به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، میکائیل دیانی طی یادداشتی برای وطن امروز نوشت: امروز وقتی درباره شبکههای اجتماعی صحبت بکنیم هیچ کس نیست که اطلاعی از فیسبوک، توئیتر، وایبر، واتسآپ، لاین و... نداشته باشد، یا فعال در این شبکههای اجتماعی است یا حداقل اطرافیانش در این شبکهها عضو هستند اما «دانیل بل» در عصری میزیست که هنوز اینترنت فراگیر نشده بود و چیزی به عنوان شبکههای اجتماعی پدید نیامده بود. وقتی او از «جامعه اطلاعاتی» صحبت میکرد، نمیتوانست پیشبینی کند دنیای اینترنت میتواند تا این حد در زندگی بشر مداخله کند، بهطوریکه امروز تقریبا در تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی وجود داشته باشد. در همین راستا «مانوئل کاستلز» نظام ارتباطی نوین را «جامعه شبکهای» نامید؛ شکلی از جامعه که بهگونهای فزاینده روابط خود را در شبکههای رسانهای سازمان میدهد؛ شبکههایی که بتدریج جایگزین شبکههای اجتماعی ارتباطی رودررو میشوند یا آنها را تکمیل میکنند. این بدان معنی است که شبکههای اجتماعی و رسانهای در حال شکلدادن «شیوه سازماندهی» و «ساختارها»ی بسیار مهم جامعه مدرن هستند. این شبکهها همه واحدها و قسمتهای این صورتبندی (افراد، گروهها و سازمانها) را به طور روزافزونی به هم متصل میکنند اما در اینجا ما با مساله پیچیدهتری به نام «هویت» روبهرو هستیم. «هویت» عبارت است از فرآیند معناسازی براساس یک ویژگی خاص یا مجموعه بههمپیوستهای از ویژگیهای خاص که بر منابع معنایی دیگر اولویت داده میشود. «گیدنز» مینویسد: هویت منبع معنا برای کنشگران است و به دست آنها از رهگذر فرآیند فردیتبخشیدن ساخته میشود. هویت به معنی «چه کسی بودن» است و از نیاز طبیعی انسان به شناخته شدن و شناسانده شدن به چیزی یا جایی برمیآید. این حس، تعلق بنیادی و ذاتی در وجود انسان دارد. برآورده شدن این نیاز، «خودآگاهی» فردی را در انسان سبب میشود و ارضای حس تعلق میان یک گروه انسانی، خودآگاهی جمعی و مشترک یا هویت بومی یا ملی آن گروه انسانی را تعیین میکند. لذا هویت در قالبهای مختلفی همچون فردی و ملی قابل تعریف است. هویت واقعی انسانها از تعاملات واقعی انسانی بین افراد شکل میگیرد. هویت وجه تمایز بین «من» و «ما» با «دیگری» و «دیگران» است.
انقلاب ارتباطات در دوگونه متمایز فنی و ساختاری و نیز در شکل ظهور جامعه شبکهای و اطلاعاتی که از مهمترین ویژگیهای آن «فرهنگ واقعیت مجازی» و «زمان بیزمان و فضای جریانها» است، ظاهر میشود.
در نتیجه، با ایجاد تحول در مفاهیم مکان و زمان و فراهم آمدن منابع و مراجع جدید، هویت و ذهنیت انسان در جهان جدید ناپایدار و سیال میشود که بهنوعی همخوان و سازگار با اندیشه بینظمی و پساساختارگرایی پست مدرن درباره هویت انسان است. در فضای سایبر، هویت جدیدی علاوه بر هویت فیزیکی وجود دارد که بعضیها به اشتباه این هویت جدید یعنی «هویت دیجیتالی» را مترادف هویت مجازی میدانند. در حالی که هویت دیجیتالی میتواند به صورت مجازی یا حقیقی شکل بگیرد. میتوان مشخصات هویت حقیقی را بروز داد یا از خود شخصی دیگر، غیر از آنچه در واقعیت بوده، ارائه داد.
به واسطه تحولات ساختاری و معرفتی و شکلگیری ذهنیت و هویت سیال و ناپایدار در جهان جدید و پدیدار شدن شبکههای اجتماعی که به منزله رسانههای تعاملی وسیع در فضای سایبر هستند کمکم ساخت «هویت مجازی» گسترش مییابد و آزادی عمل در فضای اینترنت و عدم شناخته شدن باعث میشود هویت حقیقی افراد کنار گذاشته شده و هویت مجازی جایگزین آن شود. «هویت مجازی» هر فرد، عبارت است از آنچه فرد به جای هویت واقعی خود به دیگران نشان میدهد. هویت مجازی و حریم خصوصی ارتباط نزدیک با هم دارند و بعضی دانشمندان معتقدند هویت مجازی جزئی از حریم خصوصی است. در اجتماع مدرن امروز، هویت مجازی به صورت عمدی یا غیرعمدی و خود به خود ظاهر میشود. در هویت مجازی که حاصل دنیای پست مدرن است، بر هویت غیرذاتی و تاریخی و سیال انسان و پراکندگی و تجزیه فرد تاکید میشود. از آنجا که در فضای مجازی، موقعیتها هویتسازند و قرار گرفتن کاربران در هر موقعیت متفاوت با موقعیت دیگر است، هر فردی همچون «موزائیک» مجموعهای از تعارضها و اجزای گوناگون شده است که گاهی این تعارضات به حدی میرسد که به اختلالات روانی در افراد نیز منجر میشود. در این میان غرق شدن در فضای مجازی، گاهی منجر به فراموش کردن هویت واقعی افراد نیز میشود، تا حدی که در زندگی اجتماعی و روابط خانوادگی، گاهی ما با دوگانگی یا چندگانگی شخصیتی افراد روبهرو میشویم. این موضوع وقتی حساس میشود که بدانیم برخی افراد در مواجهه با شخصیت دیگر خود که از آن به «خودِ مجازی» تعبیر میکنیم، دچار نوعی هراس و اضطراب میشوند. «خودِ مجازی» آدمها میتواند شخصیتی بسیار متفاوت از شخصیت حقیقی آنها باشد، میتواند تمام اسرار و خصوصیات درونی و واقعی آن فرد را براحتی فاش کند، یعنی چیزی که در واقعیت عملی غیرممکن به نظر میرسد. در حقیقت هویت مجازی آن روی سکه شخصیتی افراد است که در زندگی واقعی بهدلیل چارچوبهای هنجاری اجتماعی، حیا و عفت اجتماعی، قدرت یا جرأت بروز آن را ندارند، شخصیتی که شاید در تضاد کامل با شخصیت واقعی فرد باشد. هادی مقدمدوست در اولین ساخته سینمایی خودش با نام «سر به مهر» که در سی و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر به نمایش درآمد، تا حدودی به بخشی از این هویت مجازی میپردازد. شخصیت زن داستان (با بازی لیلا حاتمی) در یک قرار وبلاگی شرکت میکند اما وقتی از او سوال میشود که آیا فلان وبلاگ برای شماست، او این مساله را بشدت انکار و سعی میکند در بحث دیگران درباره مشکلات نویسنده وبلاگ، خودش هم شرکت کند. هرچند «خودِ مجازی» این فرد دقیقاً بیانکننده مسائل محرمانه «خودِ حقیقی» او است اما به دلیل همین بیان مسائل محرمانه، فاصله بسیاری بین او و هویت مجازیاش وجود دارد. فاصلهای که از مواجه شدن با او بشدت میهراسد.
Disconnect یا جداماندگی فیلم برجسته سال 2013 دیگر ساختهای است که این تناقضات هویت مجازی و هویت واقعی را به تصویر میکشد، تناقضاتی که باعث میشود بازیگر اصلی فیلم بهدلیل فاش شدن رفتارهای متناقضش در قالب هویت مجازی فیسبوکش دست به خودکشی بزند. مثالهای یادشده گوشهای از این هویتهای مجازی است. گاهی فرد در فضای مجازی (وبلاگ یا شبکههای اجتماعی) از خود شخصیت دیگری خلق میکند. شخصیتی که نقصهای فعلی را ندارد؛ شخصیتی که براساس آرزوهای دستنیافتنی شکل گرفته است (آواتار). این شخصیت مجازیِ دوستداشتنی آنچنان در زندگی آن فرد بزرگ میشود که براحتی شخصیت حقیقی را کمرنگ میکند اما این مساله چگونه اتفاق میافتد؟
به نظر میرسد بزرگترین عامل پررنگشدن شخصیت مجازی، دیالوگهای مجازی باشد. وقتی مخاطبان وبلاگ یا مخاطبان شبکههای اجتماعی، شخصیت مجازی فرد را به رسمیت میشناسند، وقتی آمار بازدیدها و کامنتها بالا میرود، کمکم شخصیت مجازیِ دوستداشتنی، جای شخصیت حقیقی را میگیرد. این موقعیت جدید گاهی به فراموشی مسائل دینی و اعتقادی نیز منجر میشود و این دقیقا از مصادیق کارکردهای عجیب دنیای مجازی است. از نگاهی دیگر؛ هویت مجازی راه سوءاستفاده و کلاهبرداری را نیز فراهم کرد و «شخصیت جعلی» و «خود را به جای کس دیگر جا زدن» به یکی از جدیدترین کلاهبرداریها تبدیل شد که سودهای کلانی نصیب کلاهبرداران کرد. در این شیوه کلاهبردار خود را به جای مالک چیزی جا میزند یا از هویت شخص دیگری برای به دست آوردن کالا یا خدمات مورد نیاز خود استفاده میکند. مهاجرت غیرقانونی، تروریسم و ایمیلهای سیاه در زمره این جرائم قرار میگیرد.