گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، آنچه در این گزارش میخوانید ترجمه متنی از «دالیبر روهاک» پژوهشگراندیشکده آمریکایی «آمریکن اینترپرایز» به تاریخ 15 سپتامبر 2015 میلادی (24 شهریور 94) است که به بررسی عملکرد اروپا درقبال مسئله مهاجران میپردازد. وی بر این باور است که اروپایی ها متوجه فرصت بزرگ اقتصادی که برایشان پدید آمده نیستند و درنتیجه سیاست های اقتصادی غلط موجب دامن زدن به بحران در اروپا خواهد گردید. اگرچه در این تحلیل نیز همانند اغلب نوشتههای تحلیلگران غربی، به علت اصلی افزایش آمار مهاجران که همان ناامن کردن کشورهای غرب آسیا توسط ابرقدرتها با تربیت تروریستهایی مثل داعش است؛ اشارهای نشده است، اما مطالعهی این تحلیل میتواند دورنمایی از برداشتهای غلط سران اروپا درخصوص مهاجران را به خواننده ارائه دهد.
پنج دلیل در چرایی تبدیل بحران مهاجران اروپایی به فاجعه
ورود حدود800هزارنفر پناهجو به اروپا که انتظارمی رود امسال رخ دهد را باید به عنوان یک فرصت دید. علیرغم هجوم گسترده مهاجران که سوالات حقوقی زیادی را موجب شده است شواهد می گویند که مهاجرت می تواند یک مزیت خالص برای اقتصادهای پیشرفته به حساب آید. آنان چه از جنگ فرارکرده باشند و چه فقط به دنبال یک زندگی بهترباشند، تنها یک عده گرسنه به دنبال غذا نیستند بلکه انسان هایی با ذهن ها توانایی ها و آرمان های خاص خود هستند.
متاسفانه این آن چارچوبی نیست که تصمیم سازان اروپایی به دنبالش هستند. سیاست آنان بین تنش زیاد و از طرف دیگر نوعی رخوت و رکود در نوسان است. اوایل این هفته آلمان، اتریش و اسلواکی کنترل مرزی خود را تشدید کردند تا آزادی عبور و مرور از مرزهای خود را ممنوع کنند. درمقابل، دولت مجارستان درمرز خود با صربستان حالت فوق العاده اعلام کرده و احتمالا قصد دارد مهاجران بعدی را ولو با استفاده از نیروی نظامی در پشت مرزهای خود نگه دارد.
مهاجران این روزها در سپتامبر 2015 پشت مانعی نزدیک روستای هورگوس صربستان واقع در مرز با مجارستان ایستاده اند. سه شنبه صدها مهاجر به موانع عمودی نصب شده توسط پلیس مجارستان در بزرگراه مرزی که صربستان رابه مجارستان وصل می کند فشار می آوردند و خواستار عبور از مرز بودند. (رویترز/ مارکو جوریکا)
اتفاقات به نقطه ای رسیده است که اروپا را در آینده نزدیک تهدید می کند. پنج دلیل برای این امر می توان بر شمرد:
سختی مهار بحران طبق آمارهای دقیق
1- حل فوری بعضی از اتفاقات خارج از توان مدیران اروپاست.گزارش ها حاکیست در هشت ماهه اول سال جاری بیش از500هزارنفر مهاجر از مرزهای بیرونی اتحادیه اروپا عبورکرده اند که در مقایسه با 280 هزارنفر در سال 2014 عدد قابل توجهی است. فقط در آگوست 156هزار نفر از مرزها عبور کردهاند. شنبه 12200 پناهجو به مونیخ رسیدند که خواستار در اختیار داشتن منابع مناسب برای اقامت خود هستند. در 2011 که بهار عربی (بیداری اسلامی) بود طبق آمارهای آژانس حفاظت مرزی اتحادیه اروپا مجموعا فقط 140هزار عبور غیرمجاز از مرزها ثبت شد. نه کشورهای مستقل اروپایی و نه اعضای اتحادیه اروپا هیچ یک قبلا شاهد چنین خیل عظیم پناهجویان نبوده اند.
نبود سیستم یکپارچه مرزداری
2- برخلاف ایالات متحده ، اتحادیه اروپا فاقد یک سیستم مشترک حفاظت مرزی، مهاجرت و پناهجویی است و این امور را مستقلا به خود کشورها سپرده و از طریق نهادهای اروپایی پشتیبانی کمی از دولت ها در این زمینه انجام می دهد. انگیزه های حامی قوانین فعلی اتحادیه اروپا مانند تاکید براین که بلافاصله پس از ورودپناهندگان، درخواست پناهندگیشان بررسی شود ضعیف بودند. برای ماه ها پناهجویان بدون هیچ گونه ثبت یا نظارتی ازطریق کشورهایی مانند مجارستان ، اسلواکی یا جمهوری چک به آلمان و سوئد که کشورهایی با قوانین مهاجرت سادهتر هستند رفت و آمد می کردند.
درپایان ماه آگوست دولت آلمان صریحا اعلام کرد که قصد ندارد پناهجویان را به کشورهای اروپایی که ابتدائا به آن ها وارد شده بودند برگرداند. این تصمیم احتمالا بر این فرض خوش بینانه استوار بود که اکنون که آلمان کم کم به عنوان رهبر اروپا دارد شناخته می شود دیگر کشورهای اروپایی نیز از این امر تبعیت کرده و بار آن را خواهند پذیرفت. درخواست های پناهندگی را بررسی کرده و برای پناهجویان، نیازهای فوری را در سراسر اروپا تدارک خواهند دید. اتفاقی که هرگز نیفتاد. درعوض آلمان با موج عظیم تری از پناهجویان مواجه شد و درنهایت مجبور شد که نظارت های مرزی را دوباره برقرار کند.
جریان اصلی سیاستمداران فضا را برای تندروها مهیا کرده اند
3- اروپایی ها نگرانی های موجهی درباره این حجم از ورود پناهجویان دارند. همه این تازه واردین لزوما مهاجرانی فرارکرده از جنگ و مشکلات آن نیستند. بعضی از آنان شاید به لحاظ امنیتی (برای اروپا) خطرناک باشند. متاسفانه دربسیاری ازنقاط اروپا رهبران سیاسی از این که مردم حوزه انتخابیه خود را در مساله دخالت دهند امتناع می ورزند. به جای یک بحث مدلل درباره مهاجرت با دلایل اقتصادی، کاهش پتانسیل ریسک امنیتی یا یکپارچه کردن اطلاعات افرادی که نهایتا تابعیت خواهندگرفت ، مسئولین اروپایی به یک دیگر ترس هدیه می دهند. (همان)
بحران مهاجران در اروپا امروز جزو تیتر اول اخبار در سانه های گروهی شده است.
همانطور که انتظار می رود درکشورهای اروپای مرکزی که توزیع نژادی همگن است و تعداد مسلمانان و درکل تعداد خارجی هایشان کم است، تنش در بالاترین حد خود قراردارد. دوشنبه در شهر کوچکی در جمهوری چک از پلیس خواسته شد تا یک مهاجر مسلح سیاه پوست را که کاپشن سیاه و کلاه سفید برسرو یک اسلحه گرم بلند دردست داشت دستگیرکند. اگرچه بعد معلوم شد که این مرد درواقع یک کارگر نظافت دودکش بود است.
پوپولیست ها و قدرت طلبان دراین بحران در حال قدرت گرفتن هستند
این امر فقط ناشی از بی عرضگی یا کنارکشیدن خود از امور نیست. بعضی رهبران اروپا آگاهانه به تشدید بحران دراروپا کمک کرده اند تا موضع خود را در قدرت تقویت کنند.
اوایل امسال ویکتور اوربان نخست وزیر مجارستان یک سری بیلبوردهای تبلیغاتی غلط ضدمهاجرت را تحت حمایت شورای ملی مهاجرت و تروریسم انجام داد. در آگوست دولت وی به هزاران پناهجو اجازه داد که در اطراف ایستگاه کلتی درمرکز بوداپست چادر بزنند بدون آن که کمک های رسمی برای آنان در نظربگیرد، که باعث دامن زدن به بحران گردید. در یک فضای آکنده از ترس ، مجلس مجارستان یک سری قوانین سخت گیرانه را روز جمعه تصویب کرد که عبور از مرزها را غیرقانونی اعلام می کند و به دولت اجازه می دهد که آنانی راکه به پناهجویان کمک می کنند تحت پیگرد قراردهد. پس از آن که اوربان مهاجران را به اخلال در نظم عمومی مجارستان متهم کرد در دو استان جنوبی این کشور حالت فوق العاده اعلام شد و به دولت اجازه داده شد که آمادگی نیروهای مخصوص خود را آزمایش کند.
صداقت دیگر معنا ندارد
بحران پناهندگان یک بحران اروپایی است و جز با اتحاد کشورهای اروپایی حل نخواهد شد. اما متاسفانه این نوع اقدامات هرروز کم رنگ تر می شود. دیروز طی یک نشست، وزرای کشور اروپایی قول های سربسته ای دادند مبنی بر فراهم آوردن منابع حمایتی مضاعف برای اردوگاه های پناهندگان درکشورهای همسایه سوریه برای تقویت شناسایی، ثبت و پردازش اطلاعات مربوط به پناهندگی پناهجویان در کشورهای مبدا اروپایی و ارتقای حفاظت مرزی کنونی و عملیات های نجات پناهجویان.بیشتر بحث به مبحث سهمیه بندی اختصاص یافت که برای توزیع عادلانه بار ساماندهی پناهجویان در سراسر اروپا انجام می گیرد. البته این امر به شدت از طرف چهارکشور اروپایی که خود را در قبال جنگ و فاجعه انسانی در سوریه مسئول نمی دانند به شدت مورد مخالفت قرار گرفته است.