به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، درحالی که امور مهم کشور باید با مشورت و طرح های کارشناسی، طبق برنامه های بلند مدت و منطبق با چشم انداز توسعه کشور پیش برود، کم حوصلگی، خود رایی و تاب آوری پایین برخی مسئولان و مدیران دولتی در سالیان متمادی، یکی از عوامل اصلی عدم پیشرفت منطبق با سند توسعه و به عنوان یکی از موانع اصلی دستیابی به این سند برآورد می شود.
معضل تاب آوری کم به حدی در جامعه ما گسترش یافته است که حتی اقشار فرهیخته جامعه مانند پزشکان و وکلا نیز، تحمل یک سریان طنز انتقادی را ندارند و هرگونه نقدی در جامعه با واکنشی عجیب از سوی دولت و اجتماعات صنفی (مانند سازمان نظام پزشکی و کانون وکلا) مواجه می شود. واکنشی سرکوبگرانه که درصورت خشکاندن ریشه نقد و نقادی، یک خطر بزرگ برای کشور تلقی می شود؛ چرا که هر سیستمی که نقد و اصلاح روش ها را از خود دور کند، گرفتار آفات و فسادها خواهد شد.
در همین رابطه عباس علی الهیاری رئیس سازمان نظام روانشناسی کشور، گفته است:
" اگر فرد در شرایط ثبات و آرامش روحی و روانی کامل باشد، نباید حتی با تند ترین انتقادها واکنشی این چنینی نشان دهد. متاسفانه افراد جامعه ما سابقه خوبی در پذیرش انتقاد ندارند و این موضوع در سال های گذشته به دلیل مشکلاتی همچون مشکلات اقتصادی و تحریم ها افزایش یافته است.
نمی توان از جامعه ای که نخبگانش بردبار نیستند انتظار داشت مردم آن جامعه ، صبور باشند.
شاخص تاب آوری در سال های گذشته در کشور کاهش یافته است و باید با اجرای طرحی ملی به بررسی این رخداد در جامعه بپردازیم؛ زیرا اگر بخواهیم عدم نقد پذیری را در جامعه مرتفع کنیم باید دلایل آن ریشه یابی شود.
وی در ادامه، نداشتن اعتماد به نفس و بردباری را از دلایل نقدناپذیری عنوان کرد و افزود: نظام آموزشی مکانی مناسب برای آموزش اعتماد به نفس و بردباری به کودکان و نوجوانان است و مدارس نقش مهمی در این خصوص دارند.
الهیاری گفت: نظام آموزشی باید به دانش آموزان آموزش دهد که مثلا ایرادی که از آنها مطرح می شود به شخصیت و ذات آن مربوط نمی شود بلکه تنها نقدی به باورها و نظرات آنها است."(1)
با توجه به سخنان رئیس سازمان نظام روانشناسی کشور، مشخص است که در میان دولتمردان ما نیز این باور تحقق نیافته است که نقد به عملکردها، تخریب دستگاه های دولتی و شخصیت افراد نیست، بلکه زمینه ساز شناخت ضعف ها و در نتیجه آن بهبود عملکرد است.
همین عامل است که در دولت های گذشته هزینه های سنگینی را به کشور از بعد مادی و معنوی تحمیل کرده است، از دولت سازندگی گرفته تا دولت تدبیر و امید. آنچنان که دولت سازندگی به ریاست حجت الاسلام علی اکبر هاشمی رفسنجانی با یکه تازی در امور اجرایی بدون توجه به نظرات کارشناسان و دلسوزان نظام، به بهانه مقابله با اقتصاد دولتی، لجام گسیختگی اقتصادی و سرمایه داری را ترویج کرد و اقشار مستضعف جامعه را تحت فشار شدید قرار داد. همچنین با فشار شدید بر منتقدان و رسانه ها سانسور و فضای خفقان شدید را بوجود آورد و با منتقدان به بدترین انواع برخورد نمود تا آنجا که مرحوم سید احمد خمینی این اعمال دولت سازندگی را محکوم نمود و اشتباه دانست.(2)
روند عدم انتقادپذیری در دولت اصلاحات نیز ادامه پیدا کرد و آنهایی که شعار «زنده باد مخالف من» را سر می دادند، حتی دربرابر کم ترین نقدهای روزنامه های منتقد و نشریات دانشجویی، واکنش های تندی از خود نشان دادند، تاجایی که رئیس دولت اصلاحات در نشست دانشجویی، منتقدان را تهدید به اخراج از جلسه نمود! این نمونه البته نمونه کوچکی از عدم نقدپذیری دولت اصلاحات است؛ چرا که یکی از مهمترین نقاط مورد انتقاد در این دولت، ساخت احزاب دولتی به بهانه توسعه سیاسی بود که در نهایت برخی از همین احزاب دولت ساخته، در راستای تحقق اعمال افراطی و ساختارشکنانه خود، ابتدا فتنه کوی دانشگاه و 18 تیر را آغاز نمودند و پس از ناکامی، عبور از رئیس دولت اصلاحات را کلید زدند. اینگونه بود که شکست دولت اصلاحات کاملا علنی گردید و نتایج عدم پذیرش انتقادات دلسوزان نظام بر همگان روشن گردید.
دولت نهم و دهم با ریاست محمود احمدی نژاد نیز هرچند در انتقاد پذیری و سعه صدر در قیاس با دولت های پیش از خود در رتبه بهتری قرار می گیرد و نمونه ای از پرخاش رئیس دولت به منتقدان، نه مشابه دولت های قبل و نه مشابه دولت پس از آن یافت نمی شود، اما از تصمیمات یکباره و کارشناسی نشده رئیس دولت به شدت لطمه خورد. به عنوان نمونه انتقاداتی به برخورد احمدی نژاد با وزرا و نحوه عزل و نصب ها و همچنین خانه نشینی وی مطرح است؛ انتقاد به اعمالی که در حقیقت وضعیت دولت را از ثبات و تعادل خارج نمود و جو ناامنی روانی را در جامعه بوجود آورد.
همچنین انتقادات اساسی به نحوه اجرای طرح مهم و بزرگ هدفمندسازی یارانه ها و پرداخت یارانه نقدی توسط کارشناسان و مجلس شورای اسلامی به دولت وارد شد، اما دولت عملا به آنچه که خود خواست عمل کرد و در نتیجه لطمه ای عظیم به اقتصاد کشور وارد شد، میزان تورم نیز طبق هشدار کارشناسان اقتصادی رشد چشمگیری یافت و بزرگترین طرح اقتصادی کشور در سال های اخیر که می توانست موجبات جهش بزرگ اقتصادی را فراهم آورد، با مشکلاتی اساسی مواجه شد که رفع آن همتی بلند می طلبد.
اما دولت یازدهم که با شعار «تدبیر و امید» پا به عرصه مدیریت امور اجرایی کشور گذاشته است، در انتقاد پذیری از حداقل ها نیز چندان برخوردار نیست، چرا که منتقدان بارها توسط رئیس دولت، دکتر حسن روحانی و دیگر اعضای دولت با شدیدترین الفاظ خطاب شده و چنان با آنان رفتار شده است که گویی عده ای مواجب بگیر از خارج کشور مامور تخریب دولت شده اند. رفتار دولتی ها با منتقدان به قدری زننده بود که تذکرات مختلفی در باب پذیرش نقد در این رابطه از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به دولتمردان داده شد(3) تا روش و عملکرد خود را اصلاح نموده و از نقدهای منتقدان در جهت پیشبرد اهداف کشور استفاده نمایند.
این در حالی است که پس از مطالبه رهبر انقلاب از دولتمردان جهت شنیدن نقدها و عدم تخریب منتقدان، هنوز عمل مثبت قابل توجهی از سوی دولتمردان مشاهده نشده است. امام خامنه ای خطاب به مذاکره کنندگان فرمودند: «مسئولین باید بیایند مردم را و بخصوص نخبگان را از جزئیّات و واقعیّات مطّلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است؛ همدلی و همزبانی که ما گفتهایم، همدلی یک چیز زورکی نیست، یک چیز دستوری نیست که کسی دستور بدهد که مردم همدلی کنید، مردم هم بگویند چشم، این همدلی نمیشود... الان فرصت خوبی است برای همدلی؛ یک عدّهای مخالفند، یک عدّهای اعتراض دارند؛ خیلی خب، مسئولین ما که مردمان صادقی هستند، مردمان علاقهمند به منافع ملّیاند، بسیار خب، یک جمعی از مخالفین را ــ از آن افرادی را که شاخصند ــ دعوت کنند، حرفهای آنها را بشنوند؛ ای بسا در حرفهای آنها یک نکتهای باشد که این نکته را اگر رعایت کنند، کارشان بهتر پیش برود؛ اگر چنانچه نکتهای هم نبود، آنها را قانع کنند؛ این میشود همدلی؛ این میشود یکسانسازی دلها و احساسها، و به تبع آن عملها. به نظر من بنشینند، بشنوند، بحث کنند. حالا ممکن است بگویند آقا ما سه ماه بیشتر زمان نداریم؛ خب، حالا سه ماه بشود چهار ماه، آسمان که به زمین نمیآید؛ چه اشکالی دارد؟ کمااینکه آنها در یک برههی دیگری هفت ماه زمان را عقب انداختند.»(4)
اما پس از بیانات حکیمانه امام خامنه ای درخصوص نحوه تعامل دولتمردان با منتقدان و نخبگان، تنها کاری که از سوی تیم مذاکره کننده صورت گرفت، انجام مصاحبه و گفتگوهای یک طرفه در رسانه ها بود؛ اتفاقی برخلاف آنچه که توقع آن میرفت، یعنی برگزاری نشست های تخصصی با حضور دولتمردان و اعضای تیم مذاکرات و همچنین منتقدان. این رویکرد آنچنان بود که حتی یک نماینده رسمی از دولت تاکنون در مناظره و نشست های چندجانبه رسانه ای حضور نیافته و برخی برنامه های چالشی رسانه ملی که باید مسئولان در آن به ارائه توضیحات بپردازند، از جمله ثریا و مناظره نیز به همین دلیل تعطیل شد.
در حالی که انتقاداتی جدی از سوی کارشناسانی چون دکتر فریدون عباسی رییس سابق سازمان انرژی اتمی و دکتر مهدی محمدی کارشناس مسائل هسته ای در برنامه های رسانه ملی و دیگر نشست های تخصصی مطرح شده است، هنوز هیچ نشست مشترکی میان این کارشناسان منتقد و تیم مذاکره کننده برگزار نشده است و انتقادات کماکان پی پاسخ مانده است.
اینجاست که باید با دولتمردان تدبیر و امید و تیم مذاکره کننده گوشزد نمود که کم حوصلگی و تحمل نکردن منتقدان، قطعا به نفع کشور نخواهد بود و درصورتی که می خواهند پس از اتمام مسئولیت، از ایشان به نیکی یاد شود و آیندگان نیز قضاوت مناسبی درباره عملکرد مجموعه دولت یازدهم داشته باشند، به دور از عجله، بی حوصلگی و خود رایی، به تضارب آراء با منتقدان بپردازند و در مذاکراتی که با سرنوشت یک ملت بزرگ در ارتباط است، یک جانبه به پیش نروند؛ باشد که در پایان دولت یازدهم در تیتر روزنامه ها ننویسند «آنها که همه چیز را فدای مذاکرات کردند دیگر رفته اند!»
راستی آقای ظریف، مردم هنوز هم به صداقت شما و تیم مذاکره کننده آنچنان که رهبر گرامی انقلاب فرمودند، باور دارند؛ پس تا دیر نشده، فکت شیت ایرانی را برای روشنگری اذهان عمومی و جلب حمایت عموم مردم منتشر نمایید؛ ملت ایران منتظر است!
پانوشت:
1- وکلا و پزشکان بردبار باشند
2- برخی مسئولان نمیتوانند نظرات مخالف خود را تحمل کنند
3- بیانات رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی
4- بیانات رهبر انقلاب در دیدار با مداحان
منبع: فرهنگ نیوز