به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، محمدحسن طریقت منفرد که زمانی و در دولت دهم به مدت چند ماه وزیر بهداشت بود طی دعوتی برای حضور در در صبح روز ۵ آبان قرار گذاشته بود؛ که در نهایت با تاخیری جزئی به سر قرار رسید ولی در بدو حضورش پرده از نوعی اخاذی در خیابان های تهران برداشت که باعث این تاخیرش نیز شده بود.
طریقت منفرد که معروف به مرد بیمه‌ها است زیرا سالها در حوزه متعدد بیمه ای در ایران و دنیا کار کرده است و به قول خودش از بیمه وزارت نفت به عنوان پولدارترین نهاد دولتی کشور تا بیمه کمیته امداد تجربه کسب کرده است، درباره اخاذی و به گفته خویش تیغی که در روز صبح سه‌شنبه ۵ آبان مواجه شد توضیح میدهد: صبح براساس قراری که باید در خبرگزاری حضور می‌یافتم سعی داشتم زودتر بیاییم که حادثه ای برای یکی از اعضای خانواده‌ام رخ داد؛ بنابراین پس از رفع و رجوع آن رخداد، سریع به قصد به خبرگزاری آمدم که در حوالی قلهک در خیابان شریعتی با یک اخاذی مواجه شدم که بعد از تیغ زده شدن متوجه شدم چه کلاهی سرم رفته است.
وزیر سابق بهداشت ادامه میدهد: در حین رانندگی بودم که فردی از جلوی خودروام عبور کرد ولی یهو یک چرخش کرد و با دستش به آیینه بغل خودرو زد و آئینه هم کمی به سمت شیشه برگشت، بنابراین با توجه به اینکه از این برخوردهای جزئی در ترافیک‌های تهران زیاد رخ میدهد به راه خودم ادامه دادم تا اینکه پس از عبور از چند چهار راه خودروی به کنارم آمد و فرد راننده بهم گفت: «آقا شما که زدی به آن عابر چرا نگه نداشتی ببینی چه اتفاقی براش رخ داده» که متعاقباً بنده هم همان توضیح اینکه از این برخوردهای ساده در خیابان‌های تهران اجتناب ناپذیر است را ارائه کردم.
در همین حین به یک باره همان فرد عابر به همراه دو نفر دیگر با خودوریی به بنده نزدیک شدند و از بنده خواستند که پیگیر ضربه ای که دست فرد عابر با آئینه خودروام بود شوم که در همین حین یکی از افرادشان داخل خودروام شد، بنابراین با مواجه شدن با این صحنه و با توجه به حادثه صبح زود برای یکی از اعضای خانواده و همچنین عجله داشتن برای رسیدن به خبرگزاری، به آنها گفتم که بیایید تا فرد مصدوم را به بیمارستان ببرم؛ حتی دست فرد به اصطلاح مصدوم را هم معاینه کردم که به محض دست زدن، عنوان کرد که درد دارد؛ بنابراین پیشنهاد دادم که به بیمارستان محل فعالیتم برویم ولی بهانه آوردند که طرح ترافیک ندارند.
بنابراین به آنها گفتم شما بروید و هر کجا مایل هستید هزینه درمانی کنید و بنده نیز هزینه‌ها را متقبل می‌شوم، که آنها یک بیمارستانی را پیشنهاد کردند که نزدیک به محل حضورمان نبود؛ در نهایت و پس از کش و قوس فراوان و با توجه به عجله ای که داشتم، آنها از خودروام بیرون رفتند ولی عنوان کردند که حداقل پول عکسبرداری را به آنها بدهم و با توجه به اینکه دقیق نمی‌دانستم مبلغ آن چقدر می‌شود عنوان کردم هزینه‌اش هر چقدر شود بنده برایتان واریز می‌کنم ولی آنها مصر بودند که پول را نقدی دریافت کنند.
در نهایت دست به جیب کردم و یک تراول ۵۰ هزار تومانی به آنان دادم ولی از بخت روزگار وقتی دست به جیب کرده بودم چند تراول ۵۰ هزار تومانی درآمده بود و آنها نیز این مبالغ را دیده بودند، بار دیگر اصرار کردند که پول بیشتری به آنها بدهم، در نهایت سه تراول ۵۰ هزار تومان به همراه چند عدد ۱۰ هزار تومانی که به گمان در حدود ۱۷۰ تا ۱۸۰ هزار تومان شد به آنها دادم و آنها نیز رفتند.
طریقت منفرد در ادامه عنوان کرد: وقتی این افراد رفتند به رفتار آنان از نوع برخوردشان با آئینه خودروام تا رسیدنش به بنده، و وارد شدن در داخل خودرو و در نهایت روش پول گرفتن‌شان متوجه شدم که در دام یک اخاذی افتادم و با توجه به پزشک بودنم و تجربه ای که از سن و سالم می‌گذشت، به جان مردم دیگر که احتمالاً گرفتار این دام و اخاذی شوند غُصه خوردم. البته شنیده بودم که برخی‌ها به همین بهانه‌ها خود را در محلات مُرفّه و جلوی خودروی افراد می‌اندازند و چون آنها نیز عجله دارند با پرداخت مبلغی رضایت‌شان را کسب می‌کنند ولی هیچ وقت فکر نمی‌کردم خودم مورد چنین اخاذی قرار گیرم.
وزیر سابق بهداشت در نهایت با ارتباطی که با پلیس تهران بزرگ گرفت این ماجرای اخاذی را اعلام کرد که نکته جالب نیز این بود که فرد پشت خط تلفن نیز چنین اخاذی‌های را تایید و قول پیگیری و پاکسازی منطقه ای که این حادثه رخ داده است را به طریقت منفرد اعلام کرد.
منبع: تسنیم
تعداد نظرات: ۳
ارسال نظرات
ماشین دیدم یکی دست تکان میدهد در کردستان بطرف امیر اباد که پیچیدم یک پژو یا ار دی با سه سر نشین جلویم را سد کردند که زدی و فرار
کردی و یکی نشست تو ماشین و گفت باید ببریش بیمارستان که گفتم چه شده که گفتند به پایش زدی و لنگ لنگ زنان یکی جلو امد و گفت از بغل درب شاگرد به او زده ام من پایین امدم و چون از شهرستان امده بودم دورتا دور ماشین خاکی بود و دیدم هیچ اثری از سایش روی دربها وجود ندارد زودی متوجه موضوع شدم و اصرار کردم بر یم بیمارستان که میگفتند باید بروند سر کارشان و در مسیر بیمارستان هست و گفتم الان زنگ میزنم پلیس که سوار خورو شدند و رفتند