به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو» نشست 168 اوپک متفاوت از دیگر نشستهای این سازمان بود؛ چراکه ایران و برخی دیگر از کشورهای عضو اوپک مقابل عربستان و متحدانش که خواهان افزایش 5/ 1 میلیون بشکهای سقف تولید بودند، ایستادند. بنابراین اوپک بدون سقف تولید ماند. در این بین برخی بر این باورند که عدم تعیین سقف تولید به این معنا است که ایران در این نشست غائله را به عربستان باخته است. این نظری است که توسط مدیر اسبق امور اوپک، جواد یارجانی رد میشود. وی بر این باور است که اینگونه اظهارات بیش از آنکه علمی باشند، سیاسی هستند و جنسی از «دلواپسی» در آنها دیده میشود. به اعتقاد یارجانی، اوپک باید به نظام سهمیهبندی برگردد. به عقیده وی، در شرایطی که اعضای این سازمان به سقف تولید توافق شده پایبند نبودند، بود و نبود آن نیز فایدهای نداشت.
اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت در آخرین اجلاس عادی این سازمان بر خلاف روال سابق اوپک بر سر تعیین سقف تولید به توافق نرسیدند و از همین رو این اجلاس بدون تعیین سقف تولید به پایان رسید. بعد از این واقعه بهای نفت در سراشیبی سقوط قرار گرفت و روزبهروز بیشتر کاهش یافت، بهطوریکه در حال حاضر بهای نفت برنت به زیر 38 دلار رسیده و در آستانه کف یازده ساله خود قرار گرفته است. در این بین در حالی که رسانههای خارجی مهمترین دلیل افت قیمت نفت را به نشست اخیر اوپک نسبت میدهند، در داخل کشور برخی افراد به دنبال این هستند که اثبات کنند ایران در نشست اوپک غائله را به عربستان باخته است. چراکه ایران درخواست بازگشت نظام سهمیهبندی در اوپک را میدهد، اما پیشنهاد عربستان و دیگر کشورهای متحد آن افزایش سقف تولید بوده است و در نهایت هیچ یک از اعضا با نظر دیگری موافقت نمیکند. جواد یارجانی، مدیر اسبق امور اوپک این اظهارات را کارشناسی نشده میداند و بر این باور است که این گونه اظهارات بویی از «دلواپسی» دارد. مشروح گفتوگوی «دنیای اقتصاد» با یارجانی در ادامه آمده است.
به نظر میرسد تیم ایران در نشست اخیر اوپک انتظار پیشنهاد افزایش سقف تولید را از سوی برخی کشورها نداشت. فضای این نشست چگونه بود؟
نشست اخیر اوپک یکی از سختترین نشستهای این سازمان بود بهطوریکه جلسه غیرعلنی حدود 7 ساعت به طول انجامید و این موضوع نشان از متفاوت بودن این نشست نسبت به جلسه خرداد ماه یا جلسه سال پیش این سازمان دارد. پیش از نشست نیز برخی اظهار میکردند چون اندونزی به اوپک اضافه میشود، سقف تولید را حدود 900 هزار بشکه افزایش دهیم، اما در شرایطی که تولیدکنندگان اوپک به سقف تولید توافق شده در اجلاسهای قبلی پایبند نبودهاند، افزایش سقف تولید چه فایدهای میتوانست داشته باشد؟ از سوی دیگر گفته شد میزان افزایش تولید ایران نیز مشخص نیست، بنابراین صبر کنیم تا ماه ژوئن میزان افزایش تولید ایران نیز مشخص شود که البته این بهانهای برای توجیه عدم تصمیمگیری بود.
تفاوت این نشست با نشستهای قبلی چه بود؟
در نشستهای قبلی این نظر که اوپک در راستای حمایت از قیمتها تولید خود را کاهش ندهد، خیلی زود تایید میشد. اما در عمل شاهد عدم موفقیت این سیاست در یک سال گذشته بودهایم. یعنی تولید رقبای نفت اوپک (تولید نفتهای گران قیمت خصوصا نفت شیل) کاهش چندان شدیدی نیافته است. چراکه این تولیدکنندگان توانستهاند با استفاده از روشهای بهینهسازی یا ادغام با یکدیگر مانع از کاهش شدید تولید خود شوند، در مقابل حدود 500 میلیارد دلار در مجموع از درآمدهای صادرکنندگان نفت کاسته شده است. در حالیکه پیش از این در اجلاسهای قبلی ادعا میشد که خیلی سریع شاهد کاهش تولید تولیدکنندگان خارج از این سازمان خواهیم بود، بنابراین این سیاست مخالفان بیشتری داشت. چراکه اعضا در این یک سال تنها شاهد کاهش درآمدهای خود بودهاند؛ از همین رو اجلاس دشوارتر از قبل شد. بنابراین اعضا توافق کردند که اعلام کنند روی سقف تولید توافقی صورت نگرفته است.
یعنی کشورهای همراه با عربستان کمتر شده بودند؟
نشست پشت درهای بسته بود و ما از جزئیات بحثهای داخل آن با خبر نیستیم اما آنچه اعلام شد نشان از تشتت آرا بین اقلیتی که اکثریت میزان تولید سازمان را دارند و اکثریت اعضا با تولید پایینتر داشته است.
عربستان و برخی متحدانش کاهش تولید اوپک را مشروط به همکاری کشورهای غیر عضو کرده بودند، چرا دیگر کشورها با اوپک همکاری نکردند؟
اینکه گفته میشود اوپکیها در صورت همکاری کشورهای غیر عضو تولید خود را کاهش میدهند نقض غرض است. زیرا اگر کشورهای خارج از اوپک نیز بخواهند با سیاستهای اوپک هماهنگ شوند، چه دلیلی داشت خارج از این سازمان باقی بمانند؟
آیا پیش از این نیز اوپک رویکرد عدم حمایت از بازار را اتخاذ کرده بود؟
وظیفه سازمان اوپک اتخاذ سیاستهایی است که موجب شود اعضای آن به درآمد منظم از طریق صادرات نفت دسترسی پیدا کنند؛ در حالیکه اتخاذ سیاست رسیدن به سهم بازار بیشتر بدون توجه به تاثیرات منفی آن روی قیمتهای نفت موجب مشکلات عدیده برای اکثریت اعضای اوپک شده است. البته این اتفاقی است که در سالهای گذشته در برابر افزایش تولید نفت در دریای شمال نیز افتاد. در سالهایی که تولیدکنندگان حوزه دریای شمال تولیدکنندگان مهمی شده بودند و موقعیت اوپک در بازار نفت را تحت تاثیر قرار داده بودند برخی اعلام میکردند اگر قیمتها پایین بیاید این تولیدکنندگان از بازار خارج میشوند، اما این اتفاق نیفتاد چراکه آن تولیدکنندگان نیز تکنولوژی خود را ارتقا دادند و با تولید بهینه مانع از افت تولید نفت خود شدند تا زمانی که افت شدید تولید دریای شمال به دلیل تخلیه ذخایر بعد از سالها برداشت بهینه به وجود آمد.
برخی بر این باورند که در نشست اوپک عربستان پیروز میدان بوده است. نظر شما چیست؟
به نظر میرسد این افراد مسائل را عمیق نگاه نمیکنند و صرفا نگاه سیاسی به وقایع دارند، به همین دلیل نیز میگویند عربستان برنده اجلاس اخیر بوده است. در حالی که به نظر بسیاری از صاحب نظران بازار نفت این اتفاق نیفتاده است. اکثریت کارشناسان خبرهای که در حاشیه نشست با آنها صحبت میکردیم، هیچ یک بر این باور نبودند. اینگونه نظرها تنها از تهران شنیده میشود. این افراد موضعگیری سیاسی دارند و نه علمی، واقعیت این است که اوپک امروز به جایی رسیده است که هیچ توافقی وجود ندارد و عربستان سعودی که تا اجلاس قبلی همراهی همه اعضا را با سیاست سهم بازار خود به همراه داشت نمیتواند برنده اجلاس اخیر تلقی شود. ایران هم در راستای منافع ملی خودش موضع قاطعی در این نشست داشت و پاسخ وزیر نفت در برابر اظهارات وزیر انرژی نیجریه نیز به عقیده بسیاری از ناظران بسیار بجا بود. به نظر من اظهارات رئیس کنفرانس مبنی بر اینکه ایران ورود خود به بازار نفت را برای حمایت از قیمتها به تاخیر بیندازد، بیشتر از روی بیتجربگی وی بود؛ چراکه اولین باری بود که در این اجلاس شرکت میکرد و زمانی که در برابر پاسخ به جای آقای زنگنه که گفتند بعد از تحریم قدرتهای غربی حالا دوستان اوپکی ما میخواهند ما را تحریم کنند قرار گرفت دیگر اظهارات خود را تکرار نکرد. بنابراین سیاسی دیدن همه مسائل و به عربستان اعتبار دادن بیشتر شبیه برخی از روشهای دلواپسان در قضیه توافق هستهای است. گویا این افراد دلواپسان اوپکی هستند و نمیخواهند ببینند که با وجود نبود ابزار لازم یعنی قدرت تولید در درون اوپک چه تلاشهایی شد و چگونه از حقوق ایران دفاع شد.
آیا با توجه به تغییراتی که در سهمیه و سقف تولید اوپک در خلال سالهای اخیر رخ داده، این سازمان همچون سابق بر بازار نفت تاثیرگذار است؟
تا پیش از این نیز سقف تولید اوپک بهصورت اسمی30 میلیون بشکه در روز بود اما عملا اعضای این سازمان خیلی بیش از این مقدار تولید میکردند. متاسفانه از دسامبر 2011 به دلیل اشتباهاتی که شد، اعضای اوپک پذیرفتند که به جای سهمیه هر یک از اعضا یک سقف کلی برای سازمان استفاده کنند. این اشتباه بزرگی بود. اوپک زمانی بهعنوان سازمانی تاثیر گذار مطرح میشود که هر یک از اعضا سهمیه داشته باشند و به آن عمل کنند. زمانی که اعضای متخلف سقف تولید را رعایت نمیکنند و در مجموع افزون بر 5/ 1 میلیون بشکه بیش از سقف 30 میلیون بشکهای تعیین شده تولید میشود حال نبود سقف جدید هم تاثیری ویرانکننده بر بازار نفت ندارد. افت شدید قیمتها نه به دلیل نبود سقف تولید بلکه به دلیل تولید حداکثری برخی از کشورها اتفاق افتاده است. بنابراین کسانیکه تولید خود را افزایش دادهاند و موجب افت قیمت نفت و کاهش میلیاردی درآمدهای اعضا شدهاند، مسوول هستند و باید تولید خود را کاهش دهند.
چرا سقف کلی تولید جایگزین نظام سهمیهبندی شد؟
در آن زمان تولید لیبی کاهش پیدا کرده بود و زمزمههای تحریم ایران و کاهش تولید آن نیز کمکم مطرح شد. اما این مشکل راهکار مخصوص به خود را داشت، نه اینکه سهمیه اعضا به کل حذف شود. این مساله از سوی اعضا نباید پذیرفته میشد، باید سهمیهها را نگه میداشتند و اگر دنیا به نفت بیشتری احتیاج داشت هر کشور عضو درصد مشخصی بیش از سهمیه خود تولید میکرد با تعهد به اینکه بعد از بازگشت ایران و لیبی به بازار و افزایش تولیدشان، اعضا نیز به سهمیه قبلی خود بر میگشتند. از طرفی باید توجه داشت که سهمیه یا سقف تولیدی که کسی به آن پایبند نباشد برای هیچکس سودی ندارد و بر بازار نفت اثر منفی میگذارد.
این موضوع که عراق نظام سهمیهبندی را قبول نمیکرد چه تاثیری در حذف نظام سهمیهبندی داشت و اعضا چه تصمیمی باید درخصوص این کشور میگرفتند؟
بهانه تعلیق نظام سهمیهبندی در دسامبر ۲۰۱۱ همانطور که گفتم کاهش عرضه نفت سایر اعضای اوپک بود. به اعتقاد من اگر همه اعضا مانند گذشته به تقویت قیمت نفت علاقهمند و متعهد باشند، حصول توافق مثل دسامبر ۲۰۰۸ قابل دسترسی است، حتی بر سر مسائل پیچیدهای مانند سهمیه جدید عراق.
آیا جایگاه ایران در اوپک در سالهای تحریم تغییر کرده است؟
قدرت در اوپک، تولید است، تا زمانی که تولید ما پایین باشد تنها قدرت معنوی داریم. از آنجاییکه ایران کشوری است که در تشکیل اوپک نقش داشته هنوز در این سازمان از کشورهای تاثیرگذار است. اما تحریمهای غرب موجب افت تولید ما شده و روی قدرت ما در اوپک نیز تاثیر گذار بوده است. بنابراین اگر بخواهیم در اوپک حرفی برای گفتن داشته باشیم باید تولید خود را بالا ببریم و با کشورهایی که موضعی شبیه ما دارند هماهنگ شده و حرف خود را جلو ببریم.
آیا ممکن است نشست اضطراری تشکیل شود؟
تاریخ نشست اضطراری را هیچگاه از قبل مشخص نمیکنند، اما اگر زمانی قیمتها خیلی کاهش یابد ممکن است رئیس کنفرانس اوپک از اعضا برای نشست اضطراری دعوت کند و در صورت موافقت همه اعضا این نشست برگزار میشود.
برخی بر این باورند چون اوپک سقف تولید ندارد، عربستان و دیگر اعضا بیمحابا تولید خود را افزایش خواهند داد.
در حال حاضر همه اعضا با همه توان خود نفت تولید میکنند و مطمئن باشید اگر توان تولید بیشتری داشتند تاکنون اعمال و تولید خود را بیشتر میکردند. در شرایطی که به سقف تولید توافق شده عمل نمیکنند و کسی آن را رعایت نمیکند، بود و نبود آن نیز فایدهای ندارد.
برخی اعلام میکنند مادامیکه ایران نتوانسته با حداکثر ظرفیت خود تولید کند نباید بحث سهمیهبندی را مطرح میکرد و باید مانند عراق خود را خارج از این نظام قرار میداد.
نظام سهمیهبندی برای همه کشورها است اما کشورهایی مانند لیبی و ایران که کاهش تولید داشتهاند در بحث سهمیهبندی جدید بدونشک سهم تاریخی آنها هم در نظر گرفته خواهد شد. بنابراین با اجرایی شدن این نظام ابتدا اصل قضیه مطرح و بعد از اینکه از سوی دیگر کشورها پذیرفته شد، تصمیم گرفته میشود چه مقداری سهمیهها کاهش داشته باشند. زمانی که کشوری مانند ایران یا لیبی کمتر از مقدار سهمیه خود تولید میکنند مشمول تعهد کاهش سهمیه نمیشوند. اما ایران برای افزایش قیمتها چارهای غیر از طرح برگشت به نظام سهمیهبندی ندارد که کشورهای متخلف به تعهد تولید، اضافه تولیدشان را کاهش دهند.
برخی افت قیمتهای یک سال اخیر را با سال 1986 مقایسه میکنند. به نظر شما چه شباهتها و تفاوتهایی بین این سالها وجود دارد.
در آن زمان عربستان بهعنوان متوازنکننده بازار مطرح بود، این نقشی بود که خود عربستان آن را پذیرفته بود. چراکه بعد از انقلاب اسلامی ایران و همچنین به دلیل حمله ارتش صدام حسین به ایران تولید اوپک به شدت کاهش یافت و عربستان به دلیل ظرفیت تولید بالایی که داشت تولید خود را بالا برد. در آن زمان اوپک قیمت مورد نظر نفت خود را اعلام میکرد و با تنظیم تولیدش تلاش میکرد به آن قیمت برسد، برای رسیدن به آن قیمت چون تغییر تولید دیگر کشورها چندان کارساز نبود عربستان مسوولیت تولیدکننده متغیر یا متوازنکننده یا(sewing producer) را پذیرفته بود. با افت قیمتها این کشور شروع به کاهش تولید خود کرد تا بتواند از قیمتها حمایت کند. اما هرچه عربستان تولید خود را کاهش میداد چون تقاضای جهانی نفت به شدت کاهش یافته بود بر قیمتها اثرگذار نبود و بهای نفت مدام کاهش مییافت. بهطوریکه تولید این کشور در یک برهه به 5/ 2 میلیون بشکه در روز رسید، ولی قیمتها باز هم تغییر نمیکرد.
بنابراین در کنفرانس اوپک در لندن تصمیم گرفته شد سیاست حفظ سهم بازار در پیش گرفته شود. در پی این سیاست قیمت نفت افت بسیار شدیدی کرد که حتی برای بعضی از نفت خامها به حدود 6 دلار در بشکه رسید. در آن زمان تولیدکنندگان کوچکی در آمریکا وجود داشتند بهطوریکه در مزرعه یا حتی حیاط خانهشان نفت تولید میکردند و هرچند که تولید بسیار اندکی درحد چند بشکه در روز داشتند اما در مجموع تولید این تولیدکنندگان کوچک به بیش از 400 هزار بشکه در روز میرسید. این تولیدکنندگان کوچک همگی بر اثر افت قیمت نفت از میدان خارج شدند. البته برخی بعدها اعلام کردند که دلیل این اقدام عربستان در هماهنگی با آمریکا بیشتر سیاسی بوده و برای فشار آوردن به ایران که در جنگ با عراق در حال پیشروی بود انجام شد که بحث درباره این موضوع مهم نیاز به زمان طولانی دیگری دارد. بنابراین شرایط در حال حاضر با آن زمان تفاوتهایی دارد. در حال حاضر برخلاف آن سالها تقاضای نفت و رشد آن بالا است و دلیل افت قیمت نفت عرضه بالا است. همین موضوع باعث شده که حدود 200 میلیون بشکه حجم ذخایر بالاتر از میانگین 5 ساله قرار بگیرد.