به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، ماجرا از وعده های انتخاباتی رئیس جمهور در رابطه با رفع فیلتر شبکه های اجتماعی آغاز شد. روحانی که در مسیر تبلیغات انتخاباتی از هیچ تلاشی برای پیروزی دریغ نکرد، صراحتاً از رفع فیلتر فیس بوک سخن به میان آورد و اتفاقاً از این شبکه اجتماعی در اطلاع رسانی دیدگاهایشان در دوران انتخابات بسیار استفاده نمود.
اما همزمان با پیروزی روحانی در دوئل انتخاباتی ریاست جمهوری یازدهم، پای وزرای دولت نیز به شبکه های اجتماعی نیز باز شد که ظریف را می توان سردمدار استفاده از فیس بوک معرفی کرد.
این مسیر به سایر اعضای کابینه نیز سرایت کرد؛ اما به مرور زمان و با گسترش شبکه های اجتماعی موبایلی در بین جوانان و نوجوانان، موضوع فیلترینگ وارد فاز تازه ای شد. در نخستین گام «وی چت» فیلتر شد اما خیلی زود جایگزینی شبکه های اجتماعی دیگری نظیر واتس آپ، وایبر، تانگو و ... به جای «وی چت» ،منتقدان فیلترینگ را آرام کرد.
در این بین بحث بر سایر شبکه های اجتماعی نیز به میان آمد تا جایی که اختلافات زیادی بین قوه قضائیه و دولت در این زمینه شکل گرفت. هرچند فیلتر شدن وایبر به تصویب شورای عالی فضای مجازی هم رسید. اما وزارت ارتباطات با بهانه تراشی، زیر بار این مصوبه نرفت تا دعوا بالا بگیرد!
می رفت تا جوّ سیاسی متاثر از یک اقدام معمول (فیلترینگ) آرام شود اما یک اتفاق (توهین به بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی) بار دیگر حامیان فیلترینگ را مصرتر از گذشته کرد.
رئیس پلیس ناجا اولین نفری بود که به این اتفاق واکنش نشان داد: «اینکه در حال حاضر خیابانهای ما باز است و آزادی در کشورمان وجود دارد، دلیل نمیشود رانندهای با هر سرعت دلخواهی در خیابانهای شهر براند. لذا این اقدامات توهینآمیز یک جرم است. با توجه به مجرمانه بودن این اقدامات طبیعی است. ما با کسانی که حدود آزادی را رعایت نکنند و از قوانین کشور تخطی کنند، به عنوان یک مجرم و متخلف برخورد خواهیم کرد. ما با متخلفان و مجرمان و خصوصاً رفتارهایی که موجب جریحهدار شدن مقدسات، ارزشها و سرمایههای ملی ما میشود، برخورد میکنیم.»
اما این اظهارات به مذاق خیلی ها خوش نیامد و بار دیگر فریاد روشنفکری عده ای گوش فلک را کر کرد تا اینکه سرانجام محسنی اژه ای طی نامه ای به وزیر ارتباطات از او خواست که ظرف حداکثر یک ماه نسبت به فراهم آوری زمینه و بستر فنی مورد نیاز مسدودسازی و کنترل اطلاعاتی موثر شبکه های اجتماعی نظیر واتس آپ(Whats app)، وایبر(Viber) و تانگو(Tango) اقدام کند، در غیر این صورت قوه قضائیه نسبت به این امر اقدام خواهد کرد.
البته این نامه معاون اول قوه قضائیه بی پاسخ نماد. وزیر ارتباطات در پاسخ به محسنی اژه ای جهت حذف مصادیق مجرمانه از سامانه ارتباطی اینترنتی گفت: باره محتوای مجرمانه به طور جدی اعتقاد داریم که حذف شود و این حرف درستی است. ما در این رابطه قطعا کار کردهایم و هماکنون نیز کار میکنیم. درباره محتوای مجرمانه به طور جدی اعتقاد داریم که حذف شود و این حرف درستی است وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت: اما این که با مسدود کردن بخواهیم این کار را درست کنیم، حرف دیگری است.»
پاسخ دوپهلوی واعظی این بار زمینه را برای فاز تازه ای از انتقادات به فیلترینگ در ایران فراهم نمود.
فواد صادقی مشاور رسانه ای هاشمی رفسنجانی در انتقاد به فیلترینگ در ایران که با استقبال گسترده رسانه های معاند و ضدانقلاب مواجه شد می گوید: «نظارت بر اینترنت در همه جای دنیا یک امر طبیعی است، اما این نظارت در ایران تبدیل به مخاطرهی افکار عمومی شده و برخی از آن به عنوان یک ابزار سیاسی استفاده میکنند.»
هر چند صادقی مدعی است که فیلترینگ در ایران شکلی سیاسی به خود گرفته و کاربرد خود را از دست داده است اما تاملی بر این امر در کشورهای مدعی دموکراسی و آزادی بیان به خوبی نشان می دهد که این اظهارات واهی است و هیچ پشتوانه ای برای آن وجود ندارد و عملا تمامی کشورهای دنیا با توجه به خط قرمزهای سیاسی و فرهنگیشان از این ابزار بهره می جویند.
به عنوان مثال فیس بوک در سایت خود به طور رسمی اقرار کرده است که نزدیک به ۱۰ هزار صفحه و اکانت به دستور آمریکا، رژیم صهیونیستی، انگلستان و... در ۶ ماه اول ۲۰۱۳ را حذف کرده است. آیا منتقدان فیلترینگ در ایران منجمله فواد صادقی که مشغول به تهیه خوراک برای رسانه های معاند است، می تواند به این سوال پاسخ دهد که فیس بوک با چه توجیهی ۱۰ هزار صفحه و اکانت را به دستور آمریکا، رژیم صهیونیستی، انگلستان و... را حذف کرده است؟! آیا براستی این صفحات و اکانت ها تنها به توجیه پورنوگرافی بودن مسدود شده اند؟!
جهت اطلاع منتقدان فیلترینگ در ایران و کسانی که این امر را در جمهوری اسلامی ایران اقدامی سیاسی می دانند لازم به توضیح است فیسبوک بجز ایران در کشورهایی نظیر چین، روسیه، سوریه، ویتنام، پاکستان، مراکش، موریس، مالزی، بنگلادش، ازبکستان، عربستان، ترکیه، تاجیکستان، استرالیا و برخی از کشورهای اسلامی بدلیل فعالیتهای ضداسلامی، نقض قوانین اسلام، فعالیتهای غیر اخلاقی، ایجاد آشوبهای خیابانی، سوء استفاده از تصاویر و انتشار عکسهای غیراخلاقی محدود یا مسدود شده است.
این در حالی است که دیگر کشورها نیز برحسب مسائل امنیتی و ملی خود تعدادی از روزهای سال، این شبکه اجتماعی را فیلتر کرده اند. البته لیست کشورهایی که به سراغ فیلترینگ فیس بوک رفته اند به همینجا ختم نمی شود و آمریکا که شعارهای دموکراسی و آزادی بیانش تمامی جهان را پر کرده، در اقدامی قابل توجه و در مقاطع زمانی مختلف دست به فیلترینگ گزینشی فیس بوک می زند.
در حالی که نقد دولت آمریکا در خاک آمریکا جرم محسوب می شود، صفحاتی که به انتقاد از آمریکا می پردازند چه در داخل و چه در خارج از امریکا به دستور آمریکا توسط فیس بوک مسدود یا حذف می شوند. مسئولان کمپانی فیس بوک در اقدامی عجیب صفحه حزب الله، صفحه مربوط به شهدا، شبکه الاقصی، سومین انتفاضه، اسماعیل هنیه، المنار،را مسدود کردند تا دیگران نتوانند از این صفحات بازدید کنند.
همچنین در حالی که تعدادی از کاربران برای آیت الله خامنه ای صفحه ای با این نام درست کرده و دارای بیش از ۱۷ هزار لایک شده بود، این صفحه توسط مدیران فیس بود حذف شد.
این اتفاق در حین جنبش وال استریت در آمریکا که یک جنبش ۹۹ درصدی بود نیز افتاد و صفخات مربوط به این جنبش از سوی دولت آمریکا بسته شد تا از این طریق بتواند سریع تر این جنبش را سرکوب کند.
از این اقدامات با جهت گیری های خاص در فیس بوک بسیار دیده شده است که با گذشت زمان مأموریت خاص فیس بوک و مضرات امنیتی استفاده از آن برای مردم بیشتر مشخص می شود.
حال منتقدان فیلترینگ در ایران باید به این سوال پاسخ دهند که آیا براستی فیلتر کردن فیس بوک و امثالهم اقدامی سیاسی است یا تلاش برای رفع فیلتر آن؟!
منبع: فرهنگ نیوز