به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، در موضوع مذاکرات هسته ای که بحث داغ این روزهای نشستهای خانوادگی تا برنامه های دانشگاهی و البته نشست آقای ظریف و جان کری است و انقلابیون کوخ نشین ایرانی تا مستکبرین کاخ سفید را به لوزان خیره کرده، در روزهای پس از بیانیه لوزان، یک دست انداز جدید ایجاد شد و آن «عدم شفافیت جزئیات مذاکرات» و در «جریان نبودن مردم از واقعیت بده بستان» های انجام شده بود.
دست انداز جدید هستهای از کجا شکل گرفت
ماجرا از آنجایی شروع شد که دبه کردن آمریکایی ها درست چند ساعت پس از قرائت بیانیه لوزان با انتشار گزاره برگ (فکت شیت) کاملا مغایر با ادعاهای تیم ایرانی، «روح بیانیه و مذاکرات» را لکه دار کرد. در این گزاره برگ، طرف آمریکایی همه رشته های مذاکرات را پنبه کرد.
اما در کشاکش مطالبه مردم و گروه های نخبگان و البته دانشجویان از دولت در رابطه با انتشار گزاره برگ ایرانی، برای پاسخ به ادعاهای واهی طرف غربی، چندین صحبت متناقض، خاطر ملت ایران را آزرده کرد.
نخست اذعان رئیس سازمان انرژی اتمی مبنی بر درخواست رهبر انقلاب از وزارت خارجه برای انتشار فکت شیت ایرانی و آماده کردن پیش نویس آن توسط این سازمان، دوم تاکید جدی ظریف بر این نکته که «هیچ فکت شیت ایرانی وجود ندارد»، سوم ارجاع دادن مردم و نمایندگان آنان به اظهارات شفاهی دیپلمات ها تحت عنوان «بالاتر از فکت شیت» و نهایتا قرص حافظه ای که رئیس جمهور در پاسخ اصحاب رسانه تجویز کرد و آن «متن غیر رسمی که وجود نداشت» تبدیل شد به گزاره برگ ایرانی.
حمایت و تذکر جدی ملت، دست برتر دیپلماتها و «جیغ بنفش» بر سر مردم
در چنین شرایطی موج مطالبات مردمی و دانشجویی آغاز شد و در نشست های پیاپی خواستار انتشار جزئیات مذاکرات و مفاد محرمانه بیانیه لوزان و توافق احتمالی شدند. موضوعی که با عبارت «محرمانه نداریم» رنگ بوی تازه ای گرفت. تجمعات باشکوه مردمی «ما اجازه نمی دهیم» اگرچه پس از برگزاری در چند شهر کشور با برخورد «نامهربانانه» دولت متوقف شد اما پیامی جدی برای حمایت از دیپلمات های ایرانی و البته تاکید بر بد عهدی طرف غربی داشت.
جدای از دولت و ملت که «دو یار یک تیم» در جنگ دیپلماسی هسته ای بودند اما در این جریانات گروهی از نشریات و روزنامه ها و رسانه های زنجیرهای، به نام حمایت از دولت و در واقع با بازی در زمین دشمن، نه تنها در مقابل اعتراضات گسترده مردمی نسبت به زیاده خواهی 5+1، سکوت کردند بلکه تلاش کردند با برچسب زنی و استفاده از القابی نظیر «منفعت طلبی»، «دلواپسان جناجی»، «افراطی گری» و «اقدام علیه منافع ملی»، این خروش ملت را به دعواهای نازل سیاسی بدل کرده و خواستار برخورد مستبدانه دولت با این حمایت مردمی از تیم مذاکره کننده و البته ایستادگی در برابر تضییع حقوق ملی از سوی دشمنان این کشور شدند.
سکوت پادگانی؛ تلاش رسانههای زنجیرهای برای غصب آزادی دانشگاه و دانشجو
جدای از این حمله های همه جانبه به مطالبات به حق مردم و تکمیل پازل ایجاد «ضعف و تشتت» در جبهه خودی، رسانه های زنجیره ای حتی به تحلیل های معمول و رایج دانشجویی رحم نکردند و آزادی فضای دانشگاه را نیز در حصار تنگ نظری ها، تبدیل به پادگان دولتی کردند.
نقد بی محابا و پوشش جانبدارانه نشست های بررسی کارشناسی در محیط دانشگاه، اعتراض به تحلیل های دانشجویان و تقاضای برخورد با تشکل های دانشجویی که فراجناحی به رسالت و مطالبه گری های معمول خود در طول حضور همه دولت ها مشغول بوده اند، نمایی دیگر از چهره پشت نقاب این رسانه ها به نمایش گذاشت.
در یکی از این اقدامات، ویژه نامه رصد و تحلیل ماهنامه «حیات» دانشجویان دانشگاه امام صادق (ع) تحت عنوان «فتح» به مناسبت ولادت حضرت مهدی (عج) در مطالبی با عنوان «چشممان به جمکران است؛ نه لوزان!»، «داریم حجتیهای میشویم»، «خط قرمز عزت»، «بعد از ظهور هم مقاومت میکنیم» و... به بیان ابعاد مختلف مساله ظهور و بررسی مسائل سیاسی همچون مذاکرات هستهای پرداخت. این نشریه که به دلیل همزمانی با نیمه شعبان در محوطه مسجد جمکران و برخی تجمعات مردمی نیز توزیع شد، با برخوردهای عجیبی از سوی رسانه های مواجه شد.
وقتی رسانههای مدعی حمایت از دولت با «رادیوی سیا» هم صدا شدند
این برخوردها با درج خبری مبنی بر برخورد مردم با دانشجویان بسیجی -که نشریه ای در ارتباط با مذاکرات هسته ای در شب نیمه شعبان در مسجد جمکران منتشر می کردند – توسط برخی رسانه های زنجیره ای داخلی و حتی رسانه ی وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا «رادیوفردا» رخ داد.
در همین رابطه سایت خبری آفتاب که گفته می شود تحت مدیریت یکی از مقامات دولتی فعالیت می کند با انتشار مطلبی تحت عنوان «بهنام جمکران بهکام دلواپسان» به بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) حمله کرده و در قالب مصاحبه با یکی از نمایندگان مجلس اتهاماتی را به این تشکل دانشجویی وارد ساخت.
دفاعیات نشریه دانشجویی؛ چرا حقیقت مذاکرات و جزئیات آن را به مردم اطلاع نمیدهند؟
هاشمی گلپایگانی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) در پاسخ به این جریان سازی ها و اتهامات غیرواقعی و البته برخورد غیرعالمانه با فضای نقد دلسوزانه اینطور اظهارنظر می کند: «افرادی که حتی جرأت شنیدن سوالات جنبش دانشجویی را ندارند چه کاری جز انتشار چنین اخبار کذب و خلاف واقعی از دست آنها بر می آید؟جنبش دانشجویی چندین بار آنها را به دانشگاه دعوت کرد تا صدای دانشجویان را بشنود و اگر جایی سوء برداشتی بوده برطرف کنند اما چرا شجاعت حضور پیدا نکردند؟چرا هرگز این اندازه عرضه نداشتند که حقیقت مذاکرات را و جزئیات آن را به مردم اطلاع دهند؟ اینکه شجاعت گفتن حقیقت را به مردم ندارند هم تقصیر ماست؟!»
از ادعای برگزاری «همه پرسی» تا ممانعت از روشنگری هستهای و انگ منفعت طلبی به دانشجو
این فعال دانشجویی با کنایه ای به سخنان خاص رئیس جمهور در مورد برگزاری «همه پرسی» در رابطه با کم تحملی برخی مسئولان معتقد است: «عجیب است کسانی که مدعی هستند در موضوع هسته ای رفراندوم برگزار کنیم چگونه است که با تمام توان از مطلع شدن مردم از محتوای مذاکرات و توافقات جلوگیری می کنند؟ این چگونه نظر سنجی است که مردمی که می خواهند رای بدهند حق اطلاع از مذاکرات را ندارند؟چگونه مدعی می شوند مردم از آنها حمایت می کنند و در عین حال جرأت انتشار جزئیات مذاکرات را ندارند؟ باید گفت برخلاف آنها ما به مردم اعتقاد کامل داریم و وظیفه خود را مطلع ساختن مردم از حقیقت می دانیم.»
نکته قابل توجه در اظهارات این فعال دانشجویی و البته نظر قاطبه دانشجویان در مورد محتوای «جیغ بنفش» برخی رسانه ها در موضوع مطالبهگری برای شفافیت در پرونده هسته ای ایران این است که اتهام حزبی بودن و تاکید بر این که با توافق، منافع دانشجویان به خطر می افتد؛ یک ادعای مضحک است.
هاشمی گلپایگانی می پرسد: «این خنده دار نیست رسانه هایی که چند صد میلیون از دولت یارانه دریافت می کنند به چند جوان دانشجو انگ منفعت طلبی میزند؟ ای کاش به ما می گفتند در توافق شدن یا نشدن چه منفعتی برای ما وجود دارد که خودمان از آن بی خبریم، مثلا الان که توافق نشده چه چیزی به جیب ما رفته است؟ البته شاید منظورشان از منافعی که با این توافق به خطر افتاده است شرف و عزت ماست که قصد دارند همراه قلب راکتور آب سنگین اراک به باد سپرده شود، و یا خون شهیدان هسته ای است که این چنین وجه المعامله با غرب شده است، بله اگر این چنین فکر می کنند شاید حق با آنها باشد.»
مقولهای به نام اعتماد به ملت در برابر اصل پنهانکاری
واقعیت امر این است که دلواپسی حامیان دولت از این نشریه و سایر فعالیت های دانشجویی و روشنگرانه در سطح کشور، همه ناشی از یک اصل است «پنهان کاری». شاید اگر از همان ابتدای امر رفتاری را که دولت آمریکا در قبال متحدانش که سایه ایران را با تیر می زنند و البته برای کنگره انجام نمود و به سرعت آنها را در جریان جزئیات مذاکرات قرار داد، در این طرف مذاکره نیز شکل می گرفت، داستان روند دیگری می یافت.
این که با اعتماد به ملت آنها را از جزئیات مذاکره با دشمنان و بدخواهان مطلع می کردیم و نظرات صاحبان اصلی این انقلاب را جویا شده و در روند مذاکراه به کار می بستیم، باعث می شد امروز هیچ دست برتری بالاتر از اراده این ملت عظیم در لوزان، ژنو با هیج جای دیگر وجود نداشته باشد. چیزی که البته هنوز هم با وجود همه «محرمانه ها» قابل دستیابی بوده و ملت با اتکا به پشتوانه اصیل فکری خود و البته با دشمن شناسی عمیق، جریان مذاکرات را رصد کرده و واکنش های لازم را انجام خواهد داد.
چشممان به جمکران است؛ نه لوزان!
اما این نشریه دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) جدای از بیان آن چیزی که طبق بیانیه لوزان متعهد به اجرا شدیم و انتشار مفاد تعهدات کشور که از سوی دیپلمات های ایرانی پذیرفته شده؛ در مطلب « چشممان به جمکران است؛ نه لوزان!» شاید حرف دل خیلی از دانشجویان و انقلابیون هنوز مبارز و کاخ نشین نشده ی ایران را زده است.
نویسنده این مطلب در بخشی از بیان دغدغه های خود و هم کلاسی هایش می نویسد «آقا اصلا اگر می شود ظهور نکن، چون نظم جهانی را به هم می ریزید و هرچه رشته کرده ایم پنبه می شود و پیوندهای دوستیمان با ابرقدرتها گسسته خواهد شد. امروز اگر درس بال عاشورائی جامعه شیعه را مذاکره می دانند؛ قطعا درس بال سبز مهدوی آنهم، رسیدن به توافق جامع خواهد بود! اصلا وقتی می شود با زبان گفتگو کرد، دیگر چه نیازی به شمشیر و مبارزه است؟ انتقام از همه ظالمان جهان دیگر چه معنایی دارد؟ ما دیگر یاد گرفته ایم با گرگهایی که یک عمر هم به فکر دریدن ما بوده اند، لبخندزنان گفتگو کنیم و ظلم آنان را نادیده بگیریم. ... اما چرا امروز از منزوی شدن ترس داریم و حاضر هستیم با هر امتیازی دم کدخدا را ببینیم؟! حضرت روح الله اشتباه در محاسبه را به ما گوشزد می کند: "اگر توقع داريد که در یک شب همه امور بر طبق اسلام و احکام خداوند تعالي متحول شود، يک اشتباه است و در تمام طول تاریخ بشر، چنین معجزه اي روي نداده است و نخواهد داد و آن روزي که -ان شاء الله تعالي- مصلح کل ظهور نماید، گمان نکنید که يک معجزه شود و يک روزه عالم اصلاح شود؛ بلکه با کوششها و فداکاريها، ستم کاران سر کوب و منزوي مي شوند."»
شاید این قسمت از مقاله ی کنایه آمیز نشریه ی فتح، تمام دلواپسی جنبش دانشجویی و مردم عزتمند ایران را تشکیل می دهد، دلواپسی که عزت ملی و دینی در آن حرف اول را می زند. دلواپسی که ظاهرا با منافع گروهی از صاحبان رسانه های زنجیره ای هم راستا نبوده و آنان را نگران کرده است.
«آقا اصلا اگر می شود ظهور نکن، چون نظم جهانی را به هم می ریزید........ما دیگر یاد گرفته ایم با گرگهایی که یک عمر هم به فکر دریدن ما بوده اند، لبخندزنان گفتگو کنیم و ظلم آنان را نادیده بگیریم........امروز اگر درس بال عاشورائی جامعه شیعه را مذاکره می دانند؛ قطعا درس بال سبز مهدوی آنهم، رسیدن به توافق جامع خواهد بود! -----دلواپسی که ظاهرا با منافع گروهی از صاحبان رسانه های زنجیره ای هم راستا نبوده و آنان را نگران کرده است.»