گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ شکی نیست که افق نو یکی از جریان سازترین اتفاقات سینمایی ایران در فضای بین المللی است. کنفرانسی که محمل سینما گران و متفکرین ضد صهیونیسم دنیاست و همین مدل تفکر صریح و ایدئولوژیک، واکنش شدید امریکا و جریان رسانه ای غرب را برانگیخته. تا جایی که حتی جزئیات این کنفرانس نیز در گستره بسیار بالا در رسانه ها و روزنامه های مهم دنیا منعکس شده و واکنش های شدید برخی از چهره های غربی را نیز برانگیخته است.
هر چند دولت یازدهم در ابتکاری بسیار خلاقانه(!) به محض استقرار، کنفرانس افق نو را به تعطیلی کشاند اما چند روز پیش و بعد از یک سال فاصله، دومین دوره کنفرانس بین المللی افق نو در قالب بخش بین الملل سیزدهمین دوره جشنواره فیلم مقاومت با حضور بیش از 30 تن از متفکرین و سینماگران مستقل دنیا در تهران برگزار شد. کنفرانسی که مثل همیشه واکنش های بسیاری را در دنیا برانگیخته و به نوعی در حال طی طریق در مسیر یک کنفرانس تأثیرگزار جهانی است.
به این بهانه گفتگو کردیم که مغز متفکر و پدر معنوی این کنفرانس که با تلاش های اوست که افق نو برگزار می شود و با تلاشهایی که برای برگزاری این کنفرانس به انجام رسانده امریکا و صهیویسم جهانی را به شدت عصبانی کرده!
مهمانید به گپ و گفت ما با نادر طالب زاده...
***
«خبرگزاری دانشجو»: بعد از تعطیلی جشنواره افق نو در سال گذشته، شاهد بودیم که در رسانه های دنیا سر و صداهای زیادی درباره این کنفرانس به وجود آمد؛ به نظرتان چرا افق نو این قدر پر اهمیت میشود که تعطیلی ش برای همه رسانه های دنیا مهم است؟
طالب زاده: خب افق نو یک اتفاق منحصر به فرد است. و برای همین است که تعطیلی ش این همه سر و صدا به پا میکند. شایدم هم نیت دولت این نبود که سر و صدایی به پا بشود، شاید خیال میکردند یک دستور اداری میدهند و تمام میشود میرود، اما افق نو یک حرکت مستقل و تأثیرگزار است و حق ایران است که از مخالفین امریکا دعوت کند تا به ایران بیایند و حرفشان را بزنند، همان طور که امریکا با چند نفر معدود و تکراری از اول انقلاب دارد علیه ایران جنجال میکند.
البته این تعدادی که به ایران آمدند مشت نمونه خروار بودند. ما شاید هزاران هزار از امثال اینها داریم در دنیا. ما میخواستیم به رخ بکشیم که تهران جای منتقدین جدی غرب است.
ما باید به اینها نزدیک بشویم. مثلا گرت پورتر باید بداند که در تهران میتواند در رسانه ملی حرفهایش را بزند. گرت پورتری که کتابش را همه مسئولین امریکا خوانده اند، حتی جان کری هم خوانده اما به او اجازه نمی دهند فرضا به سی ان ان بیاید و حرفهایش را بزند. او باید بیاید تهران و حرفهایش را بزند.
«خبرگزاری دانشجو»: رسانهها هم خیلی همراه افق نو شدند...
طالب زاده: بله پرس تی وی پخش زنده داشت، شبکه چهار و شبکه خبر و برنامه هفت و رسانه های جمعی و خبرگزاریها خیلی به افق نو اهمیت دادند. این مهم است که این تازه دومین دوره کنفرانس است. اما حتی روزنامه های محلی تگزاس امریکا هم درباره اش مینویسند و اعلام نظر میکنند.
«خبرگزاری دانشجو»: با توجه به جریانات بزرگی که اخیراً در امریکا روی داده، از وال استریت تا فرگوسن، میشود انتظار داشت سینماگران مستقل دنیا که بخشی از آنها به ایران آمدند، درباره این موضوعات فیلم بسازند و به اشاعه این موضوع کمک کنند؟
طالب زاده: تا زمانی که سینما دست صهیونیست هاست نه. شما ببینید اگر قرار بود الان امکان ساخت فیلم درباره فرگوسن وجود داشته باشد، خب طبیعتاً درباره 11 سپتامبر هم فیلم ساخته میشد، اما میبینید که نشد. سینمای مستقل هم که زورش به ساخت فیلم های این چنینی نمی رسد، چون ساخت این نوع فیلمها هزینه بر است و در توان بخش مستقل نیست. حتی اگر سرمایه گذاری پیدا شود که هزینه میلیونها دلاری این نوع فیلمها را بدهد باز هم اتفاقی نمی افتاد، چون کسی حاضر به اکران این فیلمها نیست و اصلاً دیده نمی شوند.
اما مستند سازها جدی تر ورود کرده اند. ببینید مهم این است که آن نظام مرکزی دارد خسته میشود. دارد رو به سمت نابودی میرود...
«خبرگزاری دانشجو»: نظام صهیونیسم حاکم بر سینما را میگویید یا کل صهیونیسم جهانی را؟
طالب زاده: تمام صهیونیسم. همه بخشها با هم هستند. وقتی اقتصاد این مجموعه بعد از حمله به عراق 20 تریلیون دلار بدهکار میشود معلوم است که دیگر آخرهای خط شان است. در حالی که رسماً اعلام کردند که هدف اصلی از این لشکرکشیها مهار کردن قدرت ایران است ولی این کارها به ورشکستگی منجر میشود و این ورشکستگی هم نزدیک است.
«خبرگزاری دانشجو»: یک موضوعی که امروز بسیار درباره اش صحبت میشود این است که تهران دارد به پایتخت سینمای ضد صهیونیسم جهان مبدل میشود. به نظر شما میشود حرکت هایی مثل جشنواره مقاومت، افق نو و امثالهم به نخِ تسبیح جریان جهانی سینمای مستقل دنیا تبدیل بشوند. به نظرتان این ظرفیت وجود دارد؟
طالب زاده: ببینید ما نباید بزرگتر از آن چه که هست صحبت کنیم. می توانیم بگوییم این هایی که به تهران آمدند سانسور شده های امریکا هستند. کسانی هستند که حرفهایشان اجازه شنیده شدن ندارد. البته گفتم ما از این روشنفکرها هزاران هزار تا در امریکا داریم. امروز دیگر مکر نظام سلطه نمایان شده. متفکرین دارند میفهمند چه اتفاقاتی دارد میافتد. من معتقدم امریکا، مردم و روشنفکرهای امریکا با اروپاییها متفاوت هستند. جنبهها و ظرفیت هایی دارند که جدی است. خب این یک بستری است که فراهم شده، نگاه ما این است که اینها باید در خانه جمع شوند. و ایران خانه آنهاست. ببینید اینها تازه دارند میفهمند شیعه یعنی چه. اسلام واقعی یعنی چه. به خصوص بعد از شیطنت های تکفیریها و داعش و این ها، الان برای غربیها شوال شده که اگر شیعهها تروریست هستند و چنین و چنان، پس چرا دشمن اول تکفیریها شیعه هستند؟! حالا دارد پردهها میافتد. و همه اینها در حالی اتفاق میافتد که نقشه ای برای این موضوع وجود ندارد.
لذا افق نو یک قدم است. قدمی در راه حق. غرب از ما میترسد، شما دیدید اسم قسمت دوم فیلم 300 را چه گذاشته اند. Rise of the empire. یعنی انها از امپراطوری ایران میترسند، بازگشت امپراطوری این تفکر، این ایدئولوژی. جالب هم هست، این همه ترس وجود دارد در حالی که ما نه جمعیت عجیب و غریبی در جهان داریم، نه فرضاً وسعت کشورمان آن قدر زیاد است ولی ای منطق برای انها تهدید است.
لذا این کنفرانس یک قدم است. و هر کس جلوی آن بایستد سر و صدا میشود. همان طور که این دولت، ابتدا جلویش ایستاد و دیدید چه زلزله ای ایجاد شد. البته نتیجه اش خوب شد! چون خیلی توجهها به این سمت جلب شد...
«خبرگزاری دانشجو»: الان دولت با شما همراهی دارد؟
طالب زاده: دولت همراه است. البته ما بعد از ماجرای تعطیلی کنفرانس، نشست مشترکی نداشتیم که البته خوب بود یک نشستی میگذاشتند. حالا جالب است زمانی که دولت ما در نیویورک بود، این منتقدین در تهران بودند!
شما باید از این منتقدین سئوال کنید که در آمریکا چه میگذرد؟ نگاه بکنید مثلا یکی از مسائلی که در ماجرای فرگوسن پیش امد، جوانی بود که در برابر پلیس جواب میداد. هیچ چیز هم همراه ندارد. دستش هم خالی خالی است. اما چون جوابشان را میدهد، پنج بار به او شلیک میکنند و باز راضی نمی شوند و ششمین گلوله را به مغز او شلیک میکنند. پلیسی که در برابر یک جوان 18 ساله تنها و بدون هیچ خطری، این قدر میترسد و این قدر هراسان است و این طور برخورد میکند، این کشور دارد سقوط میکند و خودش خبر ندارد.
«خبرگزاری دانشجو»: ما در هالیوود فیلم هایی میبینیم که بعضا حالت انتقادی دارند، مثل دوازده سال بردگی و حتی شاهد جایزه گرفتن اینها هستیم. تولید این نوع فیلمها را چه طور تفسیر میکنید؟
اینها نوعی سوپاپ اطمینان است. یعنی تبیین بی خطر موضوع. این نوع انتقادها خطری برایشان ندارند و نوعی فرار رو به جلوست. این مدل انتقادات بی خطر مرسوم است در امریکا. اگر واقعی است پس چرا کسی درباره فرگوسن فیلم بسازد یا 11 سپتامبر؟
ببینید این غول بی شاخ و دم الان خسته است و گیر کرده. داعش یک گیر است که در آن گیر کرده اند. و این یعنی والله خیر الماکرین.
از این جهات افق نو مهم است. و رسانهها باید توجه شان به این افراد جمع شود. شما رسانهها باید ببینید اینها چه نوشته اند. چه گفته اند. مقالاتشان چیست. این مدل توجهها و اشاعه تفکر این آدمها امریکا را عصبانی میکند.