به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، دشمنان انقلاب اسلامی که از هر فرصتی برای ضربه زدن به کشور و نظام اسلامی استفاده می کنند، بعد از نا امیدی از عرصه جنگ و تهدیدهای نظامی به عنوان تهدیدات سخت خارجی، تلاش خود را بر ضربه زدن و استحاله نظام اسلامی از درون معطوف نمودند و در این راستا به تهاجم فرهنگی همه جانبه بر علیه ملت ایران پرداختند. در این میان به نظر می رسد تکرار الگوی غربی ها برای سقوط و نابودی حکومت اسلامی در اندلس مدل مطلوب آنان است. غربی ها برای آنکه آندلس که همان اسپانیای امروزی است را از چنگ مسلمانان در آورند از دو عامل رواج مشروبات و استفاده از دختران بی حجاب فاسد در بین جامعه مسلمین بهره بردندو همین دو عامل سبب سقوط حکومت بزرگ و مقتدر اسلامی در اندلس شد.در این راستا نظام سلطه نیز سالهاست با بهره گیری از همین الگو به تهاجم گسترده فرهنگی با ملت ایران برخواسته و پروژه حذف حجاب را با انواع سناریوها دنبال نموده است. که 17 دی ماه سرآغاز این توطئه شوم به شمار می رود. در این نوشتار سعی شده است تا به اختصار و با نگاهی راهبردی به برخی از مهم ترین دلایل اشاعه فرهنگ اباحه گری و بدحجابی توسط دشمنان نظام در سطح جامعه و برنامه ها و اهداف آنان برای پیشبرد آن پرداخته شود.
حجاب موضوعی مهم برای تمام جوامع:
خداوند متعال در آفرینش نظام هستی، زن را مظهر جمال الهی قرار داده و رابطه زن و مرد را رابطه ناز و نیاز قرار داده است بدین معنی که فطرتا زن به دنبال جلوه گری است و مرد طالب جلوه گری اوست. این آفرینش حکیمانه الهی که بر اساس تحکیم بنیانهای خانواده و در نتیجه استحکام و سلامت اجتماع است، اگر به عرصه اجتماعی کشیده شود و حد و مرزی میان رفتار و پوشش افراد در خانواده و اجتماع وجود نداشته باشد، موجب به هم خوردگی نظم و سلامت اجتماع شده و خسارتها و آسیبهای جبرانناپذیر فردی، خانوادگی و اجتماعی در پیخواهد داشت. لذا حفظ قلمرو حیا و سبک پوشش زنان در جامعه یکی از مهمترین موضوعات مرتبط با سلامت تمام جوامع است.
از این روست که نه تنها در جوامعی دینی بلکه در تمامی جوامع بشری، از عهد باستان تا آغاز عصر مدرنیسم، پوشیدگی و عفاف زنان و مردان ارزش محسوب می شده و تا چند قرن پیش نیز در همه کشورها لباسهای زنان و مردان پوشیده بوده و نیمه عریانی و بی حیایی در پوشش و رفتار پدیده ای است که با گسترش مدرنیته (که خود نیز به نظر می رسد پروژه ای صهیونیستی برای نابودی جوامع است) طی چند قرن اخیر به وجود آمده است.
الگوی جهانی سازی غربی در مقابل حجاب زنان:
جوامع مذهبی به شدت در مقابل تغییر ارزش های برآمده از تفکرات عصر روشنگری و مدرنیته تحمیلی، مقاومت می نمایند. نظام جهانی سلطه که طراح و مدیر پروژه جهانی سازی الگوهای غربی است و همواره به دنبال گسترش ارزش های لیبرالیستی در تمام جهان است، حذف حجاب و ورود بی قید و پوشش زن را در اجتماع به عنوان اولین نسخه پیشنهادی به کشورها عرضه کرد. در نظر آنها وقتی زنان حیا و مردان غیرت خود را از دست دهند دیگر تعصبی برای از دست دادن سایر ارزش های دینی و فرهنگی نیز نخواهند داشت و به راحتی تمام اصول و ارزش های غرب مدرن را خواهند پذیرفت و این زمینه ساز گام بعدی برای تحت سلطه در آوردن تمام آن کشور از نظر اقتصادی و سیاسی خواهد بود. که نمونه عملیاتی کردن این سناریو را در دو کشور ترکیه (با استفاده از آتاتورک) و در ایران (با استفاده از رضاخان) می توان دید. در ایران رضاشاه و فرزندش محمدرضاشاه از سال 1925 تا 1979 مجری این نوع مدرنیته مقلدانه و استبدادی بودند و در چارچوب این غربی سازی تحمیلی،"حجاب زنان" را یکی از نقاط نمادین مهم در مقابل هدف خود دانستند و به مبارزه همه جانبه با آن پرداختند. به طوری که در سال 37-1936رضاشاه قانون کشف حجاب زنان در اماکن عمومی را بصورت رسمی اجباری کردکه همچنان تأثیرات مخرب آن بر فرهنگ ایرانی [1] باقی است.
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و افزایش نگرانی های نظام سلطه جهانی از کاهش اقتدار خود در منطقه و جهان، انواع تهاجم های سخت، نیمه سخت و نرم علیه انقلاب اسلامی آغاز گشت که تهاجم فرهنگی و مبارزه با حجاب اسلامی مهمترین تهاجم نرم محسوب می شود که در سال های پس از انقلاب و به خصوص پس از جنگ تحمیلی سرمایه گذاری گسترده برای آن انجام شده است. با روی کار آمدن دولت اصلاحات، فضای سیاسی برای تسهیل و شتاب بخشیدن به تغییر ارزشهای جامعه و گسترش بی حجابی مناسب تر گشته و در این راستا گام های زیر برداشته شد:
الف: ایجاد فضای آزادی اباحه گری که منجر به جرئت یافتن افراد برای بروز و ظهور اعتقادات و رفتارهای غیر دینی در جامعه اسلامی میشد؛
ب: استفاده حداکثری از سیاست جریان اصلاح طلب در مورد عدم برخورد قانونی و یا انتظامی با پدیده بدحجابی و تکیه بر ادعای انجام کار فرهنگی که هیچ گاه تحقق نیافت؛
ج: تئوریزه نمودن بدحجابی در کشور برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب توسط موج نویسندگان روشنفکر ( این امر باعث شد افراد برای بدحجابی خود صاحب تئوری و اندیشه شوند)؛
د: تآکید بر فردی و خصوصی بودن امر حجاب و جایز نبودن دخالت دولت در این زمینه،که از حیث فرهنگی تأثیر بسیار زیادی درپی داشت.[2]
در طی این سالها راهبردهای دشمنان جهت ترویج اباحهگری و عادیسازی بیحجابی را میتوان بصورت زیر برشمرد:
1. تحریف مبانی دینی و الهی حجاب و عفاف و تقلیل آن به امری حکومتی و سیاسی از جانب جمهوری اسلامی
2. اولویت سازی برای زیبایی ظاهری افراد در مقابل سایر ارزشهای انسانی و الهی در جامعه با استفاده از ابزارهای فرهنگی و تولیدات رسانه ای
3. ایجاد شبکه های سازماندهی شده دختران و پسران برای ظاهر شدن با پوشش های ساختارشکنانه و ناهنجار با پرداخت حقوق روزانه برای گشت زدن این افراد در سطح اجتماع و مراکز عمومی
4. گسترش شبکههای سازماندهی شده عرضه کالاهای فرهنگی-آموزشی، انواع پوشاک و کالاهای مصرفی جهت ترویج فساد و بدحجابی
5. صرف هزینه های کلان برای ایجاد شبکه های ماهواره ای متعدد برای جایگزینی این رسانه ها به جای رسانه ملی در داخل خانواده های ایرانی و ساخت سریال های خانوادگی برای القای سبک زندگی غربی و اباحه گری اعضاء خانواده و خیانت به یکدیگر
6. استفاده از فضای اینترنت و فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، برای شبکه سازی جوانان در فضای مجازی در کنار ترویج فساد و ابتذال در فضای مجازی
7. ایجاد شبکه های قاچاق محصولات صوتی و تصویری مبتذل و مشروبات الکلی، لوازم آرایشی و پوشاک های مغایر با پوشش اسلامی و هنجارشکنانه در سطح وسیع
8. تلاش برای نفوذ افراد با افکار سکولار و غربی همسو در درون ساختارهای دولتی و تصمیم ساز در اداره امور کشور
9. حرکتهای روبه جلو و هنجارشکنانه در پوشش و رفتار عوامل نظام سلطه، جهت عادی سازی فساد و ابتذال در میان آحاد مردم
10.حساسیت زدایی برای اکثریت افراد جامعه، نسبت به گسترش فرهنگ بدحجابی در جامعه با استفاده از گفتمان سازی روشنفکری و آزادی
علت سرمایه گذاری های کلان و برنامه ریزی های گسترده نظام سلطه و همراهی عناصر داخلی آنها برای حذف حجاب، نه تنها مبارزه برای نابودی اصلی ترین نماد مقاومت فرهنگ الهی در برابر فرهنگ مادی است بلکه نتایج و تبعات گسترده ای است که بی حجابی و ایجاد فضای فساد و اباحه گری در استحاله جامعه اسلامی بوجود خواهد آورد،که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد:
1) درگیر نمودن طیف گستردهای از جوانان با موضوعات جنسی و فساد و ابتذال اخلاقی به عنوان سرمایههای انسانی جمهوری اسلامی
2) نا امیدسازی ملت ایران و سایر ملتها از توانمندی جمهوری اسلامی در برقراری امنیت و سلامت اجتماعی و اخلاقی به عنوان الگوی جامعه اسلامی و کاهش قدرت نرم ایران در داخل و خارج
3) ترویج فرهنگ تساهل و تسامح و اباحه گری جهت فروپاشی فرهنگ ارزشی و دینی مردم که اصلی ترین ارکان جامعه اسلامی
4) سنگین شدن فضای جامعه برای حضور اقشار مذهبی و بخصوص افراد محجبه و روحانیون
5) ایجاد شکاف اجتماعی و دودستگی میان مردم به دو دسته افراطیون و آزادی خواهان و قرار دادن آنها در مقابل یکدیگر بصورت فرهنگی و سپس سیاسی
6) سیاسی جلوه دادن موضوع حجاب در اذهان عمومی و عدم امکان طرح و تبیین روشن و دقیق مسئله "عفاف و حجاب" در جامعه توسط دستگاهها و رسانه های فرهنگی و آموزشی بدلیل
7) پیوند خوردن معترضان سیاسی به معترضین اخلاقی و اجتماعی (از هر دو قشر مذهبی و غیر مذهبی) جهت گسترش مخالفین جمهوری اسلامی
8) بهره گیری از فضای احساسی و التهاب آور برخورد با بدحجابی زنان در سطح اجتماع در جهت کاهش سرمایه اجتماعی کشور و اتهام زنی خشونت علیه زنان به ایران
9) ایجاد بحران اجتماعی –اخلاقی و آنارشیسم اجتماعی بوسیله گسترش هنجارشکنان در سطح جامعه
10)تغییر اولویت بندی ارزش ها برای مردم و بویژه زنان مطابق الگوی سبک زندگی غربی و استحاله فرهنگ اسلامی ایرانی
11)تخریب نسل آینده انقلاب اسلامی در فضای ترویج اباحهگری و تساهل *
منابع :
- شفیعی سروستانی ، ابراهیم(1389)، "نظام اسلامی و مسئله حجاب"، مجله حورا، شماره 38
- طیب، مهدی (1389)، "حجاب و حقوق زن در ترازوی اندیشه و ایمان"، تهران، نشر سفینه
- یزدخواستی، بهجت و لوتراند ، ماری کلود (1385)، "فراسوی حجاب،جامعه شناسی حجاب زنان مسلمان ایران" ، ترجمه صفیه غایی، نشر و پژوهش معناگرا، معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی
پی نوشت ها:
[1] یزدخواستی، بهجت و لوتراند، ماری کلود (1385)
[2]-شفیعی سروستانی، ابراهیم(1389)
منبع: برهان