گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو» پیمان بهادری؛
خانم ابتکار سلام!
ما خیلی وقت است شما را می شناسیم. هم نسل های ما شما را به نام مترجم گروگان های امریکایی می شناسند. از همانهایی که سفارت را خانه شیطان بزرگ می دانست و از دیوارش بالا رفت. اما چند سال بعدش معروف ترین لقب شما سر و کله اش پیدا شد: خانم محیط زیست!
شما اولین زنی بودید که وارد کابینه شدید و از همان روز هم سند محیط زیست شش دنگ خورد به نام شما. و روزها گذشت. و شمایی که معصومه ابتکار باشید را همه جا دیدیم، هم در کابینه، هم در سازمان محیط زیست، هم در اخبار و به خصوص در جایگاه اظهار نظر و سخنرانی سیاسی. اصلا برای همین سیاسی بودنتان بود که هر وقت توی دانشگاه به فکر راه انداختن مناظره می افتادیم اسم شما همان اول می آمد توی ذهنمان. خودش از عجایب است. رئیس سازمان محیط زیست مملکت برای مناظره سیاسی!!!
و گذشت... تا شما دوباره به سازمان دوست داشتنی تان برگشتید...
یادمان می آید همان روزهای اولی که ماجرای بنزین مطرح شد از "اخ" بودن بنزین داخلی گفتید! از آلاینده بودنش. از این که برای ریه مردم بد است و خطرناک. و بعد که زورتان چربید برای واردات بنزین و بعد که همه ارگانها و مراجع ذی صلاح، شهادت دادند که همان بنزین داخلی خودمان از بنزین وارداتی شما پاک تر بود، شما هیچوقت قبول نکردید. قبول که هیچ؛ تازه عصبانی هم شدید و در برابر آن سازمانها کلی موضع گرفتید که چرا راست گفتند و به رجحان بنزین وطنی نسبت به بنزین وارداتی شما شهادت دادند. و همان موقع سئوالی درباره تان مغز مرا درگیر کرد. چرا رئیس محیط زیست یک ممکلت، دارد برای تخریب محیط زیست مملکت و حتی تولید ملی دست و پا می زند...؟!
و باز گذشت... تا ماجرای ریز گردها پیش امد. ریزگردها مدتها بود که داشت گلوی هموطنان من را می آزرد، مدت ها بود که صدای مردم از آن همه ریزگرد در امده بود و آن روزها که اوضاع ریزگرد بدتر شده و تا خودِ تهران هم رسید منتظر یک اقدام عملی از شما شدیم و... زهی خیال باطل!
و اوضاع بدتر شد. و آسمان جنوب غرب کشور تیره و تیرهتر شد. تا همین چند روز اخیر که اهوازی های نازنین دیگر آسمان آبی شهرشان را ندیدند. و حسرت نفس عمیق توی دلشان ماند... و باز منتظر شدیم که خانم محیط زیست کاری کند. و باز زهی خیال باطل...!
و اوضاع بدتر و بدتر شد. باور پذیر نبود اما غلظت آلاینده ها در خوزستان قریب به 100 برابر شد. دیگر هیچکس نمی توانست درست نفس بکشد، بچه های اهوازی ریه هایشان در آستانه بدترین خطرها بود، زندگی خوزستانی ها فلج شده بود، بیمارستان های اهواز پر شده بود از آدم هایی که به خاطر وضعیت هوا، نفس هایشان به شماره افتاده بود، خوزستان شده بود یک مشت خاک، حتی صدای صغیر و کبیر در امد. مسئولین دولتی هم صدایشان در امد ولی شما، مسئول مستقیم ماجرا همچنان بی هیچ اقدام عملی نشستید و ما را نگاه کردید!
وضعیت آن قدر بد شد که وزیر بهداشت مملکت که یقیناً کمتر از شما مربوط به ماجراست، راه افتاد و رفت اهواز. تا –شاید به جای شما- از نزدیک صدای ناله بچه های اهوازی را از ان همه خاک بشنود. وزیر بهداشت رفت. معاون اول رئیس جمهور حتی تا عراق رفت. ولی شما تا عراق که هیچ، تا اهواز هم که توی کشور خودمان بود تا ده روز بعدش تشریف نبردید و نشستید توی سازمان تان و مردم را نگاه کردید...!
راستی آن روزها که وزیر بهداشت به اهواز رفته بود، شنیدید معاون عزیزتان چه گفت؟ شنیدید وزیر بهداشت مملکت را که داشت جور اهمال شما را می کشید، نخود هر آش خواند و او را عاشق دوربین خواند؟! وه که چه ساده گذشتید از کنار این توهین بزرگ. توهین به وزیر، حتی توهین به دولت...!
شما در حالی که با یک بحران جدی روبرو هستید و در حالی که تمام مردم صدای اعتراضشان نسبت به عملکردتان در آمده نه تنها دست ازحاشیه سازی برنداشتید، بلکه هر روز حاشیه های بزرگتری را رقم زدید و حتی برای یک جشن کاملا سیاسی به دانشگاه شریف رفتید و مثل همیشه افاضات سیاسی کردید. و از تلاشتان برای رفع حصر گفتید و دغدغه مندی تان برای فضای باز سیاسی کشور...!
و ما هنوز داریم فکر می کنیم که مسئله حصر دقیقاً چه ربطی به شما دارد؟ و ما هنوز داریم فکر می کنیم که چه اتفاقی افتاده که فضای باز سیاسی کشور، ان هم در دوران "روحانی مچکریم" برای رئیس محیط زیست مملکت مهمتر از اوضاع خاک آلود اهواز شده است؟!
راستی خانم ابتکار! حواستان هست ده سال مدیر محیط زیست مملکت بوده اید و وضعیت ریزگردها به لطف تلاش های شبانه روزی تان(!) بد تر و بدتر شده است؟ حواستان هست به صدقه سر اقدامات توفنده شما در این ده سال، مردم این ممکلت نفس هایشان به شماره افتاده؟ حواستان هست توی مصاحبه های اخیرتان جز مشتی بد و بیراه و حرفهای کذب و حاشیه ای، هیچ جوابی برای سئوال های بی شمار مردم نداده اید؟
ای کاش پا به پای دشمنان خارجی از پارازیت نمی گفتید؛ ای کاش همان سال های اولیه مدیریتتان، فکری به حال ریزگردها می کردید، ای کاش سنگ بنزین وارداتی که بعدها معلوم شد آلوده است را به سینه نمی زدید.
الکی مثلا ما نمی دانیم پشت پرده آن بنزین های وارداتی چه بود! الکی مثلا ما نمی دانیم واقعیت ماجرای پارازیت ها چه بود! الکی مثلا ما نمی دانیم ماجرای شرکت "آرین شید" چه بود...
خانم ابتکار!
ما منتظر روزی هستیم که به جای حضور سیاسی در دانشگاه ها، به دانشگاه بیایید و جواب سئوالات بی شمار دانشجویان را بدهید. منتظر روزی هستیم که به جای استفاده ابزاری و حربه های نخ نمای تبلیغاتی، از دانشجوهای محیط زیست این مملکت برای حل این بحران ها کمک بخواهید. ما منتظر روزی هستیم که یادتان بیاید وظیفه اصلی تان حراست از محیط زیست ممکلت است؛ نه مقابله با وزیر بهداشت، نه مقابله با مجلس، نه مقابله بزین داخلی، نه حرف های سیاسی...
ما منتظریم که شما یادتان بیاید برای چه رفته اید توی کابینه. منتظریم وظیفه رسمی تان در دولت یادتان بیاید. ما منتظریم اسم سازمانی را که مدیرش هستید یادتان بیاید...
دلمان خنک شد!
به نظر میرسه کل اعضای کابینه پتانسیل استیضاح شدن رو دارن! البته به جز وزیر بهداشت!
انتخاب این دولت هم از همان اول اشتباه بود
خشت اول را نهد معمار کج تا ..... کج کج کج کج کج
امیدوارم که مردم کشور عبرت بگیرند و برای انتخابات بعدی دیگر چنین اشتباهی نکنند
لبیک یا امام خامنه ای