به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، سیدمحمد خاتمی هفته گذشته در دیدار جمعی از دانشجویان و استادان دانشگاه مفید، اظهاراتی بر زبان راند که با ادعاهای "دموکراسی خواهانه" او و همفکرانش در سال های اخیر تناقض جدی دارد.
خاتمی در دیدار مذکور به انتخابات 92 اشاره کرد و گفت: "در آن انتخابات یک رای 51 درصدی داشتیم و چند رای که مجموعا 8-47 درصد می شد اما این تفکری که امروز در پاره ای از دستگاه های کشور وجود دارد، از کدام بخش جامعه نمایندگی می کنند؟ آیا رواست که نمایندگان 7 تا 10 درصد خواسته های خود را به نام مردم بر جامعه و دولت تحمیل کنند و جلوی خواست مردم که حداقل به صورت 51درصد تجلی پیدا کرده است را بگیرند؟ البته این را هم باید در نظر گرفت که متجاوز از سی درصد جامعه در انتخابات شرکت نکرد که اگر آنها شرکت می کردند، یقینا کفه به نفع این 51 درصد بالا می آمد. حتی می توان گفت که بخش قابل توجهی از جامعه چیزهایی فراتر از آنچه آقای روحانی مطرح کرد، می خواستند و از این جهت شرکت نکردند؛ حتی کف خواسته هایشان در حد شعارهای مطرح شده نبوده است. زمان اصلاحات هم همینطور بود. به طور مثال اگر حدود هشتاد درصد مردم شرکت کردند، آن بیست درصد کسانی بودند که احساس می کردند حتی کف خواسته شان در شعارها و رویکرد افراد موجود مطرح نیست. منظور این است که اکثریت جامعه ای که این روش، منش و رویکرد را نمی پذیرد از 51 درصد بسیار بالاتر است. آیا سزاوار است کسانی که بر فرض از 7 تا 10 درصد جامعه ما نمایندگی می کنند، حق داشته باشند که خواسته های خود را تحمیل کنند یا جلوی خواسته های اکثریت بایستند؟"
خاتمی در این اظهارات بسیاری از حرف های عوامانه و کوچه بازاری و تحلیل های سطحی را تقریبا بدون تغییر، تحویل مخاطبان خود داده است. قیاس معالفارقی مبنی بر اینکه رای یک رییس جمهور 51 درصد و رای مثلا یک نماینده 7 تا ده درصد است، با ادعاهای همفکران او دست کم از سال 76 تا کنون در تناقض جدی است.
محمد قوچانی روزنامه نگار سرشناس اصلاحطلب در مقالهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری 84 که با شکست اصلاح طلبان همراه شده بود، تحلیلی ارائه داد که امروز خاتمی درست نقطه مقابل آن را تایید کرد.
قوچانی بر خلاف اظهارات هفته قبل خاتمی که به طرز عوامانهای آرای افرادی را که در انتخابات شرکت نکرده بودند به نفع جریان خود مصادره کرده است(!)، نوشته بود: "برخی معتقدند اكثریتی خاموش در جامعه ایران وجود دارند كه رای خود را با رای ندادن نشان می دهند. این اكثریت طیف وسیعی از گروه های اجتماعی مانند شهرنشینان و شهروندانی كه از رای دادن خودداری می كنند و جمعی از گروه های سیاسی یا علاقه مندان به آنها را تشكیل می دهند كه نامزد یا نامزدهای مناسب خود را در میان گزینه های موجود در انتخابات نمی یابند و در اعتراض به فقدان نمایندگان واقعی خویش رای نمی دهند. چنین تصوری از مفهوم اكثریت به معنای آن است كه قائلان به این تعریف هرگز عددی را به معنای اكثریت به رسمیت نمی شناسند. در هیچ یك از دموكراسی ها میزان مشاركت به صددرصد ظرفیت نمی رسد بلكه این دیكتاتوری ها هستند كه همچون حكومت صدام حسین در عراق از مشاركت تام و تمام سخن می گویند. مشاركت های توده وار و انقلابی نیز تنها در مقاطعی خاص از تاریخ یك ملت شكل می گیرد كه معمولاً تكرارناپذیر است و درصورت تكرار معنایی جز وقوع بحران در عرصه سیاست داخلی ندارد و به معنای وقوع انقلابی سیاسی است كه مردم به جای ریختن در خیابان ها به پای صندوق های رای می روند و تحول مورد نظرشان را رقم می زنند."
تاکید عجیب خاتمی بر بیشتر بودن رای روحانی نسبت به مابقی آرا نیز از جمله اظهارات عوامانه او به شمار می رود. قوچانی در مقاله مورد اشاره بالا نوشته بود: "امروزه دموكراسی ها را با میزان حاكمیت اكثریت نمی سنجند بلكه میزان رعایت حقوق اقلیت را معیار آزادی در آنها قرار می دهند. چرا كه هر اقلیتی امكان تبدیل شدن به اكثریت را دارد."
عجیب است که خاتمی پس از گذراندن دوره ای که ادبیات او از نظر اصلاح طلبان سطح بالا و غیرقابل فهم برای درصد زیادی از مردم بود(!)، اکنون به لحنی پناه برده که همفکرانش از آن به عنوان نمودی از "پوپولیسم" یاد کرده و 8 سال متمادی، از به کار بردن آن توسط احمدی نژاد انتقاد کرده بودند.
منبع: صراط