به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، به رغم آنکه وضعیت آب در کشورمان بحرانی است و آمار و ارقام حکایت از مصرف بی رویه منابع آبی کشور در کشاورزی دارند، عملکرد مسئولان متولی این امر به گونهای است که سؤالات پرشماری پدید میآورد.
پس از آنکه در روزهای گذشته خبر رسید ۱۷۰۰ تن سیب زمینی مازاد در استان فارس خریداری و برای تنظیم بازار دفن شده، واکنش هایی شکل گرفت که ابعاد مختلف این رویداد عجیب را نقد می کرد، ولی کمتر کسی تصور میکرد، این رویه به قدری در کشورمان رایج باشد که یکی دو هزار تن محصول دفن شده در استان فارس، تنها گوشه ای از آن را نشان دهد.
این در حالی است که اخبار رسیده، حکایت از آن دارد، دفن محصولات کشاورزی مازاد، آن هم در شرایطی که برای تهیه این محصولات مقادیر زیادی از منابع آبی و دیگر تسهیلات (مثل کودهای شیمیایی و آفت کش هایی که با یارانه توزیع میشوند) صرف میشوند و به همین دلیل هم که شده، باید مورد مراقبت بیشتری قرار گیرند، متأسفانه امری مرسوم به حساب میآید.
این را میشود از خبری دریافت که از فریدن اصفهان مخابره شده یا خبر دفن ۲۰۰۰ تن سیب زمینی در دهگلان (استان کردستان) و یا اخبار مشابه دیگر؛ اخباری که کمترین فایده قرار گرفتنشان در کنار هم، اثبات این نکته مهم است که دفن محصولات کشاورزی مازاد بر تقاضای بازار، امری رایج و پذیرفته است. آن هم در شرایطی که میشود این محصولات را میان نیازمندان توزیع کرد و اندکی از رنجشان کاست.
سوای این اشکال اخلاقی، نکته عجیبی که در دفن ۱۷۰۰ تن سیب زمینی استحصال شده در استان فارس به چشم میخورد، خرید این محصولات از کشاورزان بود که ظاهرا در امری استثنایی به شمار میآید، زیرا اخبار روایت شده درباره سیب زمینی های دفن شده در اصفهان و کردستان، حکایت از آن دارد که خبری از خرید این محصولات نبوده است.
با این حساب، میتوان به سلیقهای بودن این امر پی برد و نتیجه گرفت که یا مسئولان استان فارس در دفن پول مهارت زیادی داشته و دارند و یا مسئولان کردستان و اصفهان در حق کشاورزان این مناطق اجحافی بزرگ روا میدارند، که در هر دو حالت، یک بام و دوهوای مسئولان در این امر مهم را ثابت میکند.
اما اشکال بزرگتر آنجاست که میدانیم همه این اتفاقات در حالی رخ میدهند که کشاورزی در کشورمان آنقدر مهم و حیاتی به حساب آمده که وزارتخانه ای عریض و طویل متصدی پیگیری امور مرتبط با آن شده است؛ وزارت خانه ای که ظاهرا به قدر تنظیم بازار محصولات کشاورزی پیش از کشت هم توان ندارد که اگر داشت، لازم نبود چند هزار تن چند هزار تن محصول کشاورزان را در شهرهای مختلف چال کنیم!
بر این اساس جا دارد، از مسئولان این وزارت خانه بپرسیم، چگونه چنین اتفاقات غیر قابل توجیهی در حوزه عملکردشان رخ میدهد و آنقدر تکرار میشود که به رویه تبدیل میشود؟ آیا قابل قبول است که با وجود وزارت کشاورزی در بالاترین سطح اجرایی کشور، این همه سرمایه هدر رفته و حتی تبدیل به فرصتی برای خدمت به مردم نشود؟
آیا این روند را تأیید میکنند یا خیر؟ اگر تأیید میکنند، چرا استدلالاتشان در دفاع از این رویه را با مردم در میان نمیگذارند تا شائبه ها پایان بپذیرند؟ اگر تأیید نمیکنند چه؟ آیا برای رفع این مشکل راهکاری اندیشیده و به کار بسته اند تا مانع از تکرار چنین افتضاحی در آینده شوند؟ براستی اگر قرار است با وجود وزارت خانهای، تا این اندازه اوضاع کشاورزی بی برنامه باشد که کاشت، داشت و برداشت باری به هر جهت پیش برود، چه امیدی به اصلاح دیگر مشکلات این حوزه میتوان داشت؟!
منبع: تابناک
تدبیر؟ امید؟
خخخخخ
_وقتی مردم احساسی رای میدن انتظار دیگه ای دارین؟؟؟
_ما امثال بنی صدر زیاد داریم
_تازه خیلی چیز ها رو باید تاریخ نشون بده چه گند هایی زدند
_اثرات خیلی کارا تا چند دهه بلکه تا چند صد سال میمونه
_ شما ترکمانچای و.... رو یادتونه؟؟؟ خب میتونین یقه کی رو بگیرید؟ میشه زمین های جداشده رو پس بگیرین؟
_امیر کبیر رو میشه زنده کرد؟؟ میشه تاریخ رو عوض کرد؟؟؟
حداقل خریت گذشتگان رو تکرار نکنیم!
چرا باید همش تو یک چاه بیوفتیم؟؟؟؟
_ از گذشته عبرت نمیگیریم ؟
_حتی به فکر مطالعه گذشته هم نیستیم تا برسه به عبرت
ما هم بی خیال و بی تفاوت!
ان وقت می گوییم چرا خشکسالی است با این همه گناهان کبیره