به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، پرویز امینی پژوهشگر و کارشناس مسائل سیاسی نوشت:
اخیرا در شبکههای اجتماعی دیدم از زبان سروش گفته شده است «اینکه آقای خامنهای میگوید حتی اگر به نظام اعتقاد ندارید، در انتخابات شرکت کنید، معنای این حرف این است که دیگر نمیتواند بگوید رأیی که مردم دادهاند، رأی به نظام بوده است»
اولا وقتی مخالفان یک نظام بنا به دعوت عالیترین مقام و نماد همان نظام در انتخابات یا هر کار دیگری وارد میشوند، رأیشان به طور مضاعف رأی به نظام هست. چون علاوه بر موافقان، مخالفان نظام هم این نماد را که به طور حداکثری نظام را نمایندگی میکند، قبول دارند.
ثانیا این در شرایطی است که اتفاقا دعوت وی از موافقان خود برای رأی دادن به کروبی؛ نامزد مورد عنایتش، رأیی بیش از ۳۵۰ هزار از ۴۰ میلیون شرکت کننده نیاورد و تأیید میکند که همه این ۳۵۰ هزار نفر نیز به دلیل دعوت وی به کروبی رأی ندادند. البته اگر ما با باوری که طرفداران وی را بیش از بخشی از آراء ۳۵۰ هزارتایی کروبی از ۴۰ میلیون شرکت کننده میدانند، هم همراهی کنیم نتیجه این میشود که جناب سروش هواداران و موافقانی دارند که با او همراهی نمیکنند اما همچنان جز طرفدران وی محسوب میشوند. حال اگر عالیترین مقام و نماینده حداکثری یک نظام، از مخالفان خود خواست که در انتخابات شرکت کنند و آنها چنین کردند، آیا این رأی به طور مضاعف نشان دهنده رأی آنها به نظام مذکور نیست؟
ثالثا درواقع مطلب منسوب به سروش بر یک پیشفرض «پوزیتیویستی» استوار است که از «معناداری» کنشهای انسانی در آن غفلت شده است. پارادایم پوزیتیویستی به «فیزیک واقعیت و عمل» یا واقعیت در شکل «کالبدی» آن محدود است و درباره علوم انسانی و اجتماعی بر سیاق علوم طبیعی که با تجربه پوزیتیو کار میکند، حکم میکند. در حالیکه در پارادایم غیر پوزیتیوستی، فهم جهان اجتماعی، غیر از جهان طبیعی است و بر تجربه زنده (زیسته)، نه پوزیتیو، متکی است. بنابراین مسئله، معناداری کنشها در کانون تفهم غیر پوزیتیویستی است
.
برای یک پوزیتیویست فرقی بین کنش مخالفان یک نظام در رأی دادن در انتخابات به دعوت و خواست اپوزسیون و نمادهای اپوزسیونی با دعوت و خواست عالیترین و حداکثریترین نماد و نماینده پوزسیون وجود ندارد. چون تنها به فیزیک واقعیت که رأی دادن مخالفان است، توجه میکند. در حالیکه معنای این دو کنش علی رغم ظاهر یکسان، متفاوت است.(مثل تفاوت عملیات انتحاری و حرکت استشهادی که ظاهر عمل شبیه است اما معنی این دو کاملا متفاوت است اما پارادایم پوزیتیوستی قادر نیست این تفاوت را بفهمد). کنش رأی دادن مخالفان یک نظام با دعوت رهبر همان نظام، به معنای قبول موضع وی حتی از سوی مخالفین اوست و انجام دادن کاری است که خواست مهمترین نماد یک نظام سیاسی است. بنابراین به طور مضاعف این آراء، رأی به نظام است. چرا که رأی دادن موافقین بنا بر دعوت رهبری که قبولش دارند، اگر رأی به نظام تلقی میشود، این یک امر عادی و طبیعی است اما این که علاوه بر موافقین، مخالفین نیز دعوت به رأی دادن از سوی رهبر نظام را بپذیرند، به معنای مضاعف، رأی دادن به آن نظام است.
ولی تا اونجایی که فهمیدم استدلالش خداوکیلی درست و جالب بود