به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو» برای مصاحبه به ساختمان عریض و طویل وزارت ارشاد در همسایگی بهارستان رفتیم و شاید به دلیل سمت معاون حقوقی و پارلمانی وزیر ارشاد بود که اتاق آقای سخنگو رنگ و بوی بهارستانی داشت. گپ و گفتمان با نوش آبادی از نمایشگاه قرآن و علت محدود شدن زمان و مکانی اش آغاز و دایره بحث چند ساعتمان به بهارستان هم کشیده شد. سخنگوی وزارت ارشاد اگرچه به رسم سخنگوها چندان صریح نبود و به تعامل با سایر قوا تأکید داشت، اما در طول گفتگو حتی از پیشنهادش مبنی بر نشست رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه به منظور حل اختلاف نظرها خبر داد.
علت لغو کنسرت ها نیز یکی دیگر از محورهای گفتگویمان بود و حسین نوش آبادی در لا به لای توضیحات مفصلش تأکید داشت که «نیروی انتظامی هیچ برنامه ای را لغو نکرده است و در واقع هیچ وظیفه و اختیاری هم در لغو برنامه ندارد». علاوه بر سفید و سیاه بینی های مطلق در خصوص فیلم ها، پای کتابهای پرحاشیه و اظهار نوش آبادی به مسامحت ارشاد در خصوص برخی آثار نیز به بحثمان کشیده شد.
علاوه بر بحثی مفصل در خصوص رابطه دولت به خصوص وزارت متولی فرهنگ و ارشادش با مجلس، سرنوشت تشرف عمره گذاران و حکم دادگاه مأموران خاطی سعودی، انبوه طرح های نیمه کاره فرهنگی و حتی بیمه خبرنگاران و ... گپ و گفت چند ساعته ای مفصل و خواندنی با سخنگوی ارشاد را رقم زد. آنچه در پی می آید حاصل این گفت و گو است.
در سالهای پیش رویه به این تریتب بود که نمایشگاه قرآن از دهه آخر ماه شعبان آغاز می شد و به صورت معمول تا شبهای قدر ادامه داشت. به چه دلیل در سال گذشته و همچنین امسال این رویه اجرا نشد؟
امسال نمایشگاه در دهه اول ماه مبارک رمضان (در نهایت دهم ماه رمضان) شروع و تا پایان این ماه دایر خواهد بود. برگزاری نمایشگاه نیازمند سازوکارهای فراوان، تجهیزات و منابع مالی و اقتصادی و همچنین نیروی انسانی است. بحث زمان هم مهم است. البته خوب بود که ما یک نمایشگاه دائمی قرآن کریم داشتیم و در طول سال مردم را با قرآن و دستاوردهای پژوهشی در این زمینه آشنا می کردیم. اما در حال حاضر به دلایل مختلف این امکان وجود ندارد. مهم اینست که این نمایشگاه بتواند با کیفیت برگزار شود. به لحاظ زمانی اگرچه هر چه موسع تر و فراخ تر باشد امکان بازدید مردم بیشتر است ولی الزاماً اینگونه نیست که اگر نمایشگاه در دوره کوتاهی برگزار شود کیفیت پایینی داشته باشد. چه بسا نمایشگاه هایی که در محدوده زمانی کوتاه ولی با کیفیت برگزار می شود. نمایشگاه قرآن هم در بهترین زمان ممکن برگزار می شود. البته همزمان با نمایشگاه تهران در سراسر کشور هم نمایشگاه قرآن برگزار می شود. این نمایشگاه ها از شامل محصولات مکتوب و الکترونیکی خواهند بود؛ تألیفات و چاپ های جدید، تحقیقات، نرم افزارهای قرآنی و حتی بازی های قرآنی نیز در نمایشگاههای قرآن عرضه می شوند.
پس تأخیری که برای آغاز به کار نمایشگاه قرآن اتفاق افتاده به دلیل کمبود منابع مالی است؟
قرار بود نمایشگاه بیست روزه برگزار شود. به صورت معمول استقبال از برنامه های ماه مبارک رمضان از دهه دوم این ماه است. از روز اول ماه رمضان شاید استقبال چندانی صورت نگیرد و هر چه روزها پیش می رود آمادگی و استقبال بیشتر است. البته بخشی هم به این دلیل است که منابع مالی محدود است و هر چه زمان را کوتاه تر کنیم فشارهای مالی کمتری بر ما می آید. البته برای قرآن هرچه خرج کنیم جا دارد و چیزی نیست که بخواهیم در آن صرفه جویی کنیم. یک بخش از دلایل کاهش زمان نمایشگاه، مشکلات و موانع مالی است. شایعه هم شده بود که امسال نمایشگاه قرآن برگزار نمی شود که با قاطعیت پاسخ داده ام که حتما برگزار می شود. ترویج و توسعه قرآن از اولویت های جدی و سیاست های مهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
چرا نمایشگاه قرآن از سال گذشته دیگر در مصلی تهران برگزار نمی شود؟
به دلیل محدودیت و برخی مشکلاتی که در فضای مصلی وجود داشت، بررسی ها صورت گرفت و قرار شد با همکاری نهادهای دیگر به خصوص شهرداری تهران که همواره در برگزاری نمایشگاهها به ما کمک می کنند، در تپه های عباس آباد و باغ موزه دفاع مقدس برگزار شود. تغییر مکان هم یک تنوع است و مناسب تر است. فلسفه ساخت مصلی برای اقامه نماز است نه نمایشگاه! برای نمایشگاه کتاب نیز چون مجبوریم از این مکان استفاده می کنیم.
اتفاقاً شاید جنس نمایشگاه قرآن با مصلی سنخیت بیشتری داشته باشد تا نمایشگاه کتاب. بنابراین اگر مجبور به برگزاری نمایشگاه در مصلی باشیم به نظر قرآن اولویت بیشتری دارد. به نظرتان
اینطور نیست؟
منابع مالی مامحدود است و هر چه زمان نمایشگاه قرآن را کوتاه تر کنیم فشارهای مالی کمتری بر ما می آید.هزینه برگزاری نمایشگاه در مصلی بالا می رود ولی باغ موزه دفاع مقدس هزینه کمتری داردخود مصلی در ماه رمضان برنامه هایی دارد. گاهی نماز جمعه برگزار می شود و گاهی برنامه های مناسبتی دارند. به همین دلیل احتمالاً خود مصلی هم از برگزاری نمایشگاه قرآن در این ماه استقبال نمی کنند. ضمن اینکه می دانید هزینه اجاره و هزینه های نمایشگاهی هم بالاست. مصلی تهران برای دوره ۱۰ روزه نمایشگاه کتاب نیز هزینه های بالا و اجاره بالایی را دریافت می کند. این هم یکی از مشکلات است. چون ارشاد مکان مناسبی برای برگزاری نمایشگاه ندارد، هزینه اش بالا می رود ولی باغ موزه دفاع مقدس هزینه کمتری دارد، دسترسی هم بهتر است. ضمن اینکه فضای باز بهتری هم دارد. بنابراین به دلیل محدودیت هایی که عرض کردم این امکان نبود که نمایشگاه قرآن را در مصلی برگزار کنیم.
در ایام نمایشگاه کتاب خاطرم هست که عنوان داشتید با کسی که مطلبی از افراد هتاک منتشر کند، قاطعانه برخورد می کنیم. در نمایشگاه نمونه های مختلفی از آثار افراد هتاک را در غرفه های مختلف شاهد بودیم. برخورد قاطع ارشاد در این زمینه چه بود؟
برخی غرفه ها تعطیل شد. با غرفه هایی که کتابهای غیر مجاز و یا کتبی با مضامین نامناسب را آورده بودند، برخورد کردیم. حتی برخی افراد هم برای ما حاشیه سازی کردند و بعضی از طریقی با برخی رسانه های خارجی و شبکه های ماهواره ای معاند مصاحبه و به دلیل اینکه به آنها اجازه عرضه آثارشان را ندادیم، وزارت ارشاد را زیر سوال بردند. ما واقعا باکسی تعارف نداریم. ما اعتقاد داریم فضای فرهنگی جامعه باید سالم باشد. تعبیر رهبری اینست که فرهنگ مانند هواست انسان باید هوای پاک را استنشاق کند. اگر هوا آلوده باشد سیستم عروقی و تنفسی را دچار مخاطره می کند. عرضه کالا و محصولات فرهنگی سالم وظیفه قانونی، شرعی و انقلابی ماست. باید به منابع و کتبی بها و مجال عرضه دهیم که در راستای حفظ ارزش ها و بنیان های فکری و عقیدتی نظام و همچنین منافع و مصالح کشور و باورهای ملی ما باشد. ما در این خصوص مماشاتی نمی کنیم. البته ملاک قضاوت ما سلایق سیاسی نیست و مبنا برای ما شرع و قانون است. در همین راستا جایی هم که تخلفی رخ داده قبل از اینکه دیگران بخواهند برخوردی داشته باشند خودمان برخورد کرده ایم. گرچه ما اعتقاد داریم فرهنگ و هنر به دیلل جایگاهی که دارند باید مصون از دخالت دیگران باشد و حتی الامکان سایر سازمان ها دخالت مستقیم نکنند. اگرهم جایی دغدغه و نگرانی وجود دارد به ما منتقل کنند تا خودمان اقدام کنیم و از این شرایط کسی سواستفاده نکند. از این رو در بحث نمایشگاه نیز خودمان اقدام کردیم اگرچه بعضی نهادها هم در ابتدا مداخله کردند. که بعد آنها را متقاعد کردیم که ورود مستقیمشان نه به مصلحت خودشان و نه به مصلحت حوزه فرهنگ و هنر کشور است. از این رو خودمان به صورت جدی برخورد کردیم زیرا نمی شود با اعتقادات و باورهای مردم و فرهنگ جامعه بازی کرد.
این برخوردها که اشاره داشتید منحصر به نمایشگاه است و یا سازوکار نظارتی دقیقی را در نظر گرفته اید که چنین آثاری اصلاً منتشر نشود که بعد از انتشار نیاز به اقدام های قاطع برای جلوگیری از عرضه باشد؟ وقتی کتابی منتشر می شود در نمایشگاه هم عرضه نشود بهرحال جایی برای عرضه دارد.
بله. کتابی که مجوز ندارد در هیچ کجا قابل عرضه نیست
یکسری از کتاب ها مجوز ارشاد داشتند و ناشرانشان هم قانونی هستند و به همین دلیل در نمایشگاه حاضر شدند و متاسفانه بعد از عرضه تازه متوجه اشکالات کتاب شده اید ...
برخی کتاب ها چاپ اولشان نبوده و در گذشته چاپ شده اند و این دولت در صدور مجوز به آنها نقشی نداشته و بعد از عرضه بررسی شد و متوجه شده ایم برخی مضامین با ارزش ها سازگاری ندارد و یا در این دوره دقت نظر بیشتری شده و باعث شده آنها را برای عرضه در نمایشگاه مناسب ندانیم. ممکن است اگر این کتب را برای طیف و گروه خاصی عرضه شود اشکالی نداشته باشد ولی عرضه عمومی آن تولید اشکال می کند و باید با آن برخورد شود. بنابراین همانطور که اشاره فرمودید برخی از این کتابها مجوز هم در گذشته داشتند شاید زمان اخذ مجوز، اشکالی نداشته، دقیق نبودند و یا حساسیت نداشتند. در حال حاضر به دلایلی این حساسیت و دقت نظر را بیشتر کردند علی رغم مجوز کتابها جمع اوری شدند.
به عنوان مثال کتابهای فاطمه اختصاری که شاعر شعرهای فردی چون شاهین نجفی است. تخصصی هم نیست ولی مجوز گرفته و عرضه شده است. از این موارد در نمایشگاه کم نداشتیم...
برخی افراد به هیچ وجه صلاحیت مجوز ندارند. آدمهایی که پیشینه شان نشان می دهد افرادی نزدیک به فرهنگ و باور مردم نیستند صلاحیت مجوز و عرضه کتاب ندارند.
عرض بنده همین است. چطور چنین فردی مجوز می گیرد، کتابش منتشر می شود و به نمایشگاهی به وسعت نمایشگاه ها بین المللی می رسد و در آنجا تازه می خواهیم جلوی عرضه کتابش را بگیریم! چرا از ابتدا جلوی این اثر گرفته نشده است؟
ممکن است برخی از آثار مربوط به گذشته ای باشد که فرد و اثرش مشکلی نداشته ولی از زمانی که رفتارهای سخیف و ضددینی و ملی از این فرد شاهد بودیم قطعا مجوزی برای این فرد صادر نمی شود و کتابهایش با این مضامین منتشر نمی شود. ولی ممکن است ناشری از گذشته کتابی از این فرد داشته باشد که با مسامحت عرضه شده است.
اگر جایی کسی بخواهد روزنه ای باز کند و از این فضای باز فرهنگی (به این معنا که همه را مشارکت دهیم و به مطالبات مردم تنوع دهیم) سواستفاده کند، جلویش را میگیریم. فضای باز فرهنگی به معنای ولنگاری اخلاقی و فرهنگی نیست. باور داریم که نویسنده باید باانگیزه و متعهد باشد و آثارش منطبق با مسائل شرعی باشد. البته برخی کتب تخصصی هم هست که کاری به باورها ندارد. بیشتر در حوزه فکر، اندیشه ای و علوم انسانی عرض می کنم که باید همه جهات دیده شود. البته یک تعبیری رهبری دارند که حالا آنهایی هم کتابهایی می نویسند که به لحاظ فرهنگی منطبق با باورهای ما نیست، اگر عناد نداشته باشند و بهانه ای برای دشمنان نشود؛ مانعشان نمی شویم و حمایتشان هم نمی کنیم. ما با فضای نقد و تضارب فکر سالم که پشتوانه اش دشمن نیست مخالفتی نداریم اما به آنها که مزدور و قلم به مزد هستند اجازه نمی دهیم.
یکی از سوالات مکرر این روزها از وزارت ارشاد در خصوص لغو مجوز کنسرت هاست. از طرفی وزارت ارشاد عنوان می کند مخالف این لغو هاست و از طرف دیگر ناجا اعلام میکند که قبل از اینکه ارشاد مجوزی بدهد باید هماهنگی های لازم با نیروی انتظامی صورت بگیرد. تعاملی میان وزارت ارشاد و سازمان ها و نهادهای مرتبط در این خصوص برقرار نیست که قبل از مجوز هماهنگی صورت بگیرد و کار به لغو مجوز نرسد؟
این تعامل اگر نباشد که اجرا نمی شود. این هم که اجرا شده با مشارکت سازمان های ذیربط بوده است.
پس این لغو مجوزها به چه دلیل است؟
صدور مجوز برای کنسرت ها و هم لغو آن جزو وظایف وزارت ارشاد است. با نیروی انتظامی هماهنگ هستیم زیرا بخشی از بدنه دولت و بالاخره تحت فرماندهی وزیر کشور هستند
یک شفاف سازی باید نسبت به وظایف ما و سایر نهادها انجام شود. آنچه اتفاق می افتد ناشی از یک نوع اختلاف در برداشت و موضوع است. وزارت ارشاد بر اساس وظایف ذاتی خود مجوز می دهد. صدور مجوز برای کل اثار فرهنگی و هنری در اختیار وزارت ارشاد است و دستگاه حاکمتی در این خصوص ارشاد است. صدور مجوز برای کنسرت ها و هم لغو آن جزو وظایف وزارت ارشاد است. اما برای اجرا نیازمند مساعدت و مشارکت نهادهای امنیتی، انتظامی، اطلاعاتی، اجرایی و سیاسی است. طبیعی است وقتی قرار است تجمعی به وسعت هزار، دوهزار و و حتی ده هزار نفر صورت بگیرد بدیهیست که نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات، استانداری ها، شورای تامین و ... باید ورود کنند. چون قرار است کاری صورت بگیرد که به طور طبیعی تبعات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی به همراه دارد. این حق برای نهادهای انتظامی نسبت به تعیین و تشخیص مکان، تأمین امنیت و رفع موانع فیزیکی در آنجا، وجود دارد و ما نیز برای اجرای برنامه ها ملزام به هماهنگی با آنها هستیم. مجوز و کیفیت عرضه با وزارت ارشاد است اما چگونگی هماهنگی و اجرا حتما باید با نهادهای ذیربط و مرتبط با آن موضوع باشد. که تا به حال هم این رویه صورت گرفته است. البته برخی موارد هم که نیروی انتظامی نظری داده، برخورد و مداخله ای کرده است بر اساس فرآیند دیگری بوده است. البته ما از آن گلایه مند هستیم که برخی اوقات برنامه های هنری ما لغو می شود و ما خودمان توجیه نیستیم. نیروی محترم انتظامی هم اعلام کرد که به عنوان ضابط قضایی دستور میگیرد. در برخی موارد هم خود نیروی انتظامی به عنوان نهاد مسئول که امنیت محیطی را باید به وجود بیاورد ممکن است نظری داشته باشد که محترم است. ممکن است نیروی انتظامی نظر بدهد برای عدم اجرا در یک مکان. مطلبی که در این خصوص سوءتفاهم ایجاد کرده اینست که گفته میشود نیروی انتظامی کنسرتی را لغو کرده است. خیر نیروی انتظامی هیچ برنامه ای را لغو نکرده است و در واقع هیچ وظیفه و اختیاری هم در لغو برنامه ندارد. اگر نیروی انتظامی نسبت به زمان و مکان ملاحظاتی داشته باشد، با هماهنگی ارشاد تغییر صورت میگرد. ممکن است گاهی دستور قضایی ابلاغ شود و نیروی انتظامی به عنوان ضابط قضایی اجرا کند. پس اگر نیروی انتظامی جلوی اجرای برنامه ای را گرفت خودش مانع نشده است و دستور قضایی را اجرا میکند.
نیاز به هماهنگی و تعامل بیشتر وزارت ارشاد با قوه قضائیه نیست؟
بحث ما در حال حاضر همین است. ما با نیروی انتظامی هماهنگ هستیم. به این دلیل که نیروی انتظامی هم خودش بخشی از بدنه دولت است و بالاخره تحت فرماندهی وزیر کشور هستند. در عین حال با قوه قضائیه هم مرتبط هستند و قوه قضائیه هم آنها را به عنوان ضابط قضایی برای اجرای دستور العمل هایش می شناسد. ما باید با قوه قضائیه هم تفاهم کنیم که اگر قرار است در جایی لغوی صورت بگیرد ما هم توجیه شویم و همکاری کنیم که کار به صورت مطلوب پیش برود.
چرا تا بحال این همکاری صورت نگرفته است؟
این اتفاقات در یکی دو ماه اخیر تشدید شده است. با وجود اینکه این تعاملات بوده است. ما برای برگزاری هر کنسرتی وقتی مجوز می دهیم درواقع هماهنگی ها را انجام داده ایم. ما مجوز را برای محتوا و صلاحیت افرادی که اجرا دارند صادر می کنیم. برای برخی اجراها در سالن وزارت کشور و برج میلاد لغو شد. در صورتی که افرادی که قرار بود برنامه اجرا کنند را استعلام کرده بودند و پاسخ استعلام را مقامات امنیتی-اطلاعاتی می دهند. ما هم در صدور مجوز و هم در کیفیت اجرا نظارت می کنیم. اگر برخلاف تعهد اجرایی صورت بگیرد ممکن است مانع از اجراهای بعدی شویم. اگر وزارت ارشاد، نیروی انتظامی و قوه قضائیه هماهنگ باشند اتفاق بدی نمی افتد. حتی اگر قرار است تعلیق و لغوی نیز صورت بگیرد باید خودمان باهم تفاهم کنیم نه اینکه بازخورد منفی بیرونی داشته باشد. پاسخگویی به لغو کنسرتی که ده هزار تا بلیت فروخته است، سخت است ولی پاسخگویی سه نهاد به هم راحت است.
برنامه ای برای نشست این سه نهاد (وزارت ارشاد، نیروی انتظامی و قوه قضائیه) دارید؟
جناب آقای جنتی با وزیر کشور صحبت کردند و توصیه هایی در این خصوص شده است. منتهی ما در صدد هستیم که موارد طرح شده را از حالت شفاهی به کتبی ببریم. در صدد نشستی نیز با مقامات قضایی هستیم. در این هفته نشستی را من به عنوان سخنگوی وزارت ارشاد با مقامات نیروی انتظامی (سخنگو و مقامات ذیربط) دارم. این نشست به منظور هماهنگی بیشتر و رفع سوءتفاهم ها و هموارکردن اجراهای بعدی است. بعد هم نشست های دیگری را مقامات بالاتر با مقامات قضایی خواهند داشت تا آنها هم در انجام فرایند امور و نقش خود قرار بگیرند و اگر مطلبی هست که باید در جریان باشیم، ما را هم در جریان قرار دهند و تصمیمات مشترکی بگیریم. همه ما وصل به حاکمیت هستیم و در نقش های مختلف تحت یک حاکمیت هستیم. اگر جایی اختلاف به وجود آمد اول باید مسئولان سطوح میانی حل و فصل کنند اگر نشد مسئولان سطوح عالی و اگر نشد در حد مقامات به بحث ورود پیدا کنند. من خودم پیشنهاد دادم که رؤسای قوه قضائیه و دولت بنشینند و این مسائل را حل کنند. ممکن است گفته شود چه لزومی دارد که دو مقام عالی و رئیس قوه به بحث ورود پیدا کنند. ولی موضوع اهمیت دارد و تکرار این اتفاقات بدبینی به وجود می آورد و ضعف حاکمیت و عدم هماهنگی ما را می رساند. وجهه خوبی ندارد که برنامه ای که مجوز دارد، اجرا نشود. مجوز ما همچون قانون برای همه سازمان ها اعتبار دارد. چطور وقتی مجلس یا قوه قضائیه تصمیمی میگیرد همه باید اجرا کنند ولی وقتی دولت تصمیمی میگیرد همه نباید اجرا کنند! این غیرمنطقی است. در قانون ما وظیفه صدور مجوز داریم و باید به این مجوز احترام گذاشته بشود اگر هم در جایی نقصی وجود دارد، رفع شود و قطعاً هم نهادهای دیگر باید در رفع این نقص ورود پیدا کنند. مانند ضعفی که ممکن است یک قانون داشته باشد که باید برطرف شود و یا حتی حکم اشتباهی که یک مرجع قضایی دهد و مرجع بالاتر به آن اشتباه رسیدگی میکند.
در این هفته نشستی را من به عنوان سخنگوی وزارت ارشاد با مقامات نیروی انتظامی (سخنگو و مقامات ذیربط) دارم. این نشست به منظور هماهنگی بیشتر و رفع سوءتفاهم ها و هموارکردن اجراهای بعدی است.
اگر موافق هستید ورودی هم به مباحث مجلس داشته باشیم. تعامل دولت و مجلس به چه صورت است؟
به طور کلی دولت بنای بر تعامل و صمیمیت دارد...
به نظرتان بهتر نیست قدری از قالب سخنگویی و حرفهای شعاری خارج شویم؟ درست است که از سخنگو آنهم سخنگوی دیپلمات، صریح شنیدن قدری دور از انتظار است ولی اگر ممکن است از شعارها و جملات کلیشه ای قدری فاصله بگیریم...
با تجارب پارلمانی که داشتم سعی کردم با شناختی که از مجلس و ساختار دولت دارم روابط میان وزارت ارشاد و مجلس را تنظیم کنم. وظیفه معاونین پارلمانی تنظیم رابطه مجلس و دولت است. تلاش کردیم که رابطه ها تنظیم شود و رابطه دوستانه و صمیمانه ای داشته باشیم. اما گاهی یکسری موضوعات است که ممکن است در یک رابطه دوستانه و محبت آمیزِ عاطفی حل و فصل نشود و خیلی جدی باشد. اما ما همیشه این حق را برای مجلس محفوظ می دانیم که از نقش نظارتی خود برای نظارت بر دولت و اصلاح برخی موارد استفاده کند. بالاخره فلسفه وجودی مجلس وضع و نظارت بر اجرای قانون و کمک به دولت برای انجام وظایفش به عنوان قوه اجرایی نظام (نه یک گروه و جریان خاص) است. مقام معظم رهبری فرمودند که همواره از دولت ها و این دولت حمایت کرده و میکنم. این نگاه باید در مجلس هم حاکم باشد و دولت را دولت نظام ببیند نه دولت یک جریان سیاسی. بالاخره دولت درست است که یک رویکرد وبرنامه ای دارد ولی دولتی است که منطبق با قانون شکل گرفته است و رئیس جمهورش حکم تنفیذ رهبری را دارد و با رأی مردم انتخاب شده است. به وزرا هم همین نمایندگان رأی داده اند. اگر مجلس و دولت نگاه غیرحزبی و حکومتی باشد، تلاششان برای رفع مشکلات نظام باشد نه مشکلات جناحی و فصلی، به نظرم بیشترین خدمت صورت گرفته است. من نگاهم اینست که با نگاه حاکمیتی مجلس و دولت یکدیگر را باید بیشتر درک کنند، به یکدیگر بیشتر نزدیک شوند، به مشکلات یکدیگر بیشتر واقف باشند، موضع گیری ها جناحی نباشد بلکه از سر دلسوزی و تعهد ابشد، انقدر در جزئیات بهم خرده نگیرند و نسبت به دولت اطمینان بیشتری داشته باشند. ما هم به مجلس کاملاً اعتماد داریم و ان را قوه مقننه نظام می دانیم. اگر تفکر حزبی باشد ما هم می توانیم بگوییم قوه مقننه تفکری خاص است که این اشتباه است. دولت و مجلس برآیند خواست و اراده ملت هستند. نگاه حاکمیتی، نه حزبی و جناحی اگر حاکم شود دیگر همدیگر را به تعلق به جناحی خاص متهم نمی کنیم. اصلاح این نگاه منجر به تنظیم رابطه ها دیدن فقط منافع و حقوق مردم و کشور است.
وقتی با نمایندگان صحبت می کنیم به نظرشان تعامل وزارت ارشاد با نمایندگان بسیار کمرنگ است و حتی نسبت به اوایل دولت نیز این تعامل کمرنگ تر شده است. به نظرتان اگر تعامل دو سویه قوی تری صورت بگیرد به عنوان مثال نمی شود در بحث سوالات کار به سوال ملی و اخطار نرسد؟
اگر تعامل نبود که باید وزیر هر روز به مجلس می رفت. این تعامل وجود دارد که در این دوسال وزیر محترم ارشاد ۴ بار به کمیسیون و ۲ بار به صحن رفته است. اما برخی وزراتخانه ها را داریم که وزرایشان بیش از ۳۰ مرتبه به مجلس رفته اند. کارت زردها و اخطار مجلس نشان از عدم تعامل نیست. نه آن وزیری که بارها به مجلس رفته ضعیف بوده است و نه آن وزیری که به مجلس نرفته قوی بوده و عملکردش نقصی نداشته است. بهرحال تعاملات نقش داشته است. وقتی هزار تا سوال و بیش از سه هزار تذکر داده شود، بالاخره برخی سوالات به صحن کشیده می شود. به عنوان مثال از وزارت ارشاد ۷۰ سوال پرسیده شده که فقط دو مورد به صحن رفته است. در آن موارد نیز موضوعاتی در لابلای سوال مطرح شده که بر اساس آیین نامه داخلی مجلس قابل طرح نبوده است ولی چون آیین نامه نمی تواند جلوی سوال کننده را حین سوال بگیرد ممکن است فضایی پیش بیاید که فضای بی اعتمادی را تشدید کند. یکبار از آقای وزیر در خصوص اجرای تکخوانی بانوان در سالن تالار وحدت سوال میشود که اصلش دروغ بود. بعد از پاسخ وزیر عکس یک خانم با چهره ای آرایش کرده در مجلس قبل از سوال توزیع می شود و ادعا می شود که در تالار وحدت اجرا داشته همین موضوع فضا را تحت تاثیر قرار می دهد. یا در همین مورد آخر سوال میشود چرا آزادی مطبوعات محدود میشود و چرا ارشاد تلاشی برا رفع این محدودیت نمی کند. ما از یک طرف متهم به این هستیم که چرا جلوی آزادی مطبوعات گرفته نمی شود و از طرفی اتهام محدودیت آزادی به ما می زنند که دو سوال متناقض است.
البته بحث بر سر همین تناقض رفتار وزارت ارشاد در مقابل دو گروه مختلف بود و در واقع برخورد دوگانه وزارت ارشاد با مطبوعات مورد سوال بود. در مقابل جناحی آزادی نامحدود و در مقابل جناحی دیگر محدودیت و عدم آزادی بیان!
اگر سوال اینگونه مطرح میشد که چرا در بعضی جاها آزادی بیش از حد و در برخی جاها آزادی وجود ندارد؟ سوال دیگری بود
فکر میکنم موضوع سوال برخورد دوگانه وزارت ارشاد با مطبوعات بود...
ما پیش بینی میکردیم که این موضع خوراک تبلیغاتی برای بیگانگان شود و رصد شبکه های ماهواره ای در آن روز نشان می داد که بسیار از شبکه های معاند همین موضوع را به عنوان نقطه ضعف گرفتند و گفتند حتی کسانی که در حاکمیت هستند اذعان دارند که در کشور آزادی بیان وجود ندارد. آنها تفکیک نمیکنند که منظور سوال کننده چه بوده است. آنها به اصل این سوال و فضاسازی رسانه ای می پردازند و گفته می شود که خودشان هم نظام را به عدم آزادی بیان محکوم میکنند. وقتی این سوال مطرح می شود و موارد دیگری هم به این سوال اضافه (همچون صداوسیما، محکومیت مطبوعاتی، مقالاتی که دو سال پیش چاپ شده، معرفی مطبوعات به دادگاه، حمایت و برخورد فلان مقام عالی رتبه کشور و ...) و چاشنی این سوال می شود و کسی هم که از پاسخ وزیر قانع شده تردید می کند و به موضع بی اعتمادی می افتد. این موارد را در اشکالات آیین نامه داریم. آخرین کسی که صحبت میکند باید وزیر باشد نه سوال کننده! و جالب اینجاست که نماینده چون این وقت را دارد بخش عمده حرفهایش را برای بعد از پاسخ وزیر میگذارد که وزیر مجالی برای پاسخ ندارد. این اشکال آیین نامه نه تنها برای وزیر ارشاد و دولت یازدهم بلکه برای همه وزرا و دولتها اشکال ایجاد می کند. البته شنیده ام که میخواهند این نقص و نقطه ضعف آیین نامه داخلی مجلس را برطرف کنند.
چقدر دغدغه های وزارت ارشاد را با دغدغه نمایندگان مشترک میدانید؟
به طور کلی دولت، مجلس و قوه قضائیه دغدغه های مشترک برای نظام و منافع و مصالح کشور دارند. در مسائل کلان همه اتفاق نظر دارند. آن جاهایی ما مشکل پیدا می کنیم که بحث روش، برنامه و چگونگی های اجرا عنوان می شود. این بگومگوها، تنازعات، مشاجرات و اختلافات نیز ریشه مبنایی ندارد و در مبنا شک نداریم. به روش ها و شیوه ها انتقاد است. به زعم عده ای این روش برای رسیدن به هدف مناسب نیست. با نگاه و تفسیر دیگری این روش مناسب است. گفتمان ها، سلیقه ها و ذائقه ها ممکن است متفاوت باشد ولی هدف یکی است و آنهم اقتدار و عظمت ملت در دنیاست. باید در ابتدا قدرت تحمل یکدیگر و مدارا را داشته باشیم. در این زمینه قدری ضعیف هستیم و کمتر یکدیگر را تحمل می کنیم. وقتی نتوانیم یکدیگر را بپذیریم در جامعه ایجاد یک سوءظن می شود و بعد از آن منجر به اختلاف و دوگانگی و چند گانگی خواهد شد و این ممکن است گاهی به همبستگی آسیب برساند. من اعتقاد دارم در عین وجود اختلاف نظرها نباید همبستگی آسیب ببیند ولی گاهی متاسفانه این اتفاق می افتد. همینکه بیگانگان از این اتفاقات استقبال می کنند نشان می دهد که خوب عمل نمیکنیم. هر جا دیدیم دشمنان خوششان آمد باید بدانیم که در ان زمینه اشتباه میکنیم. حال اینکه چه کسی مقصر است امری جداست. باید همدیگر را نقد بکنیم ولی تخریب نکنیم.
اگر بخواهید منصفانه و بی طرف پاسخ دهید به نظرتان دولت به سهم خود به این وظیفه که اشاره داشتید عمل می کند؟
قبل از اینکه ملت به ما اعتماد کند باید مسئولان کشور به هم اعتماد داشته باشند. همدلی و همزبانی را باید در لایه های حکومتی اجرا کنند. البته همدلی به معنای گذشت از اشتباهات و صرف نظر از وظایف و اختیارات نیست.
قبول دارم که اختلاف نگاه سفید و سیاه وجود دارد و باید هردو نگاه تعدیل شود. کسی که خیلی خوشبین است باید خود را تعدیل کند و به برخی از آثار و روش ها با نگاه تردید و حتی سوءظن نگاه کند. آن کسی هم که کاملا بدبین است و سیاه می بیند باید نگاه خود را تعدیل کند و گاهی خاکستری و سفید هم ببیند.
یک وقت هایی صحبت بر سر ذائقه و سلیقه نیست. در واقع با خط کش معیار های مشترک در تناقض است که دو نهاد و دو قوه به یک موضوع به عنوان مثال یک فیلم نگاه می کنند و به دو
برداشت با اختلاف ۱۸۰ درجه می رسند! اگر خط کش ها و ارزش گذاری ها یکی است که قطعاً هم هست، این تناقض سفید و سیاه ناشی از چیست؟ به عنوان نمونه فیلم قصه ها. از طرف نمایندگان این فیلم به علت سیاه بودن صلاحیت اکران نداشته و از طرف دیگر مجوز وزارت ارشاد به منزله صلاحیت است! از این موارد بسیار است
قبول دارم که این اختلاف نگاه سفید و سیاه وجود دارد و باید هردو نگاه تعدیل شود. کسی که خیلی خوشبین است باید خود را تعدیل کند و به برخی از آثار و روش ها با نگاه تردید و حتی سوءظن نگاه کند. آن کسی هم که کاملا بدبین است و سیاه می بیند باید نگاه خود را تعدیل کند و گاهی خاکستری و سفید هم ببیند. لیوانی که نیمه آن پر است نیمه دیگر هم خالی است. امروز در حوزه هنر و فرهنگ چون نسبت به دولت رویکردی منفی دارند، همه چیز را منفی می بینند و برخی نیز به دلیل اینکه دولت را پذیرفتند همه چیز را سفید می بینند و احساس می کنند هیچ خطری وجود ندارد و هیچ اسیبی وارد نمی شود.
قبول دارید برخی مجوزها بهتر بود داده نشود؟
نه آن نگاه کاملا بی عیب و نقص درست است نه آن نگاه سیاه. اگر فیلم یا یک اثر هنری تولید شود و بررسی کنیم و ببینیم که اشکال دارد، کوتاه نمی آییم. همین فیلم قصه ها که اشاره کردید چندین مرتبه مورد بازبینی و اصلاح قرار میگیرد تا نقاطی که سیاه است از فیلم کنار رود. چون نباید نویسنده، تهیه کننده و کارگردان فیلمی که فکر می کنند برای خدمت به جامعه فیلم ساخته اند، فکر کنند که همه با عینک بدبینی می نگرند. و از طرفی فکر هم نکنند هر فیلمی بیاید بدون ممیزی و اصلاح اجازه اکران دارد. در فیلم قصه ها شخص وزیر چند بار این فیلم را دیدند و نکات منفی آن تذکر دادند این نشان می دهد که روی این فیلم همه حساسیت دارند. امثال این مورد هم بسیار است. این فیلم چندین بار بازنگری و اصلاح و در نهایت اکران شد.
وقتی با نمایندگان کمیسیون فرهنگی که به حسب اتفاق از منتقدین این فیلم هستند صحبت می کردیم، مشخص بود که به صحنه صحنه و تک تک پلان های این فیلم واقف هستند و نظرشان این بود که این فیلم سیاه است...
بله چون ما خودمان فضایی را فراهم کردیم که فیلم را قبل از اکران ببینند. این فیلم را که گفتند دیدیم ما فضا را برای اینکه ببینند فراهم کردیم و گفتیم ببینند و اشکالاتی که وارد می دانند را عنوان کنند و در مراحل بعد اشکالاتی که واقعی بوده است را اعمال کرده ایم. ممکن است در جایی نظر من فارغ از جایگاه حقوقی مطرح باشد ممکن است رئیس جمهور هم نظری شخصی داشته باشد ولی نظر حقوقی مهم است. اگر مجلس از منظر جایگاه حقوقی نگاه نکند یک بحث و اگر شخصی برخورد کنند بحث دیگریست. نگاه برخی نمایندگان چون شخصی است، ما وظیفه نداریم نگاه های شخصی را اعمال کنیم. نسبت به نگاههایی که مبتنی بر یکسری اصول تعریف شده قانونی است حساسیت داریم و ترتیب اثر میدهیم. بنابراین بعد از نظرخواهی از کمیسیون فرهنگی و رفع اشکالات این فیلم اکران شد و اتفاقی هم نیفتاد. چه کسی معتقد بود که این فیلم ما را از ارزش های انقلاب و اسلام دور کرد!؟ نگوییم که این دولت این فیلم ها را میسازد. فیلم های مشکل دار بسیاری در گذشته حتی بدون بازنگری اکران شده است و کسی هم اعتراضی نداشته است. ما انتقادات را می پذیریم و می گوییم که حق ممیزی در چندین مرحله را داریم(صدور مجوز فیلم نامه، ساخت فیلم، اکران جشنواره، اکران عمومی، اکران خانگی) مسئولین ممیزی ما کارشناسان علمی و مذهبی هستند و فرآیند دقیق و منطقی دارد.
ارزیابیتان از کمیسیون فرهنگی مجلس نهم چیست؟
جا داشت که کمیسیون فرهنگی مجلس نهم به لحاظ کمی و کیفی بیشتر مورد توجه قرار میگرفت. بهرحال در مجلس چهره های بسیار ارزشمند، عالم و باتجربه ای در این حوزه وجود دارند که اگر به این کمیسیون می آمدند بر سطح علمی، کیفی و نظارتی مجلس و کمیسیون فرهنگی افزوده می شد و این جایگاه قوی تر میشود. کسانی که در حال حاضر عضو این کمیسیون هستند همه افراد فرهنگی، قوی، دلسوز و وزین هستند اما به لحاظ کمی هم اعضای این کمیسیون کم است. وقتی می گوییم فرهنگ اصل است باید برای عضویت در این کمیسیون از یکدیگر سبقت بگیرند و بعد به سراغ کمیسیون های دیگر بروند. بعضی کمیسیون ها در برخی موارد ۷۰ نفر داوطلب عضویت داشت در صورتی که ۲۰ نفر بیشتر نمیخواست. منهای مسئولیت حقوقی ام می گویم که ای کاش تعدادی از نمایندگان مجلس ما که سبقه فرهنگی برجسته ای دارند به این کمیسیون می آمدند که سطحش هم قدری ارتقا می یافت. ولی بهر حال ما برای این کمیسیون هم احترام قائل هستیم و تعامل خوبی با هم داریم. ان شاءالله در دوره آینده شاهد باشیم به این کمیسیون نگاه جدی تری بشود.
بیمه خبرنگاران به کجا رسید؟
بیمه خبرنگاران ساماندهی شد. آنهایی که باید خود رسانه ها انجام میدادند باید وظیفه قانونی خود را انجام دهند آنهایی هم که عضو هیچ رسانه ای نیستند از طریق سامانه مطبوعاتی ثبت نام و اگر واجد شرایط باشند بیمه میشوند و حق بیمه شان از محل صندوق اعتباری انجام میشود. بیمه تکمیلی هم در دستور کار ما هست. سعی می کنیم که نگرانی خبرنگاران برطرف و اجحافی در حق خبرنگاران نشود.
بارها شما تأکید کرده اید که به دنبال لاغر کردن وزارت ارشاد هستید و تا حد امکان امور را به بخش خصوصی واگذار خواهید کرد. با توجه به اینکه تقریبا به نیمه دوم عمر دولت یازدهم وارد خواهیم شد، تا چه حد این اتفاق رخ داده است؟
اصولا سیاست دولت یازدهم مبتنی بر واگذاری بخش هایی از تصدی گری دولت به مردم است که مردم را در امور فرهنگی شریک کند. طبیعی است وزارت ارشاد نیز به عنوان یکی از اجزای دولت در این زمینه تلاش می کند و اموری قابل واگذاری را به بخش خصوصی می سپارد. همانند برگزاری نمایشگاهها. دولت باید اقدامات حمایتی، نظارتی و هدایتی را انجام دهد و کار اجرای نمایشگاهها را به مردم و بخش های غیردولتی بسپارد. در نمایشگاه کتاب امسال این اتفاق افتاد و بخشی از امور این نمایشگاه را به صنف ناشرین کتاب واگذار کردیم که در نوع خود حرکت خوبی بود. یا اینکه برگزاری برخی جشنواره ها را به بخش غیردولتی واگذار کنیم. ما آمادگی این را داریم که اجرای نمایشگاه قرآن را هم به موسسات قرآنی غیردولتی واگذار کنیم بدین معنا که هر بخش را به صنف مرتبط خود واگذار کنیم. در حوزه فرهنگ، هنر و معارف دینی چون سود و انتفاع کمی هست استقبال کمی هم رخ می دهد به همین دلیل کسانی که به این حوزه روی می آورند با انگیزه فرهنگی و دینی این اقدام را انجام می دهند. هنر هر حکومت اینست که مردم را در همه زمینه ها سهیم کند. حتی در حوزه فرهنگ و هنر که حساسیت ها و ظرافت های خاص خود را دارد. البته این نیاز به بستر سازی و مقدمه است تا بتوانیم عده ای را به این باور برسانیم که سرمایه گذاری ها منحصر به بخش بازرگانی و اقتصادی نیست.
خصوصی سازی مورد نظرتان فقط در مورد نمایشگاههاست؟
می تواند در زمینه های دیگری هم باشد. ما حتی پروژه های فرهنگی و مجتمع های فرهنگی و هنری که در استان های مختلف نیمه کاره مانده است را اعلام کرده ایم که به بخش غیردولتی با حفظ کاربری واگذار می کنیم چون دولت توان تکمیل و تجهیز این مجتمع های فرهنگی را ندارد و از قبل خیلی از پروژه ها شروع شده و نیمه کاره مانده و درصد کمی پیشروی داشته است. سود هم نمیخواهیم و فقط با هزینه تمام شده واگذار می کنیم. سیاست دولت و وزارت ارشاد اینست که هم کارهای عمرانی و هم کارهای اجرایی را به بخش خصوصی و غیردولتی واگذار کند. البته به تدریج می توانیم بخش خصوصی را در سایر حوزه ها هم درگیر کنیم.
به طرح ها و مجتمع های نیمه کاره اشاره داشتید. اگر بخش خصوصی از خرید این مجتمع ها استقبال نکند این طرح ها همچنان نیمه کاره خواهد ماند؟ برنامه ای برای ساخت این مجتمع ها دارید؟
اولویت ما با پروژه هایی است که درصد بالایی پیشرفت داشته است. ما نمی خواهیم منابع محدودمان را به صورت قطره چکانی به همه پروژه ها دهیم. صدها پروژه فرهنگی هنری در استانها داریم که اگر بخواهیم هر سال مبلغ ناچیزی تزریق کنیم همه طرح ها نیمه کاره خواهد ماند و تکمیل نمی شود. دولت امسال تصمیم گرفت پروژه هایی که بالای ۸۰ درصد کار فیزیکی آنها پیش رفته است را تکمیل کنیم. به این معنا که دولت از منابع ملی و استانی برای تکمیل این پروژه ها استفاده کند. آمادگی واگذاری پروژه هایی با پیشرفت زیر ۵۰ درصد را داریم زیرا تکمیل این پروژه ها زمان زیادی می برد و این صرف زمان به لحاظ اقتصادی قابل توجیه نیست و ضرر و زیان زیادی را برای دولت و مردم برجای خواهد گذاشت. پروژه هایی که بین ۷۰ تا ۵۰ درصد پیشرفت داشته است را در عین اینکه آمادگی واگذاری داریم تکمیلشان را برای سنوات بعد قرار می دهیم. به دلیل اینکه امید بیشتری به تکمیل پروژه های بالای ۵۰ درصد پیشرفت با منابع دولتی داریم، واگذاری پروژه های زیر ۵۰ درصد پیشرفت اولویت بیشتری به بخش خصوصی دارد.
منبع: نماینده