به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، صنعت حفاري به عنوان پيشقراول صنعت نفت در اقصي نقاط جهان، جايگاه متفاوتتري نسبت به ساير بخشهاي اين صنعت دارد به طوري كه تمامي عمليات بالادست و پايين دست مديون عمليات حفاري است. با توجه به اهميت مقوله حفاري در قيمت تمام شده نفت و همچنين كاهش هزينههاي پروژه يا افزايش آن توجه به چند نكته در حوزه حفاري ضروري است:
1- بهرهوري: در تمامي مديريتهاي ستادي و عملياتي در همه بخشهاي اقتصادي، موضوع بهرهوري موضوعي قابل تأمل و مهم به شمار ميرود؛ در رده بندي بنگاههاي اقتصادي، بهرهوري همواره يكي از پارامترهاي تعيينكننده بوده و است كه متأسفانه در شركتهاي ايراني توجه به بهرهوري كمتر ديده ميشود. ساختار دولتي و شبه دولتي شركتهاي حفاري و عدم ايستادن روي پاي خود، دليل اصلي بروز اين چالش بزرگ است در حالي كه اگر اين شركتها با سرمايه كاملاً خصوصي اداره ميشدند، وضعيت به طور كلي متفاوت بود. در ميان شركتهاي حفاري كه در كشور حضور دارند تعداد اندكي از آنها به موضوع بهرهوري توجه دارند كه نشئت گرفته از عواملي نظير عدم يكپارچگي در مديريت، ناقص بودن حلقههاي عمليات حفاري، دكل داري و نه بنگاهداري و... است. بهرهوري در حفاري حافظ منافع كوتاهمدت، ميانمدت و بلندمدت شركت هاست كه با محقق كردن آن، صرفهجوييهاي ميليارد توماني نصيبشان خواهد شد.
2- نگاه فرامرزي: شركتهاي حفاري نبايد نگاه خود را با نيازهاي «داخل» ميزان كنند زيرا با توسعه آنها نيازها فروكش ميكند و بهترين زمان براي حضور در پروژههاي بينالمللي و به طور خاص كشورهاي همسايه است. اين كشور برنامه وسيعي براي ميادين خود دارد و آيندهنگري اقتصا ميكند براي كسب درآمد و مطرح شدن در كشورهاي نفتخيز، نگاهي مدقانه به اين كشور داشت، البته بايد در نظر گرفت برطرف كردن نيازهاي داخل و ميادين مشترك در اولويت نخست شركتهاي حفاري است اما كسب آمادگي براي فعاليتهاي برون مرزي به واسطه توانمند نشان دادن متخصصان ايراني ضروري است.
3- كاهش زمان حفاري: يكي از مشكلات بزرگ صنعت نفت ايران كه موحب تحميل هزينههاي سنگين به كشور ميشود طولاني بودن زمان حفاري نسبت به استانداردهاي بينالمللي است به نحوي كه گاه ديده ميشود متوسط حفر چاههاي نفت و گاز در ايران دو برابر متوسط جهاني است. شركتهاي خصوصي به خوبي از قيمت اجاره دكلهاي دريايي و خشكي آگاهند. فرض كنيد اگر شركتي براي حفر يك حلقه چاه دريايي، دكلي را به مدت دو ماه اجاره كند و قيمت اجاره دكل به طور روزانه 150هزار دلار باشد رقمي بيش از 9 ميليون دلار را بايد به صاحب دكل بپردازد. اگر اين شركت تنها 10 روز عمليات حفاري را كاهش دهد يك ميليون و 500 هزار دلار در هزينههايش صرفهجويي خواهد كرد.
4- تكميل زنجيره: يكي ديگر از الزامات شركتهاي حفاري، تكميل زنجيره حفاري از مهندسي حفاري گرفته تا ارائه خدمات فني به دكلهاست؛ شركت هايي ميتوانند در حوزه حفاري عرض اندام كنند كه در تمامي حلقههاي اين زنجيره، به بلوغ رسيده باشند و كمترين خللي از جانب خود به آنها وارد نشود. صرف وارد كردن يك دكل و اجاره آن به ديگر شركتها نميتواند ارزش افزودهاي را براي كشور به ارمغان بياورد بنابراين بايد تاكيد بسياري بر تكامل شركتهاي حفاري داشت و تا آن جايي كه امكان دارد رشد قارچگونه را به توسعهاي همه جانبه تبديل كرد.
5- تبديل به شركتهاي توانمندتر: اين مقوله را بايد يكي از افقهاي شركتهاي حفاري دانست زيرا در جهان رقابتي و شرايط رقابتي كه هر روزه تغيير ميكند اين مهم ميتواند سكوي پرش فعالان اين بخش به حساب آيد. شركتهايي كه در مقايسه با ساير شركتهاي حفاري «كوچك» هستند بايد با تعريف استراتژي دقيقي در حوزه حفاري، طوري برنامهريزي كنند كه در چشماندازي بلند مدت، توانايي رقابت با شركتهاي مطرح را داشته باشند؛ همانطور كه اشاره شد در فضاي امروزي و ظهور شركتهاي جديد، رقابت حرف اول و آخر را ميزند و چنانچه نسبت به اين مقوله بيتوجهي شود، شركتهاي حفاري محكوم به فنا هستند.
منبع : روزنامه جوان