به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، مذاکرات هستهای ایران و 1+5 همچنان ادامه دارد، آنقدر «ادامه» دارد که کمکم شبیه به «آگهیهای بازرگانی» بین برنامههای صدا و سیما شده و دیگر توجهها را بهصورت جدی به خود جلب نمیکند. اصحاب رسانه هر بار منتظرند زودتر تمام شود تا به کارهای اصلیشان برسند و بازار و صنعت نیز دیگر حساسیت خود را نسبت به آن از دست داده است. نه دلار با حرفهای مثبت و منفی بالا و پایین میشود و نه کارگران و مدیران کارخانجات امیدی به لغو تحریمهای ضدایرانی آمریکا و اتحادیه اروپایی در آینده نزدیک دارند. چندی پیش با یکی از کهنهسربازان عرصه صنعت صحبت میکردم. وی ضمن اشاره به اوضاع نهچندان مناسب صنایع کشور اذعان کرد در سطح اجرایی صنایع کشور دیگر کسی امیدی به مذاکرات ندارد. وی همچنین این نکته را مورد اشاره قرار داد که هیچ سودی از مذاکراتی که تاکنون انجام شده و توافقی که منعقد شده نصیب صنایع کشور نشده و همچنان صنایع با ظرفیت کمتر از ۴۰ درصد مشغول به کارند. جامعه در حال از دست دادن حساسیت به نمایشی است که چند هفته یک بار در یکی از مقرهای سازمان ملل متحد جریان دارد. خیلیها به این نتیجه رسیدهاند توافقی در کار نیست و آنهایی هم که هنوز به امید توافق نشستهاند تنها کاری که میکنند یادآوری این مدعاست که «به توافق نرسیدن چقدر بد است» یا به قول صادق زیباکلام، عدم توافق هستهای حتی از خشکسالی هم خطرناکتر است(!) روزنامههای اصلاحطلب هم حتی دیگر کمتر به مذاکرات آب و تاب میدهند. در رسانههای دنیا نیز موضوع مذاکرات هستهای ایران چندان نا و رمقی ندارد و سرچ ایران در «گوگل نیوز» کلیکخور خود را از دست داده است. همه چیز در سایه داعش و ائتلاف دروغینی قرار دارد که بهاصطلاح برای مقابله با آن تشکیل شده است. مدعیان «قهرمانی دیپلماسی» اما در این میان به «التماس» افتادهاند.
هنوز چند ساعت بیشتر از انعقاد «ژنوچای» نگذشته بود که جان کری، وزیر خارجه ایالات متحده در مصاحبهای با یک شبکه تلویزیونی آمریکایی ضمن اشاره به این موضوع که واشنگتن با توافق ژنو موفق به جلوگیری از پیشرفت هستهای ایران شده است، تاکید کرد هدف در مذاکرات بعدی، اوراق کردن برنامه هستهای ایران(Dismantling) است.
واکنش مقامات وزارت امور خارجه کشورمان به این حرفها و سخنان صریحی که بعدها حتی از سوی دونپایهترین مقامات آمریکا در همین خصوص مطرح شد، تنها یک چیز بود: «این حرفها مصرف داخلی دارد.» برداشت تیم مذاکرهکننده هستهای ایران از این دست سخنان این بود که آمریکاییها با موضعگیریهای تند علیه برنامه هستهای ایران تنها بهدنبال آرام کردن بخشهای تندرو سیاسی آمریکا در کنگره و لابیها هستند. مشخص نیست این برداشت از سخنان مقامات آمریکایی ناشی از جهل مرکب بود یا جهل ساده اما به هر حال واقعیت این بود که مقامات ایرانی عملا با چنین سخنانی یک راهبرد را با یک تاکتیک، اشتباه گرفته بودند. حذف برنامه هستهای ایران یک راهبرد است چون بنابر انگارههای اندیشهورزان غربی، ایران برای تبدیل نشدن به یک قدرت منطقهای خطرناک از ۳ جهت باید تضعیف شود: «هستهای، نظامی و اقتصادی.» به این ترتیب، آنچه مقامات آمریکایی بیان میکردند، بخشی از راهبرد آنها در قبال ایران بود نه یک تاکتیک آرامکننده افکار عمومی. روند مذاکرات هستهای هم دقیقا این واقعیت را ثابت کرد. آمریکاییها اکنون بهدنبال کاهش توان غنیسازی ایران هستند و این همان چیزی است که به افکار عمومی خود قول آن را داده بودند. دستکم آمریکاییها در این فقره پای قول خود ایستادند و ثابت کردند حرفهای صریحشان مصرف داخلی نداشته بلکه دقیقا در مذاکرات مصرف داشته است. با این اوصاف اما پرونده مصرف داخلی هنوز بسته نیست. اتفاقا ظاهرا مذاکرات مصرف داخلی داشته است اما نه برای دولت اوباما بلکه برای دولت دکتر روحانی! آقای دکتر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در جریان سفر به نیویورک و در شورای روابط خارجی آمریکا در پاسخ به سوال هاله اسفندیاری، همکار جورج سوروس و مسؤول بخش خاورمیانه «وودرو ویلسون» گفت: «مذاکرات هستهای تاثیر مستقیم بر مسائل داخلی ایران خواهد داشت و در صورت شکست مذاکرات، دوستان او انتخابات مجلس آینده(دهم) را به جریان غربستیز واگذار خواهند کرد.» ظریف برای اثبات این اظهارنظر خود به نتایج شکست مذاکرات در سال ۲۰۰۵ استناد کرد تا به طرف مقابل بگوید به سود آنهاست که او و دوستانش در ایران را تقویت کنند، چراکه به قول «جک استراو»، ایران در سال ۲۰۰۵ حدود ۲۰۰ سانتریفیوژ داشت اما اکنون ۲۰هزار سانتریفیوژ دارد. به نوشته برخی منابع خبری، بهرغم انتقادات گذشته، این برای سومین بار است که جواد ظریف در اقدامی غیرمتعارف، دغدغههای حزبی و گروهی خود را در قالب موضوع مذاکرات هستهای به صورت «علنی» مطرح میکند و البته این بار صریحتر از گذشته از آمریکا میخواهد به فکر سرنوشت جریان سیاسی متبوع او باشد. این اقدام آقای ظریف نهتنها یک فاجعه بلکه یک رسوایی دیپلماتیک است. متاسفانه بهنظر میرسد چاهکن در چاه افتاده و همان کسی که مقامات آمریکایی را به سخن گفتن با مصرف داخلی متهم میکرد، کلا برای مصارف داخلی مذاکره میکند چون اگر مذاکرات شکست بخورد، جریان غربنواز او از کار کنار رفته و جریانی غربستیز جای آن را خواهد گرفت. مشخص نیست نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی چرا بیکار نشسته و از اختیارات قانونی خود برای عزل چنین مسؤولی استفاده نمیکنند اما به هر حال، تکلیف مذاکراتی که با هدف مصرف داخلی انجام میشود، با خطوط قرمز و حقوق ملی کاملا روشن است.
منبع:وطن امروز