به نظر میرسد آمریکاییها تحت فشارهای نتانیاهو مجبورند ابعاد جدیدی از نیتهای خود و مسائلی را که در مذاکرات به دنبال آن هستند، بر ملا کنند. بنرودز، معاون مشاور امنیت ملی آمریکا پنجشنبه هفته گذشته (14 اسفند) در گفتوگو با جفری گلدبرگ، مجری شبکه تلویزیونی بلومبرگ اظهارات قابل تاملی در این باره مطرح کرد. به گزارش «وطن امروز»، وی درباره توافق هستهای با ایران گفت: ما باید با تهدید ایران مجهز به سلاح هستهای مقابله کنیم و تلاش ما نیز همین است. توانمندی سلاح هستهای، ایرانیها را به مراتب بیشتر از امروز جسورتر خواهد کرد. روز بعد از دستیابی به توافق احتمالی، نگرانی ما درباره سایر فعالیتهای ایران در منطقه دقیقاً مانند امروز خواهد بود و درست مانند امروز درباره حمایت آنها از تروریسم، حمایت ایرانیها از حزبالله و اقدامات آنها در منطقه که بر هم زننده ثبات است، نگران خواهیم شد، اما واقعیت آن است که اگر بتوان با راستیآزمایی مطمئن شد که آنها به سلاح هستهای نخواهند رسید، امنیت ما و همچنین امنیت منطقه بیشتر خواهد شد. نوع بازرسیهای مدنظر ما در توافق، نهتنها تأسیسات هستهای مانند نطنز، فردو و رآکتور اراک را شامل میشود، بلکه زنجیره تأمین اورانیوم از جمله کارخانهها و معادن اورانیوم و همچنین مراکز تولیدی که در آنها سانتریفیوژ ساخته میشود را نیز پوشش میدهد. ما کلیت برنامه هستهای ایران را در نظر گرفتهایم، این بهترین شیوه بازدارنده در مقابل فعالیتهای سری است، زیرا با این کار میتوان به فعالیتهای ایرانیها پی برد و اینکه آنها به طور بالقوه تأسیسات نگرانکننده را نخواهند داشت زیرا ناچار هستند زنجیره تأمین مخفیانه را برای فراهم کردن مواد اولیه چنین تأسیساتی به وجود آورند. وی افزود: آنچه تفاوت میکند این است که ایران، بازرسی و شفافسازیهایی را فراتر از (تعهدات) هر کشور دیگری در دنیا که برنامه مشابه (هستهای) دارد، خواهد پذیرفت. در اینجا اعتماد را مبنای کار قرار نمیدهیم، اصلاً هدف نظام بازرسیها این است که بتوانیم برای بیش از یک دهه، فعالیتهای ایرانیها در زمینه برنامه هستهای را راستیآزمایی کنیم. بنرودز تصریح کرد: «ما بر سر توافقی با دوره زمانی مشخص مذاکره میکنیم، ما بر سر توافق دائمی مذاکره نمیکنیم و هرگز قصد ما این نبوده است. بنابراین همواره دوره زمانی ثابتی برای توافق وجود خواهد داشت. اقدامات مرتبط با شفافسازی بعد از دوره محدودیتهای تعیین شده برای برنامه (هستهای ایران) نیز ادامه خواهد داشت تا ما بدانیم، ایرانیها با برنامه هستهای خود چه میکنند و آن زمان تصمیم بگیریم. گمان کنم مساله این است که چرا نباید به مدت 10 سال یا بیشتر، محدودیتهایی با قابلیت راستیآزمایی را در ارتباط با برنامه هستهای ایران داشته باشیم که از دستیابی ایرانیها به سلاح هستهای جلوگیری کند، بعد از آن نیز نخستوزیر اسرائیل، رئیسجمهور آمریکا و جامعه بینالمللی بعد از پایان دوره توافق میتوانند درباره نحوه ادامه کار تصمیم بگیرند». معاون مشاور امنیت ملی آمریکا در ادامه تلویحا به اظهارات نتانیاهو در کنگره آمریکا واکنش نشان داد و گفت: «ما براساس سیاست خود، مخالفت با دستیابی ایران به سلاح هستهای را ادامه خواهیم داد بنابراین اینگونه نیست که ایران اجازه داشته باشد تا پایان دوره توافق صبر کند و بعداً به سلاح هستهای برسد. محدودیتهایی وجود دارد که در مدت توافق اعمال خواهد شد؛ اقدامات مربوط به شفافسازی دائمیتر خواهد بود. نهایتاً در پایان دوره توافق نیز میتوانیم تصمیم بگیریم اوضاع چگونه است».
توافقی بدتر از بمباران
اما ادامه اظهارات رودز نیز بسیار قابل تامل است. او معتقد است توافق پیشرو، تبعاتی بیشتر از بمباران بر تاسیسات هستهای ایران دارد. وی گفت: «اگر توافق قابل راستیآزمایی به مدت 10 سال یا بیشتر حاصل شود، آنگاه از راه دیپلماتیک مسیری در اختیار داریم که اطمینان یابیم ایران به سلاح هستهای نخواهد رسید. اگر ایران به چنین توافقی با ما نرسد و ما به تحریمها بازگردیم، آنگاه گزینههای پیشرو برای آمریکا و جامعه بینالملل محدود خواهد شد. در این شرایط نیز یا باید منتظر بود که ایران کاملاً زیر فشار تحریمها تسلیم شود که با توجه به ماهیت رژیم ایران چنین چیزی بعید است یا اینکه باید به گزینه اقدام نظامی فکر کرد. رئیسجمهور آمریکا گفته است همه گزینهها روی میز قرار دارند و این را جدی میگوید. موضوع این است که گزینه نظامی به اندازه روش دیپلماتیک، در تضمین اینکه ایران برای مدت زمان طولانی به سلاح هستهای نخواهد رسید، تأثیرگذار نیست».
رودز تصریح کرد: حتی اگر تحلیلهای مستقل را در نظر بگیرید، توافقی که 10 سال یا بیشتر دوام بیاورد، بیشتر از بمباران چند تأسیسات میتواند برنامه هستهای ایران را عقب بیندازد. واقعیت آن است که ایرانیها، چرخه سوخت هستهای را میدانند، دانش تخصصی لازم را دارند و در سناریوی اقدام نظامی، به احتمال زیاد ایرانیها به آستانه گریز هستهای خواهند رسید و فعالیتهایشان سری خواهد شد».
توافقی برای تغییر!
اما موضوع تلاش برای تغییرات سیاسی در ایران از طریق توافق هستهای نیز مورد اشاره رودز قرار گرفت. او در دفاع از این گزاره گفت: «ما حتی به فرض اینکه رژیم ایران تغییر نخواهد کرد، توافق (هستهای) خواهیم کرد. به بیان دیگر، این توافق هستهای که به دنبال آن هستیم براساس ارزشمندیهای خود آن صورت میگیرد. واقعیت آن است که به علت بیاعتمادی به رژیم، توافق خواهیم کرد زیرا توافق، راستیآزماییهایی را شامل میشود که به ما اجازه دسترسی بیسابقه به برنامه هستهای این کشور را میدهد. با وجود این، اگر حصول توافق به ما در رسیدن به وضعی کمک کند که رژیم ایران میانهرو شود، بدیهی است که این را ترجیح میدهیم. با وجود این، روی این موضوع حساب باز نکردهایم. مشاهدات ما در سالهای اخیر که ایران منزوی بود، نشان میدهد ایرانیها اختصاص بودجه به برنامه هستهای و سپاه پاسداران را در اولویت قرار دادهاند و تندروها در اوضاع کنونی بسیار در آسایش هستند، آنها هنوز حسابهای خود را دارند و فعال هستند. گمان میکنم در صورت دستیابی به چنین توافقی، احتمال آن وجود دارد که قشر تازهای از جامعه ایرانی که چندان با تندروها راحت نیست، قدرت بگیرد و این مساله به سیاستهای میانهرو بیشتری منجر شود که این برای آمریکا، اسرائیل و کل منطقه بسیار خوب است. اما باز هم تأکید میکنم ما روی این موضوع، حساب باز نمیکنیم. به اعتقاد من، با وجود توافق هستهای احتمال شکلگیری چنین پویشهایی بیشتر است، تا زمانی که توافقی در کار نباشد».
جشن اطلاعاتی سرویسهای غربی
بالاترین مقام اطلاعاتی آمریکا گفته است سرویسهای اطلاعاتی اروپایی و آمریکایی خود را آماده استفاده از اطلاعات انبوهی میکنند که توافق نهایی ایران و غرب در اختیار آنها قرار خواهد داد.
جیمز کلاپر، مدیر اطلاعات ملی آمریکا در گفتوگو با چارلی رز از شبکه تلویزیونی بلومبرگ، در روز 13 اسفند، «تمرکز» دستگاههای اطلاعاتی غربی را راستیآزمایی پایبندی ایران به توافق نهایی خوانده است. به گزارش ایران هستهای، وی با لحنی آکنده از اطمینان از اینکه توافق نهایی حاصل خواهد شد، گفته است: «تمرکز من و دستگاههای اطلاعاتی آمریکا بر این است که اگر مذاکرات موفقیتآمیز باشد و توافقی حاصل شود، بر اجرای این توافقنامه نظارت داشته باشیم و آن را راستیآزمایی کنیم. این مساله بشدت به بازرسیها و پایشهای گسترده و شدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی بستگی خواهد داشت. این مساله برای توانایی ما به منظور راستیآزمایی بسیار حائز اهمیت است. تمرکز دستگاههای اطلاعاتی آمریکا بر این مساله خواهد بود». کلاپر که رئیس 16 نهاد اطلاعاتی آمریکا از جمله سیا محسوب میشود، اضافه کرده است: «ما به اطلاعات اساسی و پایه نیاز خواهیم داشت که بازرسیها و پایشهای نهادهای یادشده با نمایندگی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را در اختیار ما قرار بدهند. ما با تواناییهای اطلاعاتی پویای خود و شرکایمان بویژه اسرائیل، این اطلاعات را دوباره بررسی خواهیم کرد». این اظهارات به خوبی نشاندهنده آن است که سرویسهای اطلاعاتی آمریکا روی مطلوبیت توافق نهایی هستهای با ایران هیچ بحثی ندارند و صرفا در پی آن هستند با کسب اطلاعات از برنامه هستهای ایران از پایبندی ایران به آن مطمئن شوند. وی همچنین تایید کرده است برآورد اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل درباره برنامه هستهای ایران یکسان است. کلاپر گفته است: «ما همکاری بسیار خوبی با دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل داریم. سابقه این همکاری نیز به 30 تا 35 سال قبل بازمیگردد. دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل بسیار حرفهای و بسیار توانمند هستند. ما در سطح اطلاعاتی، روابط بسیار نزدیکی داریم. ما درباره اطلاعاتمان درباره توانمندیهای ایران و برنامههای احتمالی آتی آن نظر یکسانی داریم». جیمز کلاپر در ادامه درباره محاسبات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مذاکرات هستهای گفته است: «به نظر من، هدف او در این زمینه آن است که اولا از تحریمها رها شود. این مساله راز نیست. تحریمها به اقتصاد ایران ضربه زده است. آیتالله خامنهای میخواهد توافقی حاصل شود که حق ایران را در داشتن برخی فعالیتهای هستهای به رسمیت بشناسد و شاید هم دستکم در سطح آستانه قرار داشته باشد تا این گزینه را حفظ کند که در آینده بخواهد سلاح هستهای بسازد. براساس ارزیابی ما ایران در حال حاضر چنین سلاحی ندارد». وی ادامه داده است: «باید توجه داشته باشید که در داخل ایران نیز جناحهای مختلف وجود دارد. در ایران تندروهایی وجود دارند همانطور که در آمریکا تندروهایی هستند. بیتردید کسانی در ایران هستند که میخواهند ایران سلاح هستهای داشته باشد اما برآورد ما این است که فقط یک نفر میتواند در این باره تصمیم بگیرد و آن فرد رهبر عالی ایران است و او در مقطع زمانی کنونی تصمیم نگرفته است سلاح هستهای بسازد». کلاپر درباره توانمندیهای فنی ایران نیز میگوید: «آنها (ایرانیها) قادر خواهند بود مهارت و توانایی خود را در همه حوزههای مورد نیاز برای تولید سلاح هستهای و استفاده از آن حفظ کنند. آنها هماکنون نیز مهارتهای خاصی دارند. در حقیقت این مساله، تصمیمی سیاسی برای آنهاست و نه اینکه آنها دانش و توانایی فنی لازم برای این کار را نداشته باشند، زیرا آنها چنین تواناییای را دارند».
منبع: وطن امروز