گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی*؛ چند سالی است بیش از 20 میلیون نفر زائر از سراسر جهان به کربلا میروند تا بزرگترین گردهمایی مذهبی جهان را در ناامنترین کشور دنیا برگزار کنند: اربعین. صدها کیلومتر پیاده روی میکنند و از میان گروههای تروریستی میگذرند، میروند و برمی گردند و تا حالا گزارش نشده که خونی از بینی یک نفر جاری شود.
حالا این را بگذارید کنار حج. نزدیک به یک میلیون نفر در یکی از مرفهترین کشورهای اسلامی -که به لطف دلارهای نفتی و پول زوار روی گنج چمبره زده و خود راام القرای جهان اسلام و خادم الحرمین میداند- جمع میشوند و در عرض چند روز بیش از ۴ هزار نفرشان ناکار میشوند -یا میمیرند یا تا پای مرگ میروند.
در مقام مقایسه، هرچند در عراق شیعه و سنی به عشق امام حسین دست به دست هم میدهند تا امنیت زوار را فراهم کنند اما بازهم مدیریت بیست میلیون زائر در آن شرایط چیزی در حد معجزه است و از این سو هرچقد هم سوء مدیریت و ناتوانی باشد بازهم مدیریت کردن مراسمی که قرن هاست دارد برگزار میشود و همه چیزش قابل پیش بینی است نباید انقدر سخت باشد که عمق افتضاح به این حد برسد.
پس اشکال کار کجاست؟ چرا آنجا معجزه رخ میدهد و اینجا نه؟
در چنین روزهایی بود که امام حسین علیه السلام، حج خود را نیمه تمام رها کرد -عملی به شدت حرام و یکی از دلایل علمای ان روز برای خارجی خواندن حسین - و بیت الله الحرام را ترک میگوید، عدهای کم عقل همین امروز این عمل حسین را این گونه توجیه میکنند که امام از خوف جانش اینکار را کرده که در این صورت اشکالی ندارد (برای امام حسین فتوا صادر میکند) و این ادعا به قدری کم مایه و سخیف است که حتی ارزش پاسخ دادن ندارد.
اما اگر به سیر حرکتی و سخنان امام دقت کنیم دلیل ترک حج را در مییابیم. امام در خطبهای در راه کربلا و در توضیح ترک کردن حج میفرماید: (نقل به مضمون) «باید فاتحهٔ اسلامی را که خلیفهاش یزید است خواند (علی الاسلام سلام)» و وقتی فاتحه اسلام خوانده بشود فاتحه همه چیز خوانده شده نماز، روزه، حج و... و حجی که زیر علم یزید برگزار شود حج نیست.
خانهای که روح نمرود بر آن حکم رانی کند، خانه موسی نیست که بر گرد آن بگردند و مردمی که شیطان بر پشت و پهلویشان سوار است و خونشان را میمکد بر چه چیز سنگ میزنند؟ و حاجی که خود قربانی جهل و جمود و فلاکت است چه چیز را قربانی میکند؟ و این پیام حسین است: به دنبال روح خدا و اسلام باشید نه کالبد بیجانی که بازیچه عمرو زید باشد.
و امروز سخت معتقد شدهام که حرمین الهی باز خانهٔ بتها شدهاند و از روح خدا خالی و سخت معتقدم که باید خانه را به صاحب اصلیاش بازگردانیم و شاید جهاد ما مثل حسین این است که در اولین گام به این حج غیر خدایی پشت کنیم.
شاید لازم باشد مثل حسین خدا را در کربلا بجوییم...
این نوشته بیش از راهکار عملی حاوی احساسات من است اما طرحی که بشود آن را در شرایط فعلی اجرا کرد و حرمین شریفین را از این وضعیت نجات داد هنوز به نتیجهای منسجم و قابل نوشتن نرسیدهام.
یادداشت از: سید علیرضا ابطحی، دبیر سیاسی جامعه اسلامی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.