به گزارش گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»؛ کارشناسان میگویند بازار کار تنها زمانی می تواند از وضعیت بحرانی فعلی خارج شود که سرمایه گذاریهای مناسبی در اقتصاد اتفاق افتاده باشد. نمی توان با دستور و ابلاغیه بیکاری را مهار و برای جوانان این مرز و بوم شغل ایجاد کرد.
هرچند شیوه دستوری و تلاش برای پرداخت تسهیلات به بنگاه ها و دارندگان طرحهای اشتغالزایی تا پرداخت مستقیم پول به کارجویان در دستکم دو دهه اخیر تجربه شده ولی همگان دیدند که اعمال چنین روشهایی در بازار کار تنها جنبه تبلیغاتی برای دولت ها خواهد داشت و عملا چیزی عاید بازار کار نمی شود.
یک دوره ای وامهای خُرد ۳ میلیون تومانی به جوانان جویای شغل دادند که نتیجه نداشت و وامها سر از جاهای دیگری در آورد. دوباره آمدند و گفتند به طرح وام داده می شود و دیگر تسهیلات اشتغال زایی فردمحور نخواهد بود؛ این شیوه نیز در جنگ و دعوای بانکها با وزارت کار و برخی دیگر از دستگاه ها نتبجه ای جز شکست نداشت.
اداره بازار کار به روش آزمایش و خطایی
حالا یکی دو سالی می شود که به هیچ یک از این گروه ها پولی پرداخت نمی شود. اصلا مقامات دولتی می گویند افت شدید درآمدهای نفتی باعث شده که پولی در بساط نباشد تا بتوان برای اشتغال زایی پرداخت کرد. حالا اگر این مسئله را در کنار اظهارات وزیر کار درباره بروز پدیده رشد اقتصادی بدون اشتغال قرار دهیم، باید نگران احتمال انفجار بیکاری در سال های آینده باشیم.
مسئله بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی و ناتوانی درصد بالایی از تحصیل کرده ها برای ورود به بازار کار، مسئله ای است که در طول سال های گذشته به دغدغه دولت ها و نوعی نگرانی در جامعه تبدیل شده است. اینکه شرایط به نحوی باشد که جوانان با مدارج حتی بالای علمی هم نتوانند شغلی ساده برای خود دست و پا کنند، اندکی تامل برانگیز و ادامه این روند نگران کننده است.
محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت اخیرا با بیان اینکه براساس گزارشهای مرکز آمار در شش ماهه نخست سال ۹۴ اقتصاد کشور رشد مثبت یک درصد داشته است، گفته است: این رشد اگرچه نسبت به شش ماهه نخست پارسال مثبت است اما مطلوب نیست ولی در عین حال نسبت به رشد منفی ۶.۸ درصد دو سال گذشته مطلوب است.
نوبخت همچنین عنوان کرده است: تغییر روند از منفی به مثبت حاکی از این است که رشد اقتصادی در مسیر مثبتی قرار گرفته، اما برای اینکه مردم بتوانند آثار این رشد را احساس کنند، باید تلاش بیشتری صورت بگیرد. براساس بررسیها در شش ماهه اول امسال رشد بخش کشاورزی ۵.۷ درصد، صنعت و معدن منفی ۱.۱ درصد و خدمات ۰.۹ درصد بوده است.
اگر هر یک درصد رشد اقتصادی را معادل ۱۰۰ تا ۱۱۰ هزارشغل جدید قرار دهیم، عملکرد دولت در نیمه اول امسال در بازار کار کشور به میزان ۱۰۰ تا ۱۱۰ هزار شغل جدید بوده است که به هیچ وجه نمی تواند پاسخگوی درخواستهای میلیونی اشتغال جوانان باشد.
۲۶ ماهه چقدر شغل ایجاد شد؟
بنابراین آنچه که پیش از این از سوی مقامات وزارت کار درباره پیش بینی ایجاد ۴۰۰ هزار شغل جدید در سال جاری مطرح شده بود، عملا در نیمه اول امسال اتفاق نیفتاده و نشانه های روشنی برای تحقق آن در نیمه دوم سال وجود ندارد.
هرچند می توان یک درصد رشد اقتصادی نیمه اول امسال را معادل ۱۰۰ تا ۱۱۰ هزار شغل جدید دانست اما آماری از ریزش و نابودی مشاغل در همین مدت وجود ندارد. اگر روند سال گذشته در این بخش طی شده باشد، ممکن است دستکم ۵۰ هزار شغل در همین دوره زمانی نابود شده باشد و عملکرد دولت چیزی حدود ۵۰ هزار شغل در ۶ ماهه ابتدایی امسال باشد.
حال اگر فرض آقای ربیعی درباره رشد اقتصادی بدون شغل را هم محتمل بدانیم که باید گفت امیدی به ایجاد همان ۵۰ هزار شغل جدید در ۶ ماهه ابتدایی امسال هم نیست، بنابراین براساس گزارش آقای نوبخت در نیمه اول امسال نه تنها هیچ شغلی در بخش صنعت و معدن ایجاد نشده، بلیکه بیش از ۱۰۰ هزار شغل نیز نابود و یا در خطر نابودی قرار گرفته است.
همچنین خدمات که نیمی از کل بازار کار ایران را تشکیل می دهد هم در نیمه اول امسال در سایه رکود شدید فعالیتها، درجا زده و نمی توان سهم چندانی برای این بخش در اشتغال زایی قائل شد. تنها می توان گفت در بخش کشاورزی مشاغلی ایجاد شده است که آن هم احتمالا مربوط به مشاغل فصلی در بهار و تابستان در حوزه کشاورزی می شود که نمی توان خیلی از این گروه مشاغل انتظار حل ریشه ای مسئله بیکاری جویندگان کار فارغ التحصیل دانشگاه ها را داشت.
در تحلیلی که اخیرا از سوی مرکز پژوهش های مجلس درباره احتمال افزایش چند برابری تعداد کارجویان فارغ التحصیل دانشگاه ها ارائه شده است، بر این مسئله تاکید شده که حتی اگر اقتصاد ایران تا سال ۱۴۰۰، سالیانه ۵ درصد هم رشد مثبت اقتصادی را تجربه کند، تعداد بیکاران فارغ التحصیل دانشگاهی ۳ تا ۴ برابر میزان فعلی خواهد شد.
بیکاری فارغالتحصیلان چند برابر میشود!
این مسئله تامل برانگیز نشان می دهد که دولت چاره ای جز تغییر نگاه جامعه به تحصیلات دانشگاهی ندارد. یا باید تعداد ورودی ها به دانشگاه ها به شدت کاهش یابد، یا نیمی از کل کار آموزش دانشگاهی افراد به مهارت آموزی بگذرد و تاییدیه تحصیلی جوانان به یادیری تخصص ها و مهارت های بازار کار باشد و یا اینکه به جوانان بگویند لزما با تحصیلات دانشگاهی نمی توانند شغلی شیک و اتوکشیده داشته باشند و مسئله تحصیل با شغل و بازار کار متفاوت است.
غیر از این، اگر روند ورود به دانشگاه ها به همین منوال باشد و سالیانه دستکم یک میلیون نفر وارد دانشگاه ها شوند، مراکز آموزش عالی همچنان به رقابت خود برای جذب دانشجو و پُر کردن صندلی ها ادامه دهند و حتی در رشته های تحصیلی نیز بازنگری نشود و بر اساس نیاز روز بازار کار کشور آموزش ارائه نکنند؛ احتمالا باید منتظر باشیم تا همانگونه که در جدول عنوان شده، تعداد بیکاران فارغ التحصیل افزایش و مشکلات کشور در این بخش تا چند سال آینده به چند برابر افزایش یابد.
در جدولی که ارائه شده، این هشدار داده می شود که در صورت ثبت نرخ رشد یک درصدی اقتصادی تا سال ۱۴۰۰ تعداد بیکاران تحصیل کرده از یک میلیون و ۷۰۰ هزارنفر فعلی به ۴ میلیون و ۲۰۰ هزارنفر افزایش خواهد یافت. این گزینه محتمل تر است، چرا که بسیار نزدیک به وضعیت اقتصادی کشور و رشد یک درصدی آن در سال جاری است.
براساس شرایط فعلی اقتصاد کشور، سخت است که بپذیریم اقتصاد ایران امسال تا سال ۱۴۰۰، مرتبا رشدهای اقتصادی ۵ درصدی را تجربه خواهد کرد که اگر چنین نیز بشود تعداد بیکاران فارغ التحصیل دانشگاه ها در آن سال حدود ۳ برابر میزان فعلی است، بنابراین وقتی که با یک تا ۵ درصد رشد اقتصادی، تعداد بیکاران دانشگاهی همچنان رو به افزایش خواهد بود، نشان می دهد که دولت باید به فوریت در سیاستهای آموزش عالی و روشهای فعلی که در دانشگاه ها اعمال می شود، بازنگری اساسی صورت دهد.