به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، روزنامه آفتاب یزد امروز دوشنبه 95/2/6 گفت و گویی با عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت اصلاحات انجام داده است که بخش هایی از آن را در ادامه میخوانید:
* وجه تمایز برنامههای توسعه سوم و ششم را مشخصاً چه میدانید؟ البته با در نظر گرفتن این مطلب که شما قبلاً کابینه آقای روحانی را غیرسیاسی خواندهاید.
آقای روحانی در مقابل سیلی که در حال نابود کردن اقتصاد ملی بود، سدی بست و این مهمترین اقدام بود، هرچه این سد محکمتر شود،از تخریبهای بیشتر که نتایج 8 ساله گذشته است جلوگیری میشود. در این دو سال کاری بیش از این نمیشد انجام داد. انتقادی که بنده به دولت آقای روحانی داشتهام، محافظهکار بودن آنهاست و اینکه در برنامههای اقتصادی ریسکپذیر نیستند. اگر دولت اینقدر محتاطانه رفتار نمیکرد و بهاصطلاح برخورد شادابتری داشت، شاید به نتایج بهتری میرسید.
* نقش نظام بانکی را در تحقق برنامههای توسعه چگونه ارزیابی میکنید؟
متأسفانه نظام بانکی با بهرههای سنگینی که میگیرد، اساساً نمیتواند کمکی به روند توسعه کشور کند. نظام بانکی باید منابع مردم عادی را جمع و در بخش تولید سرریز کند. از مشکلات تولید در حال حاضر، وجود وامهای بانکی با بهرههای بسیار بالای سی و بیستوپنج درصد است و یکی از دلایل ورشکستگی واحدهای تولیدی، عدم توانایی پرداخت بهرههای بانکی است. روندی که سابق شروع شده بود اینگونه بود که نرخ بهره بانکها با نرخ تورم پایین میآمد و با این فرآیند در دولت هشتم نرخ بهره بانکی از 24 درصد تا 17 درصد کاهش یافت. اما متأسفانه در دولت قبل نرخ بهره بانکی را بهصورت دستوری پایین آوردند و این کار منشأ یک فساد بزرگ شد. یعنی اگر شما میتوانستید با رانت از بهره بانکی استفاده کنید و همان پول را دوباره در بانک بگذارید به ثروت عظیمی دست پیدا میکردید که نمونههای آن را در مهآفرید امیر خسروی و بابک زنجانی و امثال اینها که تعدادشان هم زیاد است، میتوان مشاهده کرد. سیستم بانکی نمیتواند با دستور جلو رود. در حال حاضر هم سیستم بانکی مثل زالویی است که به تن اقتصاد ملی افتاده و درآمدهای مردمی را جذب میکند، بدون اینکه بهرهای در تولید ملی داشته باشد. بنابراین به نظر من ساماندهی بخش بانکی یکی از کارهایی است که دولت باید به دنبال انجام آن باشد و امیدواریم به نتیجه برسد.
* گفته میشود در بخش خصوصیسازی زیر 13 درصد واگذاریها به بخش خصوصی بوده است و بقیه هم به خصوصیها داده شده است، نتایج این روند چیست و چگونه میتوان خصوصیسازی را در مسیر صحیح قرار داد؟
بنده جزء کسانی هستم که معتقدم همه اقتصاد در دست دولت و همه بخشهای تولیدی زیرمجموعه آن باید واگذار شود. حتی اگر لازم به مجانی واگذار کردن باشد این کار را انجام دهد تا ما از شر دولت بزرگ خلاص شویم. نباید از فسادهای عظیم که به دنبال دولت بزرگ وجود دارد، غافل شد. مکانیزمهای اجرایی این مسئله هم در همه دنیا وجود دارد. خصوصیسازی باید با سرعت بالا ادامه پیدا کند. ترسیدن از فاسد شدن یک بخش غلط است. بنابراین بهتر است جلو فساد بزرگتر، گرفته شود.
* تصور میکنید در دولت روحانی چنین اتفاقی میافتد؟
من فکر میکنم دولت آقای روحانی جرأت چنین کاری را ندارد. اقتصاددانهای دولت فعلی محافظهکارتر از آن هستند که دست به این اقدام بزنند.
* صحبتهای اخیر وزیر اقتصاد مبنی بر عزم راسخ بر انجام چنین اقداماتی تا آنجا که گفتند اگر اختیارات چنین اقداماتی را نداشته باشد، کنارهگیری خواهد کرد، بازهم فکر میکنید توان چنین کاری را ندارد؟
امیدوارم چنین اتفاقی بیفتد چون راهکاری غیرازاینکه دولت از شر بخش تولید، خلاص و به سیاستگذار بخش تولید تبدیل شود نه تولیدکننده، وجود ندارد. دولت تولیدکننده ناکارآمد است. از طرفی بانکها هم نمیتوانند تولیدکننده باشند،تمام صنایعی که در اختیار بانکهاست زیر ظرفیت کار میکنند، بنابراین راه اصلی واگذاری به بخش صد درصد خصوصی است.
* در شرایطی که یارانه نقدی بهعنوان سهم شهروندان از فروش داراییهای دولت معرفی میشود، آیا با قطع فوری یارانه نقدی شهروندان دارای تمکن مالی، موافق هستید، چرا؟
صد درصد. این یارانه باید در اختیار نیازمندان به این پرداخت قرار بگیرد. دولت هرماه با مشکلات زیادی برای پرداخت این مبلغ مواجه است. علاوه بر آن، پرداخت یارانهها هیچ اثری بهجز افزایش نقدینگی و افزایش تورم در جامعه ندارد. حتی به حال دریافتکنندگان یارانهها مضر هست. پس بهتر است، یارانه افرادی که نیازمند نیستند را حذف کنند.