به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، درباره آقای ضرغامی خیلی خاطرات و نکتهها برای گفتن دارم که همهشان خوشمزه و خوشگل است، هیچ خاطرهای از ایشان ندارم که همراه با بیمهری و کملطفی باشد.
آنچه بیشتر از همه در ذهنم مانده این است که ایشان ما را حاجی کرد، دورانی بود که ایشان در وزارت ارشاد مسئولیت داشتند، یک برنامهای را تدارک دیدند تا هنرمندان بدون نوبت و با نرخ دولتی و البته با هماهنگی سازمان اوقاف و حج و زیارت راهی مکه و مدینه شوند، یادم است آن موقع من از خدا شفای مادر و همسرم را میخواستم و ایشان هماهنگی کردند تا همراه همسر، مادر و فرزندم به سفر حج مشرف شویم، هنوز دعاگویش هستم.
یک بار هم به دفترشان در صدا و سیما رفتم برای عرض ادب و خسته نباشید، البته بدون هماهنگی و وقت قبلی رفتم، ایشان مهمانانی خارجی داشتند اما وقتی مسئول دفترشان گفتند فلانی آمده است، بلافاصله از اتاق خارج شدند دست من را گرفتند و با خودشان به داخل دفتر بردند و پس از آنکه با احترام من را به مهمانانشان معرفی کردند ،گفتند اجازه دهید تا جلسه تمام شود و ناهار را با هم بخوریم. برای من هنرمند همین احترام کافی است، احترامی که متاسفانه کمتر از سوی برخی مدیران میبینیم، ولی آقای مهندس ضرغامی همواره برای کارمندانش و هنرمندان کشور حرمت خاصی قائل هستند و نوع رابطه دوستانه و صمیمانهشان با بنده و دیگر همکاران زبانزد و الگوست. امیدوارم خدا امثال ایشان را برای انقلاب و نظام و کشور زیاد کند.
هنرمند با حسش زندگی میکند و این نوع برخورد آقای ضرغامی بالاتر از هر مبحث مالی و مادی برای من دلگرمکننده است و اکنون از به پایان رسیدن دوره خدمتشان واقعا ناراحتم، اگرچه میدانم بلافاصله در جایگاهی دیگر قرار میگیرند و هرجا هم که بر روند آن سازمان و نهاد را احیا میکنند و میدانم برکه در اتاقشان روی امثال ما باز است.
منبع: جام جم