به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، 6 سال پیش در بهار 88، اتفاقات تلخی رقم خورد که تا ماه ها امنیت و ثبات کشور را برهم ریخت. همه این ماجراجویی ها از سوی کسانی آب می خورد که نتوانسته بودند در انتخابات ریاست جمهوری 88، به پیروزی برسند و نظام و دستگاه های آن را متهم به تقلب گسترده در انتخابات می کردند. حال این عده در تغییر 180 درجه ای به مدافعان نظام انتخاباتی ایران تبدیل شده اند و پس از به دست آوردن کرسی های در مجلس، به کوچکترین نقدی نیز واکنش سختی نشان می دهند.
غلامعلی حداد عادل در 6 اردیبهشت پیش از برگزاری دور دوم انتخابات، در جمع خبرنگاران با اشاره به جلسه شورای ائتلاف اصولگرایان به ریاست آیتالله موحدی کرمانی نسبت به حمایت برخی از مسئولان دولتی از نامزدهای انتخاباتی خاص ابراز نگرانی کرده و از آن به عنوان تخلف یاد کرد: " نمونههای متعددی ذکر شد که برخی مسئولان که باید بیطرفی خود را در اجرای انتخابات نشان دهند آشکارا گرایششان را به یک جریان سیاسی اعلام و در مجامع مردم را به رای دادن به نامزدهای یک جریان دعوت میکنند و یا مسئولان استانی را تشویق میکنند امکانات استان را در اختیار نامزدهای خاص بگذارند. به همین دلیل شورای ائتلاف از مقامات وزارت کشور، دولت و شورای نگهبان خواست که نسبت به این موارد تخلف بیاعتنا نباشند. این موارد به صورت متعدد در سطح کشور گزارش داده شده البته نمونههای پنهان و آشکار از دخالتهای مقامات دولتی در انتخابات مرحله اول هم وجود داشته که آنها شاید مقدمهای برای دخالت سریعتری در مرحله دوم بوده است...مجلسی که نمایندگانش با دخالت و حمایت دولت انتخاب شوند نمیتوانند یک مجلس مستقل تشکیل داده و از حقوق مردم دفاع کنند و چنین مجلسی از تفکر و فرهنگ انقلابی و روحیه جهادی به دور میافتد و دنبالهروی بیاراده دولتها خواهد شد."
این بخش از سخنان حداد عادل، نماینده فعلی مجلس و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، باعث شد کسانی به مقابله با سخنان حداد عادل بپردازند که خود زمانی یکی از متهمان ردیف اول فتنه 88 و دفاع از پروژه تقلب در انتخابات ریاست جمهوری 88 بودند. سخنانی که آنها در دفاع از نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی می زنند در صورتیکه در سال 88 هم این رویه را دنبال می کردند، شبهه ای به آن بزرگی به حماسه 45 میلیونی ایران وارد نمی شد و کل رسانه های بین المللی را علیه سلامت نظام انتخابات بسیج نمی کرد. حال چه شده است که مدافعان فتنه به مدافعان انتخابات تبدیل شده اند؟ در حالیکه بسیاری از آنها از تخلفات و جرایم سال 88 ابراز ندامت نکرده و حتی در موضعی طلبکارانه، اصل فتنه را نیز منکر می شوند و آن را پروژه محافظه کاران برای از میدان به در کردن منتقدان می دانند.
مقایسه گفتار فتنه گران و مدافعان فتنه در سال 88 و آنچه این روزها در زمینه دفاع از انتخابات بیان می دارند، نشانگر وجود نگاه ماکیاولیستی به ابزارهای رسیدن به قدرت سیاسی است. زمانی انتخابات برای طیف اصلاح طلب، معنای واقعی مردم سالاری و انتخابات سالم را می دهد که نامزدها یا نماینده آنها در آن پیروز شود، در غیر این صورت بدون رفت و برگشتی، تقلب شده است! این گونه تفکر همواره از سوی اصلاح طلبان بر جو انتخابات حاکم بوده و منفعت طلبانه به نتایج می نگرند.
حمایت اتهام زنندگان 88 از انتخابات 94
علی شکوری راد یکی از کسانی است که در فتنه 88 دستگیر و محکوم نیز شد. وی در 11 اردیبهشت در مصاحبه با ایلنا، به حداد عادل توصیه کرده بود که حرمت یاران اصولگرایش را حفظ کند و به نقد سخنان نماینده کنونی مجلس پرداخته بود: "البته آقای حداد عادل کلا یک آدم سیاسی نیست و نمیشود برای حرفهای او ارزش سیاسی گذاشت. البته اینکه عدهای درباره سلامت انتخابات شبهه افکنی کنند تا بعدا از آن بهره ببرند، کار اخلاقی نبوده و به صلاح خودشان نیست. به نظر بنده افراد اصولگرا باید توجه داشته باشند، به هر حال وزیر کشور در زمره اصولگرایان هست و به همین دلیل حداقل اخلاق حکم میکند، احترام نیرویی که تا دیروز با هم بودند را حفظ کنند و حداقل علیه او اینگونه موضع نگیرند. به نظر میرسد این موضوع صرفا یک ادعا است که بعدا بتوانند از آن بهرهای ببرند. "
شکوری راد یکی از اصلاح طلبان تندرو است که در بسیاری از حرکت های افراطی علیه نظام جمهوری اسلامی از دوران دانشجویی حضور داشته و از هیچ امری دریغ نکرده است. شکوری راد که در تشویش اذهان عمومی و فتنهانگیزی نقش برجستهای داشته در یادداشتی تحت عنوان «ما بیشماریم» جهت ادامه آشوب مینویسد: " حقیقت این است که گستردگی و انسجام جنبش سبز حاصل برخورد رادیکال حاکمان با معترضان به نتیجه انتخابات از یک سو و پایداری و ایستادگی سران جنبش بر مواضع حق طلبانه و پیوستگی وثیق آنان با مردم بوده است. آنها همه گونه فشاری را بر رهبران جنبش وارد آورده اند ولی نتیجه ای نگرفته اند. همه گونه رفتار خشنی را با مردم انجام داده اند ولی نتیجه نگرفتهاند. جنبش سبز روز به روز عمیق تر و منسجم تر شده و امیدش به پیروزی بیشتر."
همچنین شکوریراد در مناظره با حسین اللهکرم در سال 93 برگزار شد، بیان داشت که "جرمی به نام فتنه در قانون نیامده است و کمترین کاری که دولت آقای احمدینژاد کرده تقلب است."
وی در ارتباط با عاشورای سال 88 عنوان کرد: "عاشورای 88 دروغ بزرگ صدا و سیما بود که به خورد مردم داد و اکثر صحنههای فیلمبرداری صحنهسازی شده بودند."َ
حال چگونه است کسی که همه چیز را در سال 88 دروغ و تقلب می دانست به ناگهان به مدافع همان سیتسم و نظام تبدیل می شود و حتی نمی تواند از انتقاد شخصیتی مانند حداد عادل نسبت به تخلفات در انتخابات، بگذرد و آن را غیراخلاقی می داند. هر چند باید عنوان داشت در انتخاباتی به گستردگی ایران بروز تخلفاتی همواره مشاهده شده اما اینکه این تخلفات سلامت کلی نظام انتخاباتی را زیر سوال ببرد هرگز وجود نداشته است. در حالیکه حداد عادل به عنوان یک اصولگرا مسیر قانونی را برای پیگیری تخلفات حمایت دولتی ها برگزیده و مسیر وزارت کشور و شورای نگهبان را نشان داده، اصلاح طلبان و فتنه گران در سال 88 به هیچ یک از راه های قانونی شکایت از تخلفات انتخاباتی پایبند نبودند و تمامی ارکان نظام را با اتهام تقلب مواجه کردند و سپس لشکرکشی خیابانی را برای اثبات ادعاهای خود برگزیدند. حال این کجا و آن کجا. حال اگر در سال 92 و 94، باز هم اصلاح طلبان به مطامع خود در انتخابات نائل نمی آمدند، بدون شک این طیف، بار دیگر، پرچم تقلب را بالا می برد.
محمدجواد حق شناس، عضو حزب اعتماد ملی و فعال سیاسی اصلاح طلب نیز در مصاحبه با ایلنا در 12 اردیبهشت، در باره اظهارات حداد عادل گفته بود: "فکر میکنم اظهاراتی که در خصوص بحث دخالت دولت در انتخابات مطرح شد، خیلی با واقعیات انتخابات همخوان نیست. خود آقای وزیر کشور خیلی صریح اعلام کردند که اگر مستنداتی وجود دارد ارائه شود و از این رو باید به جای بیان کلیات و زیر سؤال بردن بحث انتخابات به ارائه اسناد و مدارک بپردازند، البته اگر داشته باشند که به نظر میرسد ندارند و فقط یک ادعایی را مطرح کردهاند. به نظر بنده اشخاصی مانند آقای حداد عادل، باید به جای پرداختن به این نوع سخنانی که مستند نیست، بهتر است که دلایل شکستشان را ارزیابی کرده و رفتار خود را آسیبشناسی کنند. "
در اظهارنظر دیگری از سوی صادق زیباکلام در مصاحبه با سایت ندای ایرانیان، وی با برجسته کردن پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات هفت اسفند، دلیل موضوع گیری حداد عادل نسبت به تخلفات را شکست در انتخابات می داند: " اگر واقعاً تخلفاتی صورت گرفته و آقای حداد عادل به این تخلفات اذعان دارند چرا بعد از دو ماه این تخلفات را مطرح میکنند ایشان میتوانستند همان زمان این تخلفات را به وزارت کشور و شورای نگهبان و حتی قوه قضاییه گزارش بدهند بنابراین اینکه همینطور گفته شود تخلفاتی از سوی دولت صورت گرفته باید کاملاً مشخص باشد که این تخلفات کدام بوده و اتهاماتی که آقای دکتر حداد عادل وارد میکند بر چه اساسی است...پیچیدهتر و شگفتانگیزتر از آن، پیشبینی آقای حداد عادل است که میگوید دولت میخواهد در دور دوم هم در انتخابات دخالت داشته باشد، این صحبت از سوی کسی که در ردههای بالای کشور حضور دارد شگفتآور است که بگوید جناح مقابل در آینده هم میخواهد در انتخابات تخلف داشته باشد."
در حالی اصلاح طلبان در تناقضی آشکار در صف اول از حمایت از دولت و سلامت انتخابات قرار گرفته اند که خود از اولین کسانی بودند که در انتخابات دیگر که نتیجه به نفع آنها نبوده، اتهام تقلب و تخلف را برای پیشبرد اهداف خود پیگیری کرده اند. زیباکلام، در نامه ای به آیت الله حائری شیرازی و در پاسخ به انتقادات وی نسبت به فتنه 88، به توجیه تخلفات و هرج و مرج های خیابانی پرداخته و چنین حرکت هایی را موجه و حق فتنه گران دانسته بود: "حضرت آیت الله حائری شیرازی ، من وارد کم و کیف نتایج انتخابات ۸۸، پی آمدهای بعد از اعلام نتایج آن انتخابات،رویکرد آقایان مهندس موسوی و جناب حجت الاسلام کروبی و بالاخره واکنش مسئوولین به آن اعتراضات نمی شوم. بالاخره روزی جریانات سال ۸۸ مورد رسیدگی قرار خواهند گرفت. آنچه که برایم عجیب بود و در حقیقت اسباب نوشتن این نامه شد بکار گیری یا تکیه جنابعالی بر روی مقوله ایی بنام "عقل اجتماعی" در مخالفت با آقایان موسوی و کروبی بود. اولا جنابعالی فرض گرفته اید که میلیون ها نفری که به نتایج آن انتخابات اعتراض داشتند از خود اراده و نظری نداشته و چشم و گوششان به آقایان موسوی و کروبی بود. و به دعوت این آقایان بود که راهپیمایی اعتراضی موسوم به سکوت در عصر روز دوشنبه ۲۵ خرداد را براه انداحتند.این فرضتان کاملا مورد مناقشه است.ثانیا،این انتقادتان که ایشان و سایر معترضین می بایستی به نهاد رسمی برگزار کننده انتخابات مراجعه می کردند هم با توجه به تمایل و جانبداری آشکار شورای محترم نگهبان از یک طرف منازعه و بیطرف نبودن این نهاد توقع تان خیلی واقع بینانه و منصفانه نمی باشد. معترضین سال ۸۸ بکنار، آیا خود جنابعالی شورای محترم نگهبان را بعنوان یک "داور منصف و بیطرف" تعریف می کنید؟"
از سوی دیگر، غلامحسین کرباسچی، پدرخوانده احزاب اصلاح طلب و رئیس ستاد کروبی در انتخابات 88، نیز به موضوع ورود پیدا کرده و در اظهاراتی تخلف در انتخابات توسط دولت را عجیب دانسته است. وی در مصاحبه با عصر ایران عنوان کرده بود: "اگر هم دخالتی صورت گرفته باشد باید به مراجع ذی صلاح و شورای نگهبان شکایت کنند و به نظر میرسد این مصاحبهها بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و دوستان میخواهند کار سیاسی کنند و بر روی مردم و رای آنها تاثیر بگذارند. این آقایان در سالهای اخیر همیشه بر این مسئله تاکید میکردند که باید قانون رعایت شود و اگر در انتخابات تخلفی صورت گرفت باید به مراجع قانونی مراجعه کرد. بنا بر این می توان گفت بحث تخلف مطرح نیست و اهداف دیگری در پشت این سخنان نهفته است. متهم کردن دولت به دخالت در انتخابات غیر عادی است."
چنین اظهارات و تحلیل هایی از مدافعان تقلب و پروژه زیر سوال بردن ارکان نظام جمهوری اسلامی، زمانی حائز اهمیت است که مواضع آنها در طول سالیان متمادی سنجیده شود و تناقض های گفتاری و رفتاری در کنار یکدیگر قرار گیرند. چگونه است نظامی که در سال 88 و 84 با اتهامات سنگین تقلب و تخلف روبه رو می شود و از سوی عده ای به خدا واگذار می شود، در عین حال از سوی آقایان با برشمردن دلایل واهی تبرئه می گردد؛ درست زمانی که نتیجه باب میل آنها در انتخابات به دست می آید. کرباسچی حتی پس از 4 سال از فتنه 88 و پیروزی حسن روحانی در انتخابات 92، در مرداد آن سال در مصاحبه با وبسایت روزآنلاین (وابسته به اپوزیسیون سلطنتطلب مقیم پاریس) و درباره اظهارات حجاریان که تقلب و تخلف در انتخابات سال 88 را رد کرده بود، گفته بود: "در رابطه با بحث تغییر آرا و تقلب آقای حجاریان نظر خودش را گفته. در هر صورت آن جلساتی که بود موقعیتهایی که فراهم شد برای این که بحثهای اقناعی توسط شورای نگهبان در رابطه با نمایندگان کاندیداها صورت بگیرد ما در آن جلسات شاهد بودیم که این بحثها و جلسات به نهایت نرسید و پروسهای که توسط برخی پیشنهاد میشد و مطرح میشد که میتواند به روشهای اقناعی و شفافتر، مسائل حل و فصل شود اینها صورت نگرفت."
جای هیچ شکی نیست که دفاع از سلامت انتخابات در ایران و برگزیدن روش های قانونی برای اعتراض به تخلفات، قابل تقدیر است اما اینکه چنین سخنانی چه زمانی و توسط چه کسانی زده می شود، بسیار حائز اهمیت است. اینکه جریانی عدم پیروزی خود در انتخابات را با ادعای تقلب به یک بحران سیاسی و امنیتی تبدیل کند و در عین حال پس از چندصباحی اعتراض قانونی برخی از فعالین سیاسی را به روند برگزاری انتخابات را، با کنایه و نقد و توهین پاسخ دهند، نشان از منفعت طلبی موقتی در عرصه سیاسی است. اصولگرایان در انتخابات 92 نتیجه را به رقیب واگذار کردند اما کسی مردم را برای اعتراض به نتایج بسیج نکرد، در انتخابات 94 علی رغم واگذار کردن نتایج در برخی از حوزه ها دست به آشوب و بلوا و تهمت زدن به نظام انتخاباتی نزدند. حال باید منتظر ماند تا بار دیگر اصلاح طلبان و مدعیان کنونی حامی دولت، در صورتیکه در انتخابات 96 ریاست جمهوری نتیجه ای مطلوب کسب نکنند، چه واکنشی نشان خواهند داد، و آیا بار دیگر همچون انتخاباتی که بازنده بودند، پرچم تقلب را بالا خواهند برد؟ کسانی که هیچ ابراز شماتت و پشیمانی از خسارت ها و زیان های فتنه 88 که از مسببان اصلی آن بودند در آنها دیده نمی شود و حتی سعی دارند به تبرئه سران فتنه نیز بپردازند.
منبع: فرهنگ نیوز