به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، شکلگیری امپراتوری قدرتمند بریتانیا در قرن هفده و هجده میلادی آنچنان توهمی را برای سیاستمداران این دولت ایجاد نمود که شعارِ «آفتاب در سرزمین من طلوع و غروب خواهد کرد»، برای همیشه در تاریخ بریتانیا طنینانداز شد. شعاری که میرفت با جدایی اسکاتلند، دیگر هیچ نامی از بریتانیا در آینده باقی نماند. لذا در این نوشتار به بررسی موضع رسانه ی دولتی انگلیس (بیبیسی) علیه مردم اسکاتلند میپردازیم.بریتانیا یکی از بزرگترین کشورهای استعماری در تاریخ جهان است. کشوری که جنایتهای ددمنشانهاش در منطقهی غرب آسیا و آمریکا علیه مردم بومی و ساکنش، آنچنان دژخیمانه بوده است که بهجای استعمال لفظ بریتانیا، روباه پیر در سرتاسر جهان شایع گردید. به تعبیر دیگر هرجا حیلهگری سیاسی و رفتار متناقض با تمامی تعهدات عقلی و انسانی ملاحظه میشود، نشانی از رویکردهای سیاسی بریتانیا در آن برجسته است. کشوری که حمایت از صهیونیستها و یا بهتر است گفت حمایت از غاصبان سرزمین فلسطینیان بخشی از گفتمان اساسی و اصولیاش در هفتاد سال اخیر بوده است. لذا حضور بریتانیا و قدرتمند بودن او در عرصهی سیاسی میتواند محوری اساسی در معاهدات بینالمللی علیه مردمها و انسجامبخشی به پیمان ناتو باشد. درواقع حذف یکسوم از خاک این کشور با اعلام استقلال اسکاتلند میتوانست، راهبردهای غرب در مقابله با گفتمانهای رقیب ازجمله انقلاب اسلامی و مقاومت مستضعفین عالم، چین و روسیهی نوین را با چالش جدی مواجه نماید. بر همین اساس دولت استعمارگر بریتانیا از هر اقدامی در حفظ تمامیت ارضی خویش کوتاهی نکرد. ارائهی وعدههای مختلف به مردم اسکاتلند که بیش از سه قرن است که در تابعیت حکومت لندن به سر میبرند، به همراه دهها تهدید و تطمیع سران و مردم اسکاتلند، سیاستی بود که کاخنشینان لندن به آن پایبند تمسک جستند تا از فروپاشی امپراتوری خاموش بریتانیا جلوگیری نمایند.
در همین راستا یکی از مهمترین این سیاستها، هجمهی تمامعیار رسانهای علیه مردم اسکاتلند تا روز رأیگیری بود. هجمهای که بامیانداری رسانهی بهاصطلاح آزاد و مستقل بینالمللی بیبیسی صورت میپذیرفت و سرانجام پردههای نفاق این رسانهی استعمارگر را عیان نمود. رسانهای که تمام سعیاش در هر جای دنیا ایجاد تفرقه، براندازی و حفظ راهبردهای استعماری بود، این بار نیز با نگاه به سیاستهای لندن چشم پوشانی از تمامی وقایع اسکاتلند کرد و حوادث آن را با بهترین حربه، مسکوت نگه داشت.
بیبیسی آنچنان که در جهان مطرحشده است که حمایت از هر تجزیهطلبی در سراسر دنیا بهویژه کشورهای هدف را برای خود یک اصل میپندارد. حمایت از گروههای افراطی و تروریستی جندالشیطان، جیش العدل، الاهوازی و… که گواه این مدعاست، آنچنان در چند سال اخیر در دستور کار بیبیسی قرار گرفت که باید اذعان داشت، تمامی برنامههای این رسانه پرداختن به براندازی در کشورهای دیگر معطوف بود. درواقع سکوت و عدم پوشش دقیق خبری وقایع اسکاتلند توسط بیبیسی موجی از انزجار اجتماعی مردم اسکاتلند را در برابر سیاستهای این شبکه، به راه انداخت تا جایی که برپایی تظاهرات در برابر دفتر بیبیسی بازخورد نامطلوبی را در افکار عمومی جهان بر جای گذاشت. تظاهراتی که همچون گذشته با سکوت رسانهای بنگاه سخن پراکنی بریتانیا همراه شد و هیچ خبری از آن در این رسانه منتشر نگردید. بر همین اساس تا چند روز قبل از برگزاری رفراندوم در سرزمینهای اسکاتلند، بایکوت خبری به شدت توسط این رسانه در دستور کار برنامهریزان این شبکه قرار گرفت تا جایی که روزنامههای مختلف خبر از فشار مسئولین بیبیسی به مجریان این شبکه مبنی بر ممانعت از صحبت در مسئلهی رفراندوم میدادند.
اما رویکرد خصمانهی این شبکه نسبت به مردم اسکاتلند به اینجا ختم نشد. ایجاد دلهره، تهدید و سیاه نشان دادن اسکاتلند مستقل، رویکرد دیگری بود که توسط بیبیسی دنبال گردید. انتشار نامهی محرمانهی وزارت خزانهداری انگلیس در مورد خروج بانکهای بزرگ بریتانیا از انگلیس چنان هیاهویی را در مخاطبین ایجاد نمود که سؤالات مختلفی را به وجود آورد؛ تردید در آیندهی اسکاتلند، اوضاع اقتصادی اسکاتلند پس از رفراندوم استقلال بخشی از این سؤالات بیپاسخ در جامعه اسکاتلند بود که همراه با ارائهی تحلیلهای مختلف از این موضوع، نشان دادن سیاهی و نیز بحرانهای اقتصادی مختلف در اروپا، نمایش ترس از تروریست در خروج اسکاتلند از ناتو و… توسط بیبیسی سبب گردید، سالموند وزیر اول اسکاتلند و از موافقین استقلال اسکاتلند مجبور شود، برای اولین بار بهصورت علنی علیه این رویکرد خصمانهی لندن و سران بیبیسی، موضعی تند اتخاذ نماید. بر همین اساس فشارهای مختلف این رسانه بهویژه فشارهای مختلف در سیاهنمایی اقتصادی اوضاع اسکاتلند مستقر آنچنان در چند روز پایانی به برگزاری رفراندوم سنگین شد که همگان نسبت به این رفتار بیبیسی معترض گردیدند. اما سرانجام اتخاذ تصمیمات دقیق مسئولین بیبیسی در ایجاد شبهه و دلهرهی اجتماعی توانست، رأی مأخوذه در رفراندوم را بهسوی کاخنشینان لندن برگرداند و پیروزی سران انگلیس را به ارمغان آورد.
اما آنچه که باید بهعنوان نتیجهگیری به آن توجه داشت، استفاده از دو رویکرد همیشگی بیبیسی در برابر حوادث مختلف داخلی بریتانیاست. رویکردی که نشأت گرفته از درون سیاستها مسئولین سرویسهای جاسوسی و اتاق فکرهای رسانهای دولتمردان لندن است.
سکوت خبری و بایکوت رسانهای در برابر هر نوع وقایع داخلی بریتانیا و کشورهای همسو با استکبار، اولین اقدامی رسمی است که بیبیسی به آن پایبند بوده است. رویکردی که در صورت شکست و عملیاتی نشدن اهدافش به همراه ناکارآمدی و نداشتن بازخورد مناسب با تغییر اساسی مواجهه و القای شبهه، سیاهنمایی، تردید در محاسبات عقلانی و اغواگری جان آن را درصحنهی افکار عمومی میگیرد. رفتاری که در رفراندوم استقلال اسکاتلند بهطور فراوان قابلمشاهده بود و توانست پیروزی شیرینی را نصیب پادشاهی استعمار پیر کند. پیروزی که شاید در وهلهی اول شیرین باشد اما قدرت انگلیس و لندن را در آیندهی نزدیک به چالش خواهد کشاند و رقبای آزادیخواهی همچون ایرلند و ولز را وارد عرصه ی سیاسی مینماید.
منبع: سراج بلیغ