به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، مهدی اسفندیار در وبلاگ سلامت از نگاه ملی آورده است؛ درگیری صنفی شدید در جامعه پزشکی متعاقب سنگ تمام گذاشتن دولت و مجلس در افزایش اعتبارات نظام سلامت متاسفانه این روزها به عرصه مطبوعات و عموم مردم درز پیدا نموده است و در شرایط فعلی دو جریان را میتوان در این درگیریهایی که به مطبوعات کشیده شده است؛ دید. آنچه که این روزهای میتوان در مطبوعات دید دعوایی است که در یک سمت آن وزیر بهداشت و همکاران وی در سازمان نظام پزشکی و سمت دیگر این دعوا شریفی مقدم دبیرکل خانه پرستار و عضو شورای عالی نظام پرستاری و پرستارانی هستند که هیچ اعتمادی به وزیر بهداشت ندارند. بیاعتمادی بیسابقهای که در یاد ندارم در چند دوره اخیر وزرای بهداشت جمهوری اسلامی سابقه داشته که بین فعالان صنفی جامعه پرستاری و وزیر وقت رخ داده باشد. اگرچه وزیر بهداشت همواره سعی نموده است که به پرستاران اطمینان دهد که بعد از ترمیم حقوق متخصصان به سراغ پرستاران نیز خواهد آمد اما ظاهرا وعدههای وزیر به هیچ روی از سوی پرستاران مطلوب و قابل قبول خوانده نشده است؛ زیرا پرستاران به خوبی میدانند که طرح برخی از مسائل نظیر احیای کمک بهیاری، به دلایلی که از سوی وزارت بهداشت جبران کمبود نیروی پرستاری نامیده شده است در حالیکه هزاران پرستار بیکار وجود دارند، به هر دلیلی هم که اتفاق بیفتد یکی از نتایجش تضعیف امنیت شغلی پرستاران است. زیرا هر عقل سلیمی از خود میپرسد که با وجود کمبود شدید نیروهای متخصص در جای جای کشور که به اذعان آقای وزیر بار اصلی درمان را به دوش میکشند؛ هیچ حرفی از افزایش پذیرش دستیاران و یا جبران کمبود متخصصین در وزارت بهداشت مطرح نشده است؟!
در این مدت سخنان زیادی با وزیر بهداشت شده است و حرفهای زیادی با وی مطرح شده است اما آنچه که در خط مشی وزیر بهداست و همکاران وی میتوان مشاهده کرد این است که ایشان در سایه حمایت رسانهای در اجرای طرح تحول سلامت به شدت اصرار دارند و ذرهای انعطاف در برابر مخالفان نشان نمیدهند. شاید همین سرسختیها سبب شده است که این روزها در محافل سلامت و شب نشینیهای شبانه دعوای بین وزیر بهداشت و شریفی مقدم دبیرکل خانه پرستار نقل محافل شده است.
آنچه که تاکنون در این نزاع دیده میشود این است که ابتدا افزایش شدید تعرفههای درمانی از سوی وزارت بهداشت بدون در نظر گرفتن پرستاران؛ باعث نامه نگاری شریفی مقدم به رئیس جمهور و بازتاب رسانهای آن شده است؛ آنچه مسلم است این است که پاسخ ملموسی از سوی دولت و ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران به نامهها و اعتراضات پرستاران داده نشده است، شاید اگر گزارشی را بخواهم برای این تنش صنفی بین دو صنف پرستاری و پزشکی کشور ارائه دهم باید گفت که حضور یک عضو سازمان نظام پزشکی در راس وزارت بهداشت و چیدمان منظم مدیران و روسای تمامی نهادهای تصمیم گیر و مجری از میان اعضای سازمان نظام پزشکی ایران (که البته در گذشته هم مسبوق به سابقه بوده است) در تمامی ساختارهای وزارت بهداشت (البته شاید در موارد اندکی هم استثنائاتی وجود داشته باشد اما عموما همین است) سبب شده است که وزارت بهداشت از سوی برخی از اعضای جامعه پرستاری به عنوان وزارت پزشکان لقب گیرد. ادلههای وزیر بهداشت محترم و همکاران وی در رد برخی از مواضع فعالان صنفی در متهم کردن وزیر بهداشت به رویکردهای صنفی و گروهی، هرچه هم قوی باشد اکنون نتوانسته است توجیهی برای تفاوتهای چشمگیر دریافتیهای متخصصین با پرستاران که در ایران به حق بیسابقه و شگفت انگیز است باشد. به جرات میگویم که بنده به عنوان یک فعال حوزه سلامت که هیچ تشابه و یا منافع مشترکی با جامعه پرستاری ندارم، اگر یک دلیل قانع کننده از سوی وزیر محترم بهداشت برای افزایش درامد متخصصین بیابم، خود نییز به یکی از مخالفان مواضع اخیر فعالان صنفی نظام پرستاری تبدیل میشوم. اما واقعیت این است که نه تنها بنده؛ به عنوان یک نویسنده در حوزه اخبار سلامت؛ بلکه هیچ متخصص اقتصاد سلامت و یا کارشناس و یا وزیر با سابقهای در این مملکت پیدا نشده است که بتواند از طرح تحول سلامت دفاع کند و دفاع از این طرح تنها به مجریان این طرح در وزارت بهداشت و برخی از سیاسیون و فعالان صنفی در سازمان نظام پزشکی سپرده شده است؛ بطوریکه دکتر پزشکیان در جمع اساتید بسیجی که در ماه جاری و با حضور وزیر بهداشت برگزار شد به صراحت در برابر نمایندگان وزارت بهداشت این طررح تحول سلامت را زیر سوال برد و هیچ کسی از مجریان وزارت بهداشت نتوانستند دفاع موثری از این طرح ارائه دهند به خصوص آنجا که پزشکیان گفت: پولی را که برای هزینه شدن در روستاها و مناطق محروم در اختیار وزارت بهداشت قرار دادهایم بردهاند دادهاند به عدهای که صدایشان بلندتر است؟ و به جامعه توجه به منافع عموم جامعه به منافع خواص جامعه توجه نمودهاند؟
اما پلانهای تنش بین وزیر بهداشت و فعالان صنفی پرستاری را میتوان از واکنشهای اولیه پرستاران در قالب مصاحبه و اعلامیههای رسمی نسبت به طرح قاضیزاده هاشمی برای آنچه که تحول خوانده است دید. که با بیتفاوتی و اهمیت ندادند مسئولین ذی ربط مواجه شده است. تا اینکه پرستار تجمع پرستاران در بیمارستان امام شکل گرفت که واکنش وزارت بهداشت به این تجمع هرانچه باشد نمیتواند تحویل دادن پرستاران به کلانتری از طریق تاکسیهای اجارهای را توجیه کند. شاید قرار بر این است که واکنشهای وزارت بهداشت به مسائلی مثل تجمع پرستاران درست مثل طرح تحول سلامت در دنیا بیسابقه باشد و نهایتا وزارت بهداشت اقدام به طرح دعوی در مراجع قضایی علیه برخی از فعالان صنفی پرستاری کرد و نتیجه این دادگاه چیزی جز پیروزی پرستاران متهم و تبرئه آنها نبود، صدور حکم تبرئه پرستاران در دادگاهی بیطرف که به درستی خود را از نزاعهای صنفی بیرون کشیده و استقلال دستگاه قضای ایران را دوباره اثبات کرد باعث سرور و شادی در میان پرستاران شد. این بار این دعوا به تنها تریبونی که فرصتی برای زدن حرف حساب در مورد طرح تحول سلامت ایجاد نموده بود کشیده شد و این تریبون چیزی نبوود جز برنامه ثریا در شبکه یک تلویزیون ایران؛ از نکات حائز اهمیت این بود که این برنامه که در برابر صدها ساعت وقتی که در اختیار وزیر بهداشت و همکاران وی در صدا و سیما چیزی نبوده است، نتوانست از سوی وزیر بهداشت تحمل شود و نکته حائز اهمیتتر اینکه تقابل بین جامعه پرستاری با جامعه پرنفوذ و ثروتمند متخصصین کشور که تا دیروز در سکوت کامل به سر میبردند به صحنه کشیده شد و متخصصین که همواره از سوی پرستاران به عنوان اقلیت ۵ الی ۷ درصدی که ۹۵ دردصد منافع حاصله را میبرند نامیده میشدند دست به نامه نوشتن شدند و در حمایت از وزیر بهداشت به نامه نگاری به رئیس رسانه ملی اقدام نمودند و در این نامه به دست اندرکاران برنامه ثریا و میهمانان این برنامه به شدت تاختند.
اما اسیدپاشی به دکتر انوری مدیر بیمارستان بهارلو فاز بعدی این تنشها بود که الحمدلله با سرعت عمل بالای نیروی انتظامی موضوع خیلی زود جمع شد در حالیکه میتوانست عدم کشف عامللان این حمله برای مدتها عرصه را بر پرستاران و مخالفان طرح تحول سلامت تنگ کند و این ادعا را که برملا شدن دریافتهای متخصصین باعث جبهه گیری مردم و حمله علیه متخصصان شده است را تقویت و تا مدتها صدای مخالفان را در گلو خفه کند. اما بعدها مشخص شد که اسید پاشی بر چهره مدیر بیمارستان بهارلو از سوی یک متخصص و به دلیل اعمال قانون از سوی مدیر بیمارستان در دادن تذکر! به یکی از جراحان به دلیل عدم رعایت قوانین صورت گرفته است. موضوعی که شاید در همه بیمارستانها کشور و با دقت بیشتر بر علیه دهها هزار پرستار اعمال میشود و منجر به اسید پاشی نشده است. در حالیکه میدانیم پرستاران و کارکنان درمانی برخلاف متخصصین که گاها «حتی از زدن کارت ورود و خروج نیز معاف هستند موقع ورود به بیمارستانها انگشت نگاری و حتی شنیده شده است که چشم نگاری نیز میشوند.
شکایت پرستاران به کمیسیون اصل نود واکنشی بود که انها به صدور حکم علیه شریفی مقدم از سوی هیئت تخلفات اداری دانشگاه علوم پزشکی تهران نشان دادند، حکم صادره علیه شریفی مقدم توسط هیئتی صادر شد که اکثریت آن را اعضای سازمان نظام پزشکی ایران تشکیل میدادند. البته این افراد به عنوان رسمی نماینده سازمان نظام پزشکی در این هیئت حضور ندارند و به دلیل دارای بودن جایگاههای اداری و یا در کسوت نماینده وزیر بهداشت در این هیئت حضور دارند. شاید همین موضوع باعث افزایش بیشتر تنش بین دو جامعه بزرگ پرستاری و پزشکی کشور شد. که به حق نیازمند بازنگری در ترکیب هیئتهای تخلفات اداری در مواقع بروز تنش صنفی میباشد یا دست کم اینکه دول میتواند تدبیر کند و همانطور که در مورد افرادی در ردههای مدیرکل و بالاتر، تخلفات اداری را به نهاد ریاست جمهوری منتقل میکند در این موارد نیز که پای افرادی به هیئت تخلفات اداری باز میشود که با رای دهندگان دچار تضاد منافع و گاها درگیری بر سر منافع هستند باید دولت تشکیلاتی را مامور رسیدگی کند که شاببئههای و ظن و حدس و گمان به خداقل برسد.
با این وجود هنوز واکنشی که بتوان آن را رنگ و بویی از تعامل واقعی بین فعالان صنفی در جامعه بزرگ و ارزشمند پرستاری با جامعه بزرگ و اندشمند متخصصین کشور نامید رخ نداده است.
اعتراض پرستاران در برابر نهاد ریاست جمهوری نیز در حالی دیروز رقم خورد که هدف پرستارران از این تجمع و در خواست کمک از رئیس جمهور کاملا مبهم است زیرا ریاست محترم جمهور تا کنون از پاسخ دادن به نامه دبیرکل خانه پرستار به امضای دهها هزار نفر امتناع کردند و مشخص نیست که ان را خواندهاند یا نه؟
اما شاید وقت آن فرا رسیده باشد که رهبران دو جامعه بزرگ و اثرگزار پرستاری و متخصصیبن در حوزه سلامت کشور که این روزها بیشترین افزایش منابع را به خود دیدهاند به جای درگیری و نزاعهای مطبوعاتی بیشتر با هم بنشینند و گامهایی برای همسویی و هم دلی بیشتر بردارند حتی اگر لازم باشد چه اشکالی دارد که ریاست محترم جمهور که الحمدلله مزین به صفاتی نظیر شیخ دیپلمات و... هستند شخصا برای این کار دست به کار شوند.