به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، بازار حدود 400 ميليون نفري ايران و كشورهاي همسايه، ايران را به پاتوق نشستهاي مخفي سرمايهگذاران خارجي تبديل كرده است به نحوي كه ديگر بعيد است حتي تجار و سرمايهگذاران منتظر توافق نهايي هستهاي باشند اما بايد مراقب زياده خواهيها و فرصت طلبيهاي شركتهاي خارجي بود.
رفت و آمدهاي تجاري در حوزههاي مختلف بين كشورهاي غربي و شرقي در جريان است. به تعبير آلماني ها« دو سرعت» براي سرمايه گذاري و تصاحب بازارهاي ايران در جريان است و هيئتهاي خارجي از ايتاليايي و اسپانيايي تا آلماني و فرانسوي در ترافيكي سنگين اما با چراغ خاموش در رفت و آمد هستند.
هر از چند گاهي خبرهاي اين ديدارها از سوي رسانههاي آن ور آب منعكس ميشود تا بار ديگر نشان دهيم اقتصاد ما همچنان براي داخليها غيرشفاف است و معلوم نيست طراحان اين ديدارها چه كساني هستند و هدف از اين ديدارها چيست؟ بنابراين گزارش اما اين روزها بيش از همه قرارها، ديدار مسئولان هندي براي سرمايهگذاري در صنايع پتروشيمي و توريستهاي تاجر و سرمايهگذار امريكايي بيشتر در رسانهها نمود دارد و اين نگراني را ايجاد كرده است كه مذاكره كنندگان تا چه حد زياده خواهند !
صرفنظر از بررسي اين موضوع از نگاه سياسي و حضور سناتور حامي اسرائيل در هيئت تجاري امريكايي بازديد آنها از لانه جاسوسي امريكا و ديدار با يك روحاني ارشد در قم و... آنچه از منظر اقتصادي مهم و قابل تأمل است تحركات غير شفاف و پيشنهادات عجيبي است كه لابد در اين ديدارها مطرح ميشود و در خلأ رسانهها و اطلاع رساني نگرانيهاي جدياي را ايجاد كرده است.
بنابر اين گزارش اگر چه اهداف چند لايه اين ديدار گروه تاجر و سرمايه گذار هنوز روشن نيست ومنابع اطلاعاتي رسانهها فقط روزنامههاي امريكايي هستند، با اين حال پيشنهاد لو رفته هيئت هندي كه تمايل به سرمايه گذاري در صنعت پتروشيمي دارد، اين نگراني را ايجاد كرده كه در غياب رسانهها وبي خبري، دولتمردان و مسئولان ديدار كننده در اين ديدارهاي مخفي تن به قراردادهايي بدهند كه براي يك سرمايهگذاري 3 ميلياردي، 31 ميليارد سود تقديم شريك زياده خواه خود بكنند. آن هم با آهنگ «خوشحال» (happy) فارل ويليامز؟!
از اين رو است كه ميگوييم نه تاجرهاي توريست دلخوش به آهنگ هپي در رستورانهاي الهيه ذوقمرگ شوند و آن را نشاني از علاقه مندي همه ايرانيها به امريكاييها بدانند چراكه طي اين36 سال تخاصم امريكاييها به كرات به اثبات رسيده و نه مسئولان ما در اين نشستهاي مخفيانه با اين تصور كه آخرين فرصتهاي ديدار است، تن به هر پيشنهادي بدهند و همچنين به وزارت امور خارجه پيشنهاد ميكنيم طرحي براي انعكاس اين ديدارها طراحي كند تا بار ديگر وزير امور خارجه كشورمان در رسانههاي ملي از مردم نپرسد كه: چرا شما به گفته مسئولان و رسانههاي امريكايي اعتماد داريد اما به گفتههاي مسئولان خود استناد نميكنيد؟ واقعيت اين است كه معمولاً فساد، رانت، قراردادها و امتيازهاي سنگين اقتصادي معمولا در فضاهاي مخفي و غير شفاف انجام گرفته، لذا بايد مسئولان بيش از پيش عمليات اطلاع رساني شفاف را در دستور كار قرار دهند و بايد مراقب نوع ديدارها وتوافقها بود و به قول معروف: از حول حليم در ديگ نيفتيم !
اي كاش نصرالله جهانگرد؛ (شخصي كه برخي وي را نفر اصلي وزارت ارتباطات بعد از واعظي معرفي ميكنند، يكي از چهرههاي اصلي ديداركننده با هيئت تجار امريكايي بوده است) به جاي اينكه از رسانههاي خارجي دريابيم كه مايل به محرمانه بودن اين ديدار است، در اقدامي شفاف و رسانهاي به موضوع مذاكره ميپرداخت يا كوروش رزاقي كه از سوي رسانههاي امريكايي مشاور برجسته اقتصادي در ايران معرفي شده، پتانسيلهاي اقتصاد ايران را در قابليتهاي مختلف به رسانههاي داخلي نيز توضيح ميداد.
مهردادعمادي اقتصاددان چندي پيش به دولتمردان توصيه كرده بود در نشستهاي تجاري بايد شفاف باشند و خداي ناكرده اگر گروههاي تجار و سرمايهگذار خارجي به ايران آمدند، درخواستهاي خصوصي و غيرمتعارف نداشته باشند، چون بلافاصله پخش ميشود و در نتيجه اثر منفي خواهد داشت.
بنابراين گزارش به نظر ميرسد پس از اين واقعه، مسئولان متولي بايد براي اين مورد و موارد مشابه به اين سؤالات پاسخ دهند كه چه كساني اين گروهها را به ايران آورده يا ميآورند و با چه كساني مذاكره داشتهاند؟ و اگر گزارش بيبيسي پخش و نيويورك تايمز گزارشي از آن چاپ نميكرد، آيا رسانههاي ما اصلاً در جريان ورود چنين هيئتي به ايران بودند؟
اين سؤالات از اين جهت قابليت بررسي و طرح دارد كه تقريباً تمامي مديران بلندپايه دولت متفقالقول بر اين باور بودند فساد و رانت در كشور نهادينه شده وحتي در درون سيستمهاي نظارتي نيز رسوخ كرده است.
حركت امريكاييها به سمت جاده مخصوص
اما اين تمام ماجرا نيست زيرا خبرها از برنامهريزي خودروسازان امريكايي براي ورود به بازار ايران حكايت دارد؛ برنامهريزياي كه شايد چند ماه پيش از منطقه آزاد ارس آغاز شده و روز گذشته خبرگزاري مهر از حركت امريكاييها به سمت جاده مخصوص خبر داد.
سخنگوي «شوراي سياستگذاري خودرو» در اين باره گفته است برخي خودروسازان امريكايي، پيغامهايي را براي خودروسازان ايراني فرستادهاند و برخيها را نيز واسطه كردهاند كه پاي مذاكره با خودروسازان ايراني بنشينند اما بايد اجازه داد ريزهكاريهاي آن، در يك زمان مناسبتر اطلاعرساني شود. محمدرضا نجفيمنش گفته است: نكاتي در مورد عقد قرارداد با خودروسازان امريكايي حتماً لحاظ خواهد شد كه نمونه آن، منافع ملي است كه بايد در اين قراردادها لحاظ شود و صنعت داخلي بايد در يك قرارداد جوينت ونچر «برد- برد»، توليد مشترك با خودروساز امريكايي داشته و بخشي از توليدات را صادر كند.
از حضور امريكاييها ذوقزده نشويم
اما اسدالله عسگراولادي، رئيس اتاق بازرگاني مشترك ايران و چين ميگويد: چهار شركت خودروساز امريكايي در گذشته با ايران برخي همكاريها در صنعت خودرو را آغاز كرده بودند.
عسگراولادي بر اين نكته تأكيد دارد كه نبايد از ديدن غربيها و امريكايي براي حضور در بازار پرمنفعت ايران ذوقزده شد. به همين دليل است كه ميگويد: بازار ايران بايد به نحوي در اختيار امريكاييها قرار گيرد كه بتوانيم بابت اين تحويل بازار به آنها، خدمات زيادي را هم از آنها دريافت كنيم، نه اينكه بازار را به صورت مجاني و با حاشيه سود بالا در اختيار آنها قرار دهيم.
وي ميافزايد: امريكاييها بايد بابت حضور در بازار ايران، برخي شروط را رعايت كنند و تعهد دهند به بازار ايران پايبند هستند. در غير اين صورت، نبايد ما پيشگام شويم و بازار را به راحتي در اختيار آنها بگذاريم.
منبع : روزنامه جوان