گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، تأیید یا رد، احراز یا عدم احراز. این روزها این جملات نقل و نبات محفلهای سیاسی کشور است. موضوعی تکراری در تمام سی و چند سال عمر جمهوری اسلامی. قانونی طبیعی که در تمام کشورهای دنیا به شیوههای مختلف وجود دارد، اما برای برخی بهانهگیران مثل همیشه وقتی نوبت به ایران میرسد همه چیز فرق میکند! این دوره از انتخابات مجلس هم مانند دورههای قبل برخی از داوطلبینی که موفق نشدند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند، مانند بسیاری از اسلاف خود از هر ترفندی برای زیر سوال بردن انتخابات و تخریب شورا استفاده میکنند. هرچند با شکست مرحله اول طرح فاقدالصلاحیتها برای فشار بر شورای نگهبان، مرحله دوم آن را با تهدید آغاز کردند. مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران دیروز در سخنانی توهینآمیز تهدید کرد «شیرینی ردصلاحیتها را به کامشان تلخ میکنیم.» اما به راستی خیل ردصلاحیت شدگان در تاریخ انتخابات مجلس چقدر توانستهاند بر نظرات مردم ایران تأثیر بگذارند و کامشان را تلخ کنند؟ ورق زدن برگهای انتخابات مجلس تاریخ انقلاب پر است کسانی که میخواستند شیرینی انتخاباتها را به کام مردم تلخ کنند.
مجلس اول، جمع اضداد
انتخابات اولین دوره مجلس شورای ملی، پس از انقلاب ۵۷، در ۲۴ اسفند ۱۳۵۸ خورشیدی، برگزار گردید و در تاریخ ۷ خرداد ۱۳۵۹ خورشیدی، اولین جلسه مجلس اول تشکیل شد. بیشتر نمایندگان حاضر در این دوره از مجلس، در دوره رژیم پهلوی، از زندانیان سیاسی بودند. انتخابات اولین دوره مجلس شورای ملی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بعد از سالها دیکتاتوری طاغوت، با آزادی در انتخابات برگزار گردید و غیر از حزب جمهوری اسلامی، گروههایی نظیر نهضت آزادی ایران و جنبش مسلمانان مبارز نیز موفق به راهیابی به مجلس اول شدند.
مجلس دوم، خداحافظی لیبرالها
دور دوم انتخابات مجلس در شرایطی که دیگر خبری از نیروهای چپ و گروهک منافقین نبود و شرایط کشور کمی آرام تر شده بود برگزار شد. با این حال رد صلاحیت نهضت آزادی که چند سال گذشته تبدیل به مخالفان جدی سیاستهای کشور شده بودند در این سال حاشیه ساز شد. نهضت آزادی که پس از جریان تصویب قانون قصاص از در تقابل با رهبری انقلاب درآمده بود از ماهها قبل میدانست که دیگر در مجلس دوم جایی نخواهد داشت.
با توجه به حضور تعدادی از اعضای نهضت آزادی در مجلس اول فضای مجلس در روزهای منتهی به انتخابات مجلس دوم بسیار ملتهب بود. نهضت آزادی با مطرح کردن موضوع آزادی و حمله به رد صلاحیت گسترده اعضای این حزب توسط شورای نگهبان انتخابات پیش رو را انتخاباتی غیر آزاد دانستند. میرحسین موسوی نخست وزیر وقت در مصاحبهای اختصاصی با روزنامه جمهوری اسلامی شعار تأمین آزادی انتخابات را در راستای تضعیف جبههها ارزیابی و از پُر رویی نهضتیها ابراز تعجب میکند!
کار اختلافات پیش از انتخابات مجلس دوم به همین جا ختم نشد. نهضت آزادی که روزهای پیش از انتخابات مدام بر طبل نبود آزادی در انتخابات میکوبید میخواست سمیناری با عنوان «تأمین آزادی انتخابات» برگزار کند. هرچند برگزاری این سمینار نیاز به مجوز وزارت کشور نداشت اما وزارت کشور با میتینگ سیاسی دانستن این برنامه آن را غیر قانونی اعلام کرد. جمعه 26 آبان 62 قرار بود یزدی، صباغیان و توسلی در ساختمان نهضت آزادی سخنرانی کنند اما به دلیل مخالفت وزارت کشور، پلاکاردی با محتوای لغو برنامه بر روی دیوار نصب میشود. با این حال جمعیتی که در مخالفت با نهضت آزادی دور ساختمان جمع شدهاند به داخل ساختمان حمله میکنند و در نتیجه سخنرانان مضروب و به ساختمان خسارتهایی وارد میشود.
هاشمی رفسنجانی در خصوص این حادثه مینویسد: «امروز عصر، نهضت آزادی اعلام میتینگی به نام «سمینار تأمین آزادی انتخابات» کرده است. وزارت کشور اجازه نداد و مردم جمع شدند و بساط آنها را به هم ریختند و نیروهای پلیس و کمیته آنها را نجات دادند و به خانههایشان بردند.»
ماجرا به همینجا ختم نمیشود و صباغیان که در مجلس برای توضیح وقایع آن روز پشت تریبون قرار گرفته بود مورد هجوم برخی از نمایندگان قرار میگیرد و فضای مجلس برای مدتی ملتهب میشود.
نهایتاً نهضت آزادی در برابر رد صلاحیت كاندیداهایش از طرف شورای نگهبان، انتخابات مجلس را تحریم كرد. دعوت به تحریم انتخابات با پاسخ مثبت عمومی روبه رو نگردید و این بخش از نیروی لیبرال به طور طبیعی آخرین پایگاه خود را در قدرت سیاسی را به دست خود از دست داد. احتمالا تصور نهضت آزادی این بود كه مردم به تحریم انتخابات اقبال خواهند كرد كه نتیجه عكس تحلیل نهضت بود.
مجلس سوم، آرامش قبل از انتخابات، اختلاف بر سر شمارش آرا
انتخابات مجلس سوم در کوران روزهای سخت جنگ در اولین روزهای بهار 67 برگزار شد. بر خلاف انتخابات قبل فضای روزهای قبل از برگزاری انتخابات آرام بود و رقابت بین گروهها و طیفهایی بود که خود را خط امامی میدانستند. در واقع انتخابات مجلس سوم سرآغاز ایجاد جناح چپ و راست در کشور بود.
با وجود فضای آرام پیش از انتخابات درگیری شورای نگهبان و وزارت کشور بر سر انتخابات تهران مهمترین حادثه حاشیه ساز این انتخابات شد. آیتالله «محمد مؤمن» عضو وقت شورای نگهبان در خصوص درگیری بین این شورای و وزارت کشور میگوید: « وقتی انتخابات مجلس سوم برگزار شد، گزارشهایی داشتیم که آرای برخی از کاندیداها را با آنکه در صندوق انداخته شده بود، نخواندهاند. اما در ذهن حضرت امام مسئله به این شکل جلوه داده بودند که شورای نگهبان میخواهد انتخابات تهران را بیجهت، ابطال کند.»
وی در خصوص دیدار با حضرت امام هم میگوید، به امام عرض کردم: «شورای نگهبان اصلاً تصمیم بر ابطال انتخابات ندارد و ما انتخابات تهران را صحیح میدانیم. منتها دو مطلب در کار است. در حدود ۳۰ شعبه از شعب اخذ رأی، ناظرین ما را دستگیر و زندانی کردهاند. وقتی در این شعب، ناظر شورای نگهبان را حبس کردهاند، ما حق داریم که دست کم احتمال سوء نیت بدهیم. نهایتاً ممکن است تنها همین چند صندوق را باطل کنیم. گزارشهایی هم از ناظرین صندوقهای دیگر (که حدود ۶۰۰ صندوق است) به ما رسیده است که دال بر وجود تخلفاتی است که در این صندوقها صورت گرفته است. برای مثال در یک شعبه، ظاهراً آقای باهنر دو هزار و خردهای رأی داشته است؛ ولی تنها دو رأی برای ایشان منظور شده است. ما این صندوقهای مشتبه را میخواهیم بازشماری کنیم و در این بازشماری ممکن است نتیجه آرا، جابه جا شود و خلاصه اینکه، واقع، معلوم گردد.»
پس از این جلسه امام دستور میدهند تا صندوقها در اختیار شورای نگهبان قرار گیرد. آیت الله مؤمن در خصوص عاقبت انتخابات تهران میگوید: اما در نهایت هم صندوقها در اختیار شورای نگهبان قرار نگرفت! تصور بنده این است که وزارت کشور و آقای انصاری با هم هماهنگی کردند و نگذاشتند که صندوقهای شبههدار در اختیار شورای نگهبان قرار گیرد. نهایتاً حضرت امام را وادار کردند که نامهای برای شورای نگهبان بنویسند و اعلام کنند که انتخابات تهران، صحیح برگزار شده است و صحت آن را اعلام کنید!
مجلس چهارم، و رد صلاحیت برخی چهرههای منتسب به روحانیون مبارز!
انتخابات دوره چهارم مجلس شورای اسلامی در ۲۱ فروردین ۱۳۷۱ و در حالی برگزار شد که دوران سازندگی به راهبری اکبر هاشمی رفسنجانی آغاز شده بود. نظارت استصوابی و رد صلاحیت نیروهای همسو با مجمع روحانیون مبارز، مجلسی از نیروهای همسو با جناح راست شکل داد که در آن زمان، هنوز از اکبر هاشمی رفسنجانی حمایت میکردند.
مجمع روحانیون مبارز و گروههای همفکرش این حرکت شورای نگهبان را جناحی خوانده و نسبت به رد صلاحیت کاندیداهای جناح چپ هشدار دادند. «مهدی کروبی» در خاطراتش در خصوص گفتوگو با هاشمی رفسنجانی درباره رد صلاحیتها میگوید: به آقای هاشمی گفتم اگر بخواهید با زور ما را حذف کنید از تمام کارهای اجرایی کنارهگیری میکنم. اجازه ندهید با زود عدهای را حذف کنند.
در نهایت تلاش بزرگان جناح چپ فقط توانست تعداد اندکی از رد صلاحیت شدگان را به گردونه انتخابات بازگرداند، اما در نهایت جناح چپ در بین مردم هم نتوانست موفقیتی کسب کند و بسیاری دیگر از چهرههای منتسب به این جناح مانند مهدی کروبی، محمد موسوی خویینی ها، محمدرضا توسلی، علی اکبر محتشمی پور، عبدالواحد موسوی لاری، فخرالدین حجازی، مرتضی الویری، سعید حجاریان، ابوالقاسم سرحدی زاده، محمد سلامتی، نجفقلی حبیبی، علیرضا محجوب، گوهرالشریعه دستغیب، فاطمه کروبی، مرضیه حدید چی دباغ و برخی دیگر از چپهای تایید صلاحیت شده، رای لازم را برای ورود به مجلس را کسب نکردند.
ادامه دارد...