اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- یادداشت دانشجویی*؛ در هياهوی بی نظمی ناشی از تروريسم در جهان، به انتخابات آمريكا نزديک تر می شويم. انتخاباتی كه بايد محور اصلی سخنان نامزدهای آن در مورد عملكرد و وضع داخلی كشور خود باشد، اما عملاً حس برتری جويی دولت آمريكا را نسبت به ديگر كشورهای جهان القا می كند.
امروز بعد از گذشت بیش از يک سال از توافق حاصله بين ايران و چند كشور ديگر كه كماكان با عهدشکنی و بدقولی طرف مقابل مواجه شده، اين سوال پيش آمده كه با روی كار آمدن كدام نامزد آمريكا احتمال پایبندی به توافق بیشتر است؟
باید توجه داشت در ماهیت نقض برجام و فشار بر ايران تفاوت چندانی بين هيلاری كلينتون از حزب دموكرات و دونالد ترامپ از حزب جمهوری خواه وجود ندارد و تفاوت اين دو بيشتر در سبک و سیاق اعمال سياست های خود نمايان است. البته باید پذیرفت حافظه تاریخی ملت ایران در طول دهه های گذشته پر از عهدشکنی ها و خیانت های دولت آمریکا است و از این کشور که پس از انقلاب همواره با روش های مختلف به دنبال براندازی در ایران و تضعیف جمهوری اسلامی بوده، هرکس سر کار بیاید، انتظار نمی رود در عمل به بندهای برجام، آن هم برجامی که شروط رهبر حکیم انقلاب در آن رعایت نشد و با الزام آوری مورد نظر همراه نیست، با صداقت و حسن نیت کامل وارد صحنه شود.
نكته ای كه بايد در اينجا بدان اشاره کرد، اين است كه حضور ترامپ در كاخ سفيد از منظری به نفع ايران خواهد بود؛ زیرا کلينتون طی یک پروسه نسبتاً طولانی تر و از طريق بهانه هایی مثل نقض حقوق بشر، تروريسم و ... ايران را به نقض برجام تشويق می كند؛ اما ترامپ و اكثر جمهوری خواهان همانند عكس العمل های دفعات قبل خود نسبت به ايران حوصله چندانی ندارند و به سرعت كارهای خود را بر محور منافع خود انجام می دهند.
از طرفی هيلاری كلينتون به واسطه خط فكری و ژست های خاص دموكرات ها در سياست خارجی تبحر بيشتری دارد و اگر روزی قصد آمريكا بر افزايش فشار جهانی بر ايران باشد، توانايی بيشتری در همراه كردن جامعه جهانی با آمريكا را خواهد داشت، اما ترامپ اينگونه نيست. ترامپ را احتمالاً بتوان در اين مقوله با بوش مقايسه كرد؛ بوش در عراق نتوانست مجوز و همراهی چند متحد اصلی خود را داشته باشد و اگر مردی مثل بلر كه از لحاظ فكری و عملی از جنس و قمار بوش است، بر سر كار نبود، احتمال می رفت حتی انگليس هم از آمريكا در این خصوص پشتیبانی نکند.
نقطه ضعف ترامپ همانند بوش در سياست های تهاجمی وی است كه به راحتی نمی تواند جامعه جهانی را در مسائل خارجی آمريكا با خود همراه كند و آمريكا عملاً در پروژهای بزرگ خود در عرصه بين الملل بدون حامی خواهد ماند؛ جدای از اينكه در حال حاضر هم توافق هسته ای ایران با شكست نسبی مواجه شده است، اما شايد با رييس جمهور شدن ترامپ وفاداری اروپايی ها نسبت به اين توافق برای مدت زمانی خاص ادامه يابد.
* ياسين ابوالحسنی؛ دانشجوی دانشگاه تهران
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.