به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، یکی از دیدارهای دکتر حسن روحانی، رئیس جمهوری کشورمان در نیویورک با "تمام سلام"، نخست وزیر لبنان بود که در آخرین ساعات حضورش در نیویورک انجام شد. دیداری که اگر چه زیاد مورد توجه رسانه های داخلی قرار نگرفت اما برای خود لبنانی ها بسیار مهم بود. منصب ریاست جمهوری لبنان نزدیک به شش ماه است که خالی باقی مانده و این مساله به بحرانی سیاسی در این کشور تبدیل شده است، بحرانی که لبنانی ها آن را خلاء قدرت در لبنان توصیف می کنند. تمام سلام در این دیدار تلاش کرد که روحانی را در جریان روند سیاسی کشورش قرار دهد و از او بخواهد که به حل این بحران کمک کند. وی همچنین تحولات امنیتی کشورش را نیز با رئیس جمهوری ایران در میان گذاشت. تحولاتی که با درگیری تقریبا یک ماهه ارتش لبنان در کنار حزب الله با داعش و جبهه النصره در منطقه "عرسال" و "جرود" وارد مرحله تازه ای شده است. بعد از اتمام دوه میشل سلیمان، پارلمان لبنان نتوانسته است بر روی یک گزینه از بین مسیحیان مارونی برای این پست کلیدی به توافق برسد. با توجه به اینکه به اتمام عمر پارلمان لبنان هم بیش از دو ماه باقی نمانده است اوضاع لبنان چندان مساعد به نظر نمی رسد. در سال 1988 و همچنین سال 2007 هم لبنان اوضاع مشابهی را تجربه کرده است. هرچند می توان اوضاع فعلی لبنان را تاحدی متفاوت از گذشته ارزیابی کرد.
بان کی مون دبیر کل سازمان ملل در پنجمین روز از ماه جاری از گروه های سیاسی لبنان خواست تا برای انتخاب رئیس جمهور لبنان هر چه زودتر به توافق برسند.[1] تا کنون پارلمان این کشور پانزده بار از نمایندگان برای تشکیل جلسه دعوت به عمل آورده است. جلسه اول این سری جلسات با طرح سمیر جعجع به عنوان کاندیدای 14 مارس آغاز شد. با طرح سمیر جعجع، گروه های مخالف سابقه او را در ترورهای سالهای گذشته و همکاری با رژیم صهیونیستی طرح کردند. این جلسه با شکست جریان 14 مارس پایان یافت. چهارده جلسه بعدی به علت عدم حضور دو سوم نمایندگان تشکیل نشده است. حزب الله و جریان 8 مارس در این جلسات حضور پیدا نمی کنند زیرا در اوضاع فعلی با نصف به علاوه یک رای هم یک کاندیدا موفق به راهیابی به کاخ ریاست جمهوری می شود. جریان 8 مارس احتمال می دهد که ولید جنبلاط و هم پیمانانش که شانزده رای دارند به سمیر جعجع رای بدهند و او را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کنند. عدم حضور نمایندگان حزب الله و سایر جریان های 8 مارس برای جلوگیری از این اتفاق است.
اوضاع داخلی لبنان و تحولات منطقه به آشفتگی اوضاع لبنان دامن زده است. حضور گروه های تروریستی در سوریه و جنگ سه ساله باعث مشکلات امنیتی برای لبنان شده است. نیروهای گروه تروریستی جبهه النصره در منطقه عرسال لبنان اقدام به گروگان گیری کرده اند. این گروه تروریستی گروگان های سنی را آزاد کرده است اما آزادی گروگان های مسیحی را منوط به اعلام برائت خانواده آنان از حزب الله کرده است.
در اقدامی دیگر النصره از مسیحیان خواسته است تا از به آتش کشیدن پرچم این گروه تروریستی عذرخواهی کند. النصره تهدید کرده است گروگان های شیعه را در صورت کمک حزب الله لبنان برای آزادسازی منطقه قلمون سوریه، به قتل می رساند. در جواب این تهدید حزب الله لبنان سه تن از فرماندهان ارشد این گروه تروریستی را دستگیر کرد.[2]
از سوی دیگر عربستان با حمایت فرانسه سعی در دخالت در اوضاع داخلی لبنان دارد. چهره مورد نظر عربستان برای ریاست جمهوری سمیر جعجع است. عربستان و فرانسه در حال تدارک یک وام سه میلیارد دلاری خرید اسلحه از فرانسه برای ارتش لبنان هستند. این وام برای تقویت عناصر حامی عربستان و تضعیف حزب الله تدارک دیده شده است. سعد حریری به عنوان عنصر اجرایی ریاض بعد از گذشت سه سال به لبنان بازگشت. سعد حریری به بهانه توزیع کمک یک میلیارد دلاری عربستان در بین نیروهای امنیتی و نظامی به لبنان بازگشته است.
از سوی دیگر رژیم صهیونیستی به گسترش تجهیزات جاسوسی خود در مرزهای جنوبی لبنان اقدام کرده است. اخیرا هم یکی از این پایگاه های جاسوسی توسط خود اسرائیل با بمباران هوایی نابود شد. گفته شده است اسرائیل بعد از لو رفتن این پایگاه اقدام به بمباران این پایگاه کرده است. [3]
مجموع این حوادث در کنار اختلافات داخلی برای تعیین رئیس جمهور، لبنان را در شرایط نامساعدی قرار داده است. برای بررسی دقیق تر حوادث داخلی لبنان به بررسی گزینه های مطرح شده برای ریاست جهوری این کشور می پردازیم. لازم است بدانید که طبق اجماع داخلی و توافق های منطقه ای رئیس جمهور لبنان از بین مسیحیان مارونی باید انتخاب شود. همچنین رئیس پارلمان لبنان از بین شیعیان و نخست وزیر هم از بین سنی های انتخاب می شود.
گزینه های ریاست کاخ بعبدا
دو جریان 8 مارس و 14 مارس رقبای اصلی همدیگر در این نزاع به حساب می آیند. گزینه های احتمالی این دو جریان را به اختصار بررسی خواهیم کرد.
1. «میشل عون» به عنوان گزینه اصلی جریان 8 مارس (به ویژه حزب الله و امل) مطرح شده است. میشل عون در سال 1984 سمت فرماندهی ارتش لبنان را بر عهده داشته است. عون در دوران «امین جمیل» (1988) ریاست دولت نظامی را بر عهده داشته است. عون بارها با نیروهای سمیر جعجع در طول این سال ها جنگیده است. همچنین در جنگ آزادی بخش با نیروهای سوریه همکاری کرده است. عون بعد از اتمام دوره امین جمیل و در پی ناتوانی پارلمان برای انتخاب رئیس جمهور جدید با حکم جمیل ریاست دولت انتقالی را برعهده گرفت. البته عون بعد از انتخاب «سلیم الحص» به ریاست جمهوری قدرت را به او تسلیم نکرد. عون مقر ریاست جمهوری لبنان را (بعبدا) تصرف کرد و خود را حاکم مطلق لبنان تلقی کرد. با حمله نیروهای سوری به لبنان عون به سفارت سوریه پناهنده شد. در سال 2005 با تحولات جدید در لبنان عون به کشور خود بازگشت. میشل عون در جنگ 33 روزه کمک ها ی شایانی به حزب الله کرد. این کمک های جایگاه مردمی عون را ارتقاء بخشید.
مهم ترین مانع عون برای به قدرت رسیدن جریان 14 مارس و سعد حریری به حساب می آیند. عون برای اینکه بتواند دوره شش ساله ریاست جمهوری بدون بحران سپری کند به ناچار باید با نیروهای 14 مارس به توافق برسد. حمایت عون از حزب الله و همچنین همراهی نکردن مخالفان بشار اسد باعث اختلاف عون با 14 مارس شده است. انتقادات و مواضع تند عون بر علیه سعد حریری هم به این اختلافات افزوده است.
اگر چه عون در طول یک سال گذشته سعی کرده است رابطه خود را با حزب الله کمرنگ نشان بدهد اما به نظر بعید می رسد 14 مارس با او به توافق برسد. سعد حریری، به دست آوردن رضایت سایر مسیحیان 14 مارس را شرط حمایت از عون اعلام کرده است. همچنین گفته می شود حریری از عون خواسته است از سلاح حزب الله حمایت نکند.
2. «سمیر جعجع» گزینه اصلی جریان چهارده مارس به شمار می رود. جعجع در سنین نوجوانی به حزب کتائب لبنان پیوست. از اولین اقدامات جدی جعجع می توان به شرکت در ترور و قتل طونی فرنجیه اشاره کرد. بعدها جعجع در سال 1985 شورشی خونین را علیه امین جمیل به را انداخت. او در سال 1994 به اتهام دست داشتن در انفجار کلیسای سیده نجات به زندان افتاد ولی بعدها تبرئه شد. جعجع در جریان قتل رشید کرامی نخست وزیر وقت لبنان گناهکار شناخته شد و به زندان افتاد. ترور دانی شمعون (رئیس حزب ملی گراهای آزاد) و فرزند خردسالش طارق و الیاس الزایک نیز از اقدامات او به شمار می آید. جعجع در سال 2005 به موجب عفو خاص مجلس نمایندگان لبنان از زندان آزاد شد. با خروج نیروهای سوری از لبنان، جعجع فعالیت خود را در جریان 14 مارس آغاز کرد.
از مشکلات اصلی جعجع برای به قدرت رسیدن می توان به مخالفت جدی بخش عظیمی از مردم لبنان و نمایندگان آنان در پارلمان اشاره کرد. این عده انتخاب جعجع، که در قتل نخست وزیر سابق این کشور نقش داشته است خطر بزرگی برای اتحاد و انسجام ملی می دانند. همچنین همکاری جعجع با آمریکا و رژیم اسرائیل حتی در بحرانی ترین لحظات و همچنین مخالفت های جدی او با حزب الله و جریان مقاومت شانس او را برای موفقیت بسیار کاهش داده است. همکاری های جعجع در دستگیری چهار دیپلمات ایرانی از جمله حاج احمد متوسلیان و تحویل آنان به صهیونیست ها باعث تیرگی روابط جمهوری اسلامی ایران با جعجع شده است.
بعد از این دو نامزد که معرفی آنان احتمال بیشتری به خود اختصاص می دهد به بررسی سایر گزینه ها می پردازیم:
3. «سلیمان فرنجیه» دومین نامزد احتمالی جریان 8 مارس به حساب می آید. او رابطه خوبی با جریان مقاومت و حزب الله دارد. پدر او از نمایندگان پارلمان لبنان است. خود او هم دو دوره در پارلمان لبنان نماینده بوده است. فرنجیه در دوران سلیم الحص وزیر بهداشت بوده است. میشل عون اعلام کرده است در صورت کاندیداتوری فرنجیه، به نفع او از انتخاب کنار خواهد رفت. فرنجیه تا به حال اعلام کاندیداتوری نکرده است. در حال حاضر فرنجیه از حمایت نزدیک به ده درصد از مسیحیان لبنان بهره مند است. به نظر می رسد سلیمان فرنجیه در صورت کنار رفتن میشل عون، از شانس خوبی برای راه یافتن به کاخ ریاست جمهوری برخوردار است.
4. «امین جمیل» دومین گزینه احتمالی جریان 14مارس به شمار می آید. جمیل در سال 1960 ریاست حزب کتائب را برعهده گرفت. او همچنین سابقه دو دوره حضور در پارلمان لبنان را دارد. امین جمیل بعد از کشته شدن برادرش جایگاه ریاست جمهوری را در سال 1982 به دست آورد. جمیل بعد از گذشت بیست سال در سال 2000 به لبنان بازگشت. او سعی کرده است با وجود اختلاف نظر با جریان 8 مارس از اتخاذ مواضع افراطی خودداری کند. او کوشیده است که رابطه خود را با نبیه بری، رئیس پارلمان لبنان نزدیک تر کند. به نظر می رسد در صورت کنار رفتن جعجع، او از شانس خوبی برای توافق با جریان 8 مارس برخوردار است.
5. «پطرس حرب» نامزد احتمالی دیگر جریان 14 مارس است. حرب در صورت کنار رفتن سمیر جعجع می تواند به فکر به دست آوردن کرسی ریاست جمهوری باشد. حرب در کابینه سعد حریری وزیر کار بود و هم اکنون هم در دولت تمام سلام وزیر مخابرات است. حرب با حزب الله و حتی میشل عون رابطه خصمانه دارد. حرب با مخالفتش با احداث سدی توسط ایران در منطقه مسیحی نشین بترون، به شدت با ایران زاویه پیدا کرد. حرب معتقد بود ایران به دنبال گسترش نفوذ خود در بین مسیحیان است. منابع مطلع داخل کشور، در گزارشهای مربوط به آن مقطع زمانی آورده بودند دلیل اصلی مخالفت حرب، حذف دوستان پیمانکارش از پروژه احداث سد بوده است.
6. «جان عماد قهوه جی» (فرمانده کنونی ارتش لبنان) از گزینه های احتمالی است. فرمانده قهوه جی در مقابله با جنبش های سلفی و وهابی موفق بوده است. حزب الله لبنان هم از او به علت درگیری های ارتش در جنوب لبنان با رژیم اسرائیل از او به نیکی یاد می کند. علاوه بر این قهوه جی رابطه خوبی با عربستان دارد.
7. «ریاض سلامه» (رئیس بانک مرکزی لبنان) توانسته با مدیریت موفق خودش در بانک مرکزی موفقیت هایی در اقتصاد لبنان به دست آورد. او در مقابل خواست آمریکا برای جلوگیری از فعالیت حساب های بانک مرتبط با حزب الله به شدت مقاومت کرد. البته او مصوبات شورای امنیت مبنی بر تحریم ایران و سوریه را به طور کامل اجرا کرده است. گفته می شود نبیه بری نظر مثبتی برای به قدرت رسیدن سلامه دارد.
طبق قانون اساسی لبنان فرماندهان ارتش و رئیس بانک مرکزی حق شرکت در انتخابات ریاست جمهوری را ندارد مگر اینکه دو سال قبل از نامزدی استعفا داده باشند. این منع قانونی از کاندیدا شدن احتمالی این دو جلوگیری خواهد کرد. البته برخی گمانه زنی ها از احتمال تغییر قانون اساسی خبر داده اند که میشل عون به صراحت این امر را رد کرد.
سکانس سوم: داعش در کمین لبنان متزلزل
با توجه به مسائل یاد شده اوضاع داخلی لبنان متزلزل به نظر می رسد. از سوی دیگر داعش و دیگر گروه های تروریستی به عنوان ابزاری در دست استکبار جهانی تاکنون توانسته اند دو جنگ وحشیانه را در دو کشور از اعضای محور مقاومت راه بیندازند. با توجه به نقش اساسی لبنان در محور مقاومت احتمال این می رود که داعش از این فضا سوء استفاده کند و به لبنان حمله کند. گروگان گرفتن چند تن از نیروهای ارتش و پلیس در عرسال توسط جبهه النصره می تواند زنگ خطری برای لبنان باشد.
نتیجه گیری
گروه های تروریستی نشان داده اند از هر اختلاف و تزلزلی در منطقه به نفع خود استفاده می کنند. این گروه ها می توانند با اقدامات خود امنیت لبنان را به خطر بیندازند. تحرکات سعد حریری به نمایندگی عربستان در لبنان هم می تواند نشانه دیگری از این امر شوم باشد. فعالیت های جاسوسی و امنیتی نیروهای رژیم صهیونیستی هم نشانگر افزایش تنش های مرزی خواهد بود. با توجه به جایگاه کلیدی لبنان در محور مقاومت به نظر می رسد انتخاب هر چه سریع تر رئیس جمهوری مقتدر و مورد اعتماد در شرایط فعلی باید در اولویت قرار بگیرد. وجود اقلیت ها، طوایف و احزاب سیاسی مختلف می تواند دوباره سایه جنگ داخلی را بر سر لبنان بگستراند
[1]www.irna.ir/fa/News/81295159
[2] www.rasad.org
[3] asrahwaz.ir/fa/news/67125
منبع: دیده بان