به گزارش خبرنگار « خبرگزاری دانشجو» از ایلام، مهدی چمران در نشست با دانشجویان و اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایلام که روز گذشته در این مرکز آموزشی- بهداشتی انجام شد اذعان داشت: به یاد دارم هنگامی که موضوع ملی شدن صنعت نفت در مجلس شورای ملی مطرح شد رزم آرا گفت: شما یک آفتابه هم نمیتوانید بسازید؛ شما را چه به اداره کردن صنعت نفت! هیچ کس نمیدانست پس از ملی شدن این صنعت چگونه امور را اداره کند و حتی چراغهای پالایشگاه را به چه صورت روشن نگه دارد.
وی ادامه داد: در آن زمان یکی از دوستان شهید چمران در پالایشگاه آبادان که به دست انگلیسیها اداره میشد کار میکرد، ایشان در طول زمان خدمتشان به تدریج نقشههای سیستم مکانیکی، الکترونیکی و تمام مجموعه پالایشگاه را کپی میگرفتند، به منزل میبردند و ساعتهای متمادی جزئیات آن را مطالعه میکردند، اولین شبی که انگلیسیها بساطشان را برچیدند و با استهزا گفتند که آبادان امشب خاموش و بی فروغ خواهد ماند این جوان برومند ایرانی به گونهای چراغ تمام مجموعهی عظیم و عریض پالایشگاه را روشن نگه داشت که حتی خود انگلیسیها نیز تعجب کردند، ایشان آبروی کشورمان را حفظ کردند.
رئیس شورای شهر تهران به تحریم نفتی ایران در سال های ۳۲ تا ۱۳۳۰ اشاره کرد و گفت: در آن سالها، کشتیهای انگلیسی در اقیانوس هند و در مرز افغانستان مستقر شده بودند و به هیچ کشوری اجازه نمیدادند که از ایران نفت خریداری کنند حتی به ظاهرشاه افغان نیز تکلیف کرده بودند که حق خرید نفت از ایران را نخواهد داشت، در آن سالها از چاههای نفت جز برای مصرف داخلی چیزی استخراج نمیشد، شاه آمد و درب چاههای نفت را باز کرد و ذخایر نفتی ایران را با قیمت ناچیز و مفت به آمریکا و انگلیس واگذار کرد.
چمران با تاکید بر اینکه سالهای تحریم نفتی یک استراتژی و فرصت مغتنم در شکوفایی اقتصاد ایران بود ادامه داد: در این مدت، موازنهی واردات و صادرات ایران به تعادل رسیده بود، کسر بودجه نداشتیم، مملکت به دست خودمان اداره میشد، هم اینک نیز چنین شرایطی داریم یعنی آمریکا با قهر کردن با ایران نه تنها نفت ما را نمیخرد بلکه مانع از مراوده نفتی بین سایر ملل با جمهوری اسلامی میشود؛ البته در این موضوع کشور آمریکا متضرر میشود و دود شیطنتهایش در چشم خودش فرو میرود، ما نیز نباید نگران باشیم، چند روز پیش یکی از دوستانمان در دولت یازدهم گفت: حتی اگر درب چاههای ما را ببندند باز هم برای ادارهی اقتصاد کشورمان برنامه داریم من گفتم ان شاءالله اینگونه است که شما میگویید تا ما بدون ذرهای وابستگی به درآمدهای نفتی بتوانیم با عنایت و توجه به مطالبات رهبر مبنی بر اقتصاد مقاومتی به ادارهی ایران بپردازیم.
شهید چمران: ای مادر به تو قول میدهم که حتی برای لحظهای خدا را فراموش نکردم
وی به سومین دست نوشتهی شهید چمران خطاب به مادرش در ورود به ایران پس از سالها دوری از وطن اشاره کرد و ابراز داشت: مادرم در آن هنگام که مصطفی در سال ۱۳۳۶ به آمریکا رفت در گوش وی نجوا کرد: مصطفی! من از تو چیزی نمیخواهم، تو را با شیرهی جانم پروراندم تنها انتظارم این است که خدا را فراموش نکنی، شهید چمران وقتی بعد از ۲۲ سال بازگشت به وطن، خطاب به مادرمان مینویسد: ای مادر به تو قول میدهم که حتی برای لحظهای خدا را فراموش نکردم، و در سرزمین کفر پرچم اسلام را برافراشتم.
رئیس شورای شهر تهران افزود: شهید مصطفی پس از زیارت قبور شهدا در بهشت زهرا در دست نوشتهای عاشقانه خطاب به خداوند اینگونه نوشت: خدایا به شکرانهی این پیروزی بزرگ خوش دارم که هدیهای تقدیم تو کنم اما چیزی جز جان ندارم، من از شدت سرور میسوزم، میلرزم، شرم زدهام و نمیدانم. خدایا تو را چگونه شکر کنم؟ میخواهم همه چیز خود را بدهم و با کمال اخلاص آنچه که دارم قربانی کنم، مالی ندارم، ملکی ندارم، درویشم، فقط قلبی سوزان دارم که آن را تقدیم کردم، جانم ناچیزتر از آن است که بخواهم برای آن منت بگذارم جانم که چیزی نیست. خدایا من با همه وجودم با قلبم و روحم آمدهام که خود را قربانی راه تو کنم، آمدهام تمام حیات و هستی خود را به شکرانه این پیروزی بزرگ تقدیم کنم من چیزی از تو نمیخواهم، من سربازی گمنامم، من درویشی سراپا برهنهام، هنگامی که چشم از جهان فرو میبندم می خواهم هیچ چیز نداشته باشم میخواهم فقط برای خدا باشد، میخواهم از هر شائبه خودخواهی و خود بینی به دور باشم، میخوام بسوزم و راه را روشن کنم، میخواهم رسالت بزرگ اسلامی ما تحقق پذیرد و این تحقق بزرگترین پاداشیست که مرا خوشحال میکند؛ راستی چه پاداشی بزرگتر از رسالت محمدی و چه پاداشی بزرگتر از گسترش عدل و عدالت از سیطره انسانیت از نفوذ حق و عدالت بر همه انسانها.
اختلاس اصلا زییبنده انقلاب اسلامی ایران نیست
چمران با بیان اینکه در اول انقلاب مجریان و برنامه سازان وابسته به صدا و سیما از سر بدسلیقهگی به هر چپ گرایی که میرسیدند از وی پیپرسیدند از انقلاب چه میخواهید؟ گفت: اکثر آنان پاسخ میدادند: نان، مسکن و آزادی؛ البته منظور چپ گراها از آزادی، بی بند و باری به سبک غربی بود و غیر از این سه مطالبه چیزی دیگری برایشان ارزش نداشت، مصطفی به رئیس صدا و سیما گفت: آقای فلانی! این دوستان شما باید از مردم بپرسند که چه چیزی میخواهید به انقلاب بدهید نه اینکه از انقلاب چه میخواهید، این دو سوال کاملا با یکدیگر فرق میکنند، بنده هرگاه که میشنوم جایی اختلاس شده است یا برخی برای پاداش و پایه حقوق اوقات تلخی میکنند ناراحت میشوم، این موضوع اصلا زیبندهی انقلاب و نظام اسلامی نیست.
وی خاطرنشان کرد: عدهای به من میگویند شما ایثارگر هستید چرا مالیات میدهید؟ چرا درباره خودتان کتاب نمینویسید؟ پاسخ من به ایشان این است که من آمدهام که به انقلاب چیزی بدهم نه اینکه سربار و طالب باشم، چه خوب است اگر کتابی هم نوشته میشود برای خدا و به نام خدا باشد نه شرح حال و ماوقع خویشتن.
رئیس شورای شهر تهران به سوگند شهید چمران مبنی بر عدم بازگشت از جنگ تا امحای کامل سربازان عراقی از خاک خوزستان اشاره کرد و ابراز داشت: البته در بحبوحه جنگ بود که امام به مصطفی نامه نوشتند و فرمودند به تهران برگرد تا تو را ببینم، این آخرین عزیمت چمران به تهران بود، خداوند متعال معمولا دعای تمام شهدا را مستجاب میکنند چه بسا در وصیت نامه شهدا مشاهده کردهایم که به یاد ابوالفضل عباس (ع) یا سایر ائمه اطهار، ما را از دنیا ببر و همین گونه نیز شده است.
۳۵۰۰۰ تومان حقوق چمران درس عبرتی برای من و تمام مسئولین است
چمران تمام آنچه که از برادرش بازمانده است را ۳۵۰۰۰ تومان، دو تکه جیب لباس و یک کلاشینکف خونین عنوان کرد و گفت: شهید چمران در وصیت نامهاش نوشتهاند: هنگامی که چشم از جهان فرو میبندم میخواهم هیچ چیز نداشته باشم میخواهم فقط برای خدا باشد، اسلحهی مصطفی که هنوز هم آغشته به خون خویش و خاک گرم خوزستان است را در بنیاد آثار چمران حفظ کردهایم، پس از شهادت ایشان، لباس بسیجیش را برای تبرک تکه تکه کردند و هر تکهای دست یک نفر افتاد اما جیبهایش را به ما برگرداند که محتویات آن یک جلد قرآن، خودکار و یک کاغذ بود.
وی ادامه داد: مصطفی یک دست کت و شلوار داشت که همسرش آن را به مستخدم ساختمان نخست وزیری هدیه کردند وقتی با اعتراض ما مواجه شدند گفتند اگر مصطفی زنده بود همین کار را میکرد، کتابهای شهید چمران را در لبنان، اروپا و آمریکا با کامیون به سمت ایران حمل کردیم این آثار هم اینک در بنیاد این شهید نگه داری و استفاده میشوند.
رئیس شورای شهر تهران به ۳۵۰۰۰ تومان حقوق شهید، در بانک ملی، شعبه پاستور، باجه مجلس شورای اسلامی اشاره کرد و اذعان داشت: تصمیم گرفتیم این مبلغ در آن بانک بماند تا درس عبرتی باشد اول برای خودم و سپس برای مسئولین، نمایندگان و دولتمردانی که حب اشرافیگریشان ما را از انقلاب و آرمانهای آن دور می کند و حاضرند برای مسائل مادی آبروریزی کنند، از شر شیطان و خناس به خدا پناه میبرم و از خدا میخواهم که حتی لحظهای ما را به خود و منیتمان وا نگذارد.