به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، گفت وگو با همسر شهيد مصطفي احمدي روشن براي ما هم جالب و هم غافلگير کننده است . توصيف او از ويژگيهاي اخلاقي شهيد ، چگونگي ازدواج و ۳ سالي که طول مي کشد تا خانواده وي پاسخ خواستگاري خانواده شهيد را بدهند .« ايشان ملاک هايي داشت... مثلا من موافق سادگي زياد زندگي نبودم و فکر مي کردم ايشان خلاف من نظر دارند اما بعد که صحبت کرديم متوجه شدم اشتباه است و ايشان هم گفتند هيچ وقت اسلام دنبال سادگي بيش از حد نيست... برخي از روي ظاهر او مي گفتند وي خيلي متعصب و خشک است اما... » . «بعد از شهادت مصطفي متوجه شديم به خانوادههايي در روستاهاي اطراف نطنز و کاشان کمک مي کرد».
از علاقه مصطفي به ماشين مي گويد و اشاره ميکند که « مصطفي خيلي عاشق ماشين بود و شايد چند مدل ماشين از ۲۰۶ تا گل و ماکسيما عوض کرد».
راستش را بگويم، براي من به عنوان مصاحبه کننده، ديدن فرزند شهيد، عليرضاي خردسال که حالا ۲ دندان شيري اش هم افتاده و به معناي واقعي کلمه کلاس اولي شده، بيش از هرچيز اهميت داشت. ديدن عليرضا البته بيش از دوسه دقيقه طول نکشيد. خيلي اهل حرف زدن و خوش و بش نبود اما لبخندهايش مدام روي صورتش بود و سرزندگي و اميد را حکايت مي کرد.
اميد در خانه اي که گوشه گوشه اش عکس هاي مصطفي قرار داشت و در لابه لاي اين عکس ها، تصاوير عليرضا در آغوش رهبر انقلاب، رنگ ديگري به خانه مي داد.
مسعود مي گفت خانم مارپل شده اي!
باور اين واقعيت که از شهادت مسعود فقط ۵ سال و ۳ ماه گذشته برايش دشوار است. چرا که عقيده دارد زمان و عقربه هاي ساعت طي ۲۷ سال و ۴ ماه زندگي مشترک با همسر و همراه سرعت زيادي داشته و اکنون که او رفته حرکت عقربه ها کند شده و با هر جنبش آرام شان عقرب گونه نيش فقدان مرد آرزوهايش را بر تنش ميزنند.
منصوره کرمي همسر دکتر مسعود علي محمدي نخستين دانشمند شهيد هسته اي کشور که در زمستان سال ۸۸ به شهادت رسيد در گفت وگويي متفاوت با خراسان به مرور خاطرات خود از زندگي مشترک و ويژ گي هاي اخلاقي آن شهيد مي پردازد .
از شرايط خاص کاري شهيد علي محمدي مي گويد: «زماني که پاکت هايي را به خانه مي آورد به شوخي ميگفت چيز مهمي داخل آن نيست فقط به دليل اينکه در مرکزي که کار مي کنيم مهر محرمانه زياد توليد شده است پشت و روي اين بسته ها را ممهور به اين کلمه ميکنند...»
نگراني هايش درباره احتمال ترور شهيد و حوادثي که در آن دوره اتفاق مي افتد هم خواندني است « به خانه آمدم متوجه شدم صدايي از داخل خانه مي آيد با ترس شروع کردم به صحبت کردن با خودم بلا فاصله به مسعود زنگ زدم، گفت حسابي کارآگاه بازي مي کني و خانم مارپل شده اي!»گفت وگوي متفاوت خراسان با همسر شهيد علي محمدي را در ويژ ه نامه نوروزي بخوانيد.
منبع: فرهنگ نیوز