، امکانناپذیر بود و هرگز میسر نمیشد.
بنابراین پارهی مهمی از گفتمان هویتی ایران، رهبری است که باعث میشود تا این هویت خاص ملی، جنبهی دینی و اسلامی به خود بگیرد و با ارزشها و هنجارها پیوندی ناگسستنی پیدا کند.
فرجام بحث
همواره گفتمانهای مختلف، با تحولات عمدهای ایجاد میشوند و در تسلسل گفتمانی، رخدادهای جدیدی را نیز به وجود میآورند. گفتمان دفاع مقدس از گفتمان اصلی انقلاب اسلامی ایران انفکاکناپذیر است و نمیتوان این دو را منفک و مستقل از یکدیگر تلقی کرد. بنمایههای گفتمان انقلاب اسلامی، مانند عدالتجویی، حقطلبی، مبارزه با ظلم و استکبار، زبان مقاومت، دفاع در مقابل تجاوز، نفی ساختار ناعادلانهی نظام بینالملل، وحدت اسلامی، انقیاد نسبت رهبری دینی و غیره، همه در طول هشت سال دفاع مقدس نیز قابل مشاهده است.
نکتهی حائز اهمیت این است که دوران دفاع مقدس اولاً به این عناصر گفتمانی قوام بخشید و آنها را تقویت کرد و ثانیاً باعث شد که هرچه پررنگتر و مؤثرتر بهعنوان عناصر هویتی ایران مطرح شوند. به نوعی که اکنون جمهوری اسلامی ایران به این عناصر هویتی شناخته میشود.
هویت جمهوری اسلامی ایران اکنون آمیخته به عناصر مقومی است که جاذبههای زیادی را در میان کشورهای مسلمان و همچنین کشورهای در حال توسعه یا کشورهای جنوب، ایجاد کرده است. دستگاه دیپلماسی کشور ما نیز باید از این عناصر هویتی کمال بهره را ببرد و تلاش کند که با مدیریت شایسته، به سمتی حرکت کند که پتانسیلهای ایران را در سطوح مختلف منطقهای و جهانی ارتقا بخشد.
در درون کشور هم باید از این عنصر هویتی برای ارتقای وحدت و همدلی ملی استفاده کرد. کشورهای استعماری بهدروغ جنگهای استعماری خود را افتخار مینامند تا بتوانند در روایت تاریخی خود، باعث ایجاد همدلی بین مردم شوند. این در حالی است که آن جنگها صرفاً جنبههای کولونیالیستی داشت و در آنها، کسب منافع هرچه بیشتر در مستعمرات مطرح بود.
باید منتهای تلاش خود را داشته باشیم تا روایت دفاع مقدس را، بهویژه برای نسل جوان ایرانی، زنده نگه داریم و شهید همتها برای ما اسطوره باشند. شهدا و جانبازانی که نگذاشتند ذرهای از خاک ایران در اختیار دشمن قرار گیرد و با افتخار، برای سرافرازی و وحدت ملی و استقلال ایران مبارزه کردند. در جنگهای قرن گذشته، ما قسمتهای مختلفی از خاکمان را بهخصوص در زمان قاجاریه از دست دادیم، ولی این رزمندگان ما با رهبری حضرت امام (ره) بودند که توانستند یکپارچگی سرزمینیمان را حفظ کنند. قطعاً باید از این دستاورد مهم بهعنوان یک قوامساز هویتی، پاسداری نمود.
منبع: برهان