گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «از برخی روزنامهها میشود فهمید که فردا چه کسی دستگیر میشود، برخي رسانهها گاهی بهعنوان پلیس مخفی عمل کنند.» روحاني با این اظهارات در نمايشگاه مطبوعات، پروژه «نفوذ» در دوران پسابرجام را به سُخره گرفت و به بازداشت شبكه جاسوسي آمريكا در رسانههای داخلي حمله كرد. با این همه داستان جیسون نشان داد اطلاعات سپاه چگونه توانسته بود جاسوسان نفوذی کرده در نهاد ریاست جمهوری را شناسایی و دستگیر کند. جیسون یک شاه ماهی اطلاعاتی بود که غربیها اصرار داشتند بگویند یک خبرنگار ساده است. روحانی اما او را به سادگی رها کرد؛ و رفت!
داستان پیچیده یک «خبرنگار ساده»!
آن زمان جيسون رضاييان بهعنوان عامل نفوذي در رسانههای حامي دولت توسط سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شده بود و حاميان دولت كه ارتباط ساختاري خود با آمريكا را لو رفته میدیدند، در اقدامي هماهنگ اين اقدام را بازي سياسي با نفوذ توصيف كردند و ادعا كردند كه وي يك خبرنگار ساده است و نبايد با اقدامات امنيتي، فضاي رسانهای كشور را ملتهب نمود. «خبرنگار ساده بودن» اما در سخنان جان كري هم تكرار شده بود. او در طول مذاکرات هستهای، از ظريف خواسته بود جيسون آزاد شود و معتقد بود كه رضاييان فقط يك خبرنگار است، نه جاسوس. همان زمان كه اطلاعات افشاشده نشان میداد حسين باستاني از فعالين ضدانقلاب و همكار بي. بي. سي چگونه پولهای كلاني را بهحساب برخي روزنامهنگاران مقيم ايران واريز كرده بود، افرادي كه در شبكه نفوذ آمريكا مهرههای مهمي بهحساب میآمدند و ارتباط خاصي با رضاييان داشتند.
اما تلاشهای آمريكا براي آزادي جيسون رضاييان نشان داد كه وي يك خبرنگار ساده نبوده است و دقیقاً با برنامه وارد ايران شده است. بهعنوان مثال اوباما در پیامهای مختلف، آزادی زندانیان آمریکایی را مطالبه میکرد. رئیسجمهور آمریکا در پیام عید نوروز 1394 و در 24 آوریل در مهمانی شام خبرنگاران در کاخ سفید خواستار آزادی رضاييان شد. رضاييان كسي است كه بهواسطه دوستي با اصلاحطلبان و شبكه آمريكا در ايران، با نفوذ در اماكن دولتي، اطلاعات مهمي از برنامههای «ضدتحریمی ایران» به دست میآورد و شبكه واسطههای تجاري ايران براي دور زدن تحریمها را لو میداد.
نزار ذاكا، جيسون رضاييان و سيامك نمازي از جمله افرادی بودند كه در حدود سه سال اخير بهطور مرتب در حال رفتوآمد به كشور بودند و بهراحتی وارد وزارتخانهها و دستگاههای حساس كشور میشدند. ارتباطات گسترده ذاكا با وزارت ارتباطات و معاون آن، نشان از عمق همكاري برخي افراد دولتي با جاسوسان آمريكايي دارد. گويا حفظ زیرساخت رابطه با آمريكا براي دولت روحاني آنقدر مهم است كه حساسترین دستگاههای مملكت به نام فعاليت جامعه مدني و ديپلماسي علمي، بهراحتی به روي افراد دو تابعیت و آمريكايي باز میشوند. جيسون رضاييان در بازجوییها گفته بود بهقدری به روحاني نزديك شده كه حتي طعم آدامس رئیسجمهور ايران را هم میداند. اما روحاني بهجای قدرداني از نيروهاي امنيتي، غیرمستقیم، آنها را كساني خطاب کرد كه از نفوذ بهرهبرداری جناحي میکنند.
دولت روحاني بهواسطه مقامات ارشد وزارت خارجهاش، ارتباط گستردهای با لابیهای مختلف در آمريكا از جمله ناياك دارد. جيسون رضاييان در ايران و آمريكا با ناياك ارتباطات گستردهای برقرار كرده بود. مسئله آنجا جالب میشود كه سيامك نمازي (دلال نفتي و از اعضاي ناياك و دوستان شبكه نفوذ آمريكا در ايران) هم عضو ناياك است و اكنون در بازداشت نيروهاي امنيتي به سر میبرد.
نقش ديپلماسي مخفي در آزادسازي جاسوسان
میتوان ارتباطات غیررسمی دیپلماتهای ايراني با آمریکاییها را نوعي ديپلماسي مسير دوم و غیررسمی ناميد. دیپلماسی خط دو یعنی گفتوگو؛ یعنی تعاملات و ارتباطات نخبگان و بازیگران غیردولتی بین دو یا چند کشور. این فن که توسط افراد رسمي و غیررسمی و در محیطهای غیررسمی صورت میگیرد یکی از گامهای مؤثر در راستای فراهم آوردن زمینه گفتوگو در سطوح رسمی است.
در روابط ایران و آمریکا، به دليل نبود ارتباط رسمي گسترده و همچنين نبود رابطه ديپلماتيك پايدار، توصیه و سرمایهگذاری مسئولان سیاست خارجی واشنگتن روی «دیپلماسی مسیر دوم» با ایران است. برای مثال میتوان به سخنان «رابرت گیتس»، وزیر دفاع آمریکا اشاره کرد. گیتس در 25 اردیبهشتماه 1387 طی سخنانی در «American Academy of Diplomacy» با تأکید بر تماسهای غیررسمی با ایران و گشودن «دیپلماسی مسیر دوم»، اعلام کرد: «باید امکان آن را ایجاد کرد که شمار بیشتری از شهروندان ایرانی و آمریکایی از کشورهای یکدیگر دیدن کنند. در حال حاضر نیز تعداد قابلتوجهی از شهروندان ایرانی به آمریکا سفر میکنند، اما لازم است مسافرت شهروندان آمریکایی به ایران نیز افزایش یابد.» احتمالاً منظور گيتس از شهروندان، بيشتر افراد دو تابعيتي است كه توسط نهادهاي دفاعي امنيتي آمريكا براي جمعآوری اطلاعات آموزشدیدهاند.
در مورد آزادي زندانيان آمريكايي نيز، جرد هافمن نماینده دموکرات ایالت کالیفرنیا كه هدایت گروه شش نفره اي از نمايندگان دموكرات كنگره براي آزادي زندانيان آمريكايي را بر عهده داشته است، گفته كه با غلامعلي خوشرو سفير ايران در سازمان ملل ديدار داشتهاند و در اين ديدارها فقط خوشرو حاضر بوده است و ساير دیپلماتهای ايراني اجازه ورود به اين مذاكرات محرمانه را نداشتهاند. هافمن گفته: «من بهطور ویژه و فقط برای رایزنی در این زمینه به نیویورک رفتم. من نظرم را مستقیماً به نماینده ایران گفتم و تأکید کردم که مادامیکه این افراد در زندان باشند و شما روزنامهنگاران را زندانی کنید روابط دو طرف بهبود نخواهد یافت.»
همینجاست كه ژرفاي ارتباطات گسترده و لابیهای فراوان حلقه نيويوركیها در وزارت خارجه با محافل داخلي آمريكا آشكار میشود. از رفتوآمدهای ظريف به بنياد برادران راكفلر (در دوران حضور در نيويورك) و تماسهای مكرر وي با کری (به بهانه نظارت بر اجراي برجام) تا ديدارهاي خوشرو با نمايندگان كنگره آمريكا به اسم آزادي زندانيان آمريكايي به نظر میرسد دولت میخواهد به هر قيمت با آمريكا رابطه ايجاد كند، چنانچه ابوطالبي (معاون سياسي نهاد رياست جمهوري؛ كه چند ماه پشت در سازمان ملل ماند و ديپلماسي خنده نتوانست ويزاي او را از جان كري دريافت كند) صراحتاً گفته بود ارزش رابطه با آمريكا بسيار بيشتر از برنامه هستهای است!
جزئيات آزادي جيسون و دوستانش بسيار بيشتر از اخباري است كه فعلاً منتشرشده و شايد بعدها اخبار و اطلاعات دقیقتری در اختيار رسانهها قرار بگيرد، اما آنچه مسلم است مذاكرات پشت پرده طولاني در يك سال اخير در جريان بوده است تا در روز اجراي برجام، تبادل زندانيان نيز صورت بگيرد.
این روحانی هم آدم ...
سلام یعنی این رییس جمهور هم !!!
امید وارم دیگه کسی راه بنی صدر رو ادامه نده