به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، کتاب «جامعه شناسی هنر اسلامی» با عنوان عربی «سوسیولوجیا الفن الاسلامی» به قلم فردیک معتوق جامعهشناس لبنانی در موضوع هنر اسلامی منتشر شده است.
وابسته فرهنگی ایرانی در بیروت درباره این کتاب با سه ویژگی ایدئولوژیک، جامعهشناسی و روشنگری علمی، مطلبی بدین شرح قرار داده است:
*دفاع ایدئولوژیک
معتوق در مقدمه کتاب انگیزه خود از نگارش را در دو مسأله خلاصه میکند: اول «الفت طولانی مدت با هنر اسلامی و زندگی در دنیایی که فرهنگ آن آکنده از این نوع هنر است»، دوم «اوضاع بد سیاسی روزگار ما که پاکترین و زیباترین جلوههای نهفته در میراث فرهنگی و هنری و اجتماعی مربوط اسلامی را هدف گرفته و کمر به تخریب و بدنام کردن آن بسته است.»
نویسنده، کتاب خود را بخشی از سبک و سیاق فرهنگی هنر اسلامی میبیند و برای همین نیز تکلیف خود میداند تا پرچم دفاع از این هنر را در مقابل بدخواهان و تضعیف کنندگان به دست گیرد.
وی در فصل اول کتاب درصدد رفع بی عدالتهایی است که برخی نویسندگان و منتقدان غربی در حق هنر اسلامی روا داشتهاند و به شیوههای مختلف از جمله: انکار خلاقیت در هنر اسلامی و اصیل نبودن آن (سرقت ادبی)، و ادعای منقول بودن هنر اسلامی از غیر مسلمانان، ادعای اینکه هنر اسلامی شکل تغییر یافتهای (انحراف) از هنرهای محلی است، نادیده گرفتن واقعیتها درباره اصالت هنر اسلامی، این شاخه از هنر را با پس زمینه خصومتهای سیاسی و دینی تاریخی مورد بررسی قرار دادهاند.
نویسنده در مقام دفاع از هنر اسلامی، به شواهدی اشاره کرده که برخی منتقدان غربی هنر اسلامی در نوشتههای خود برای اجتناب از به کار گیری اصطلاحات اصیل اسلامی، به واژههای جایگزین دیگری تمسک کردهاند. مثلاً نویسنده اسپانیایی باسیلیو مالدونادو به جای به کارگیری اصطلاح نقوش عربی یا اسلامی که در متون تاریخ تمدن اسلامی کاملاً شناخته شده است، کلمه تزیین را به کار برده است و برخی دیگر با نفی اصالت جوهری هنر اسلامی، آن را تزیین هنر سایر ملل دانستهاند، در حالی که بهرهگیری هنر اسلامی از سایر هنرها با رویشهای جدیدی همراه بوده است.
*رویکرد جامعهشناسانه
تفسیر معنای هنر اسلامی و توضیح رابطه آن با جامعه را شاید بتوان مهمترین جنبه موفقیت این کتاب به شمار آورد که از نگاه تحلیلی و عمیق یک جامعه شناس نشأت میگیرد. چارچوب پژوهشهای موجود درباره هنر معمولاً از بررسی تاریخ هنر یا پرداختن به جزئیات فلان هنر در فلان تاریخ خاص فراتر نمیرود، بی آنکه به ارتباط هنر و تاریخ آن با جوامع بشری توجهی شود.
معتوق در کتاب خود این سوال را مطرح میکند که: چرا هنر اسلامی، هنری اصیل و برجسته به شمار میآید؟ وی در فصل دوم کتاب با پاسخ به این سوال، هنر اسلامی را مبتنی بر سه رکن اصلی میداند: بُعد معنوی، بُعد اجتماعی، تفاوتهای خلاقانه.
وی معتقد است هنر اسلامی بر خلاف هنرهای دینی گذشته، به جای پرداختن صرف به تصویر، به کلمات و خط، به ویژه کلمات مقدس قرآنی که مفهوم جوهری مجرد در خود دارد میپردازد. این امر نشاندهنده آن است که هنر اسلامی ریشه در معنویتی دارد که همه چیز در آن از خدا شروع شده و به او خاتمه می یابد.
همچنین هنر اسلامی در محیطهای اجتماعی شکل میگیرد که نوعی آگاهی در آن به چشم میخورد و نگاه فردگرایانه جای خود را به ادراک جمعی میدهد. اسلام، عنصر جدید «تسلیم پذیری» را به ادراک جمعی اضافه کرد و با ایجاد آگاهی گروهی، انسان را از حلقه تنگ قبیلهگرایی میرهاند و به مدار دین داری بینالمللی گسترده وارد میکند و در این لحظه، معرفت جدیدی برای انسان مؤمن حاصل و شناخت صاحب پیام آسمانی جایگزین تعصبورزی به بزرگ قبیله میشود. برای همین نیز خیال هنرمند مسلمان، خیالی گریز پا و رها شده نیست بلکه با اندیشه ها و احکام و تصورات وی ارتباط پیدا میکند.
هنر اسلامی با هنر عرب پیش از اسلام تفاوت دارد. در هنر اسلامی نمادهای موجود در شعر قدیم مانند: اسب، شتر، بیابان و قبیله، جای خود را به بافت معرفتی جدیدی مانند گنبد، مناره، ستاره و ... داده که در اتصال و پیوند با آسمان است.
نویسنده در فصل سوم کتاب با رویکرد جامعهشناسانه عمیق، دلیل تمایز هنر اسلامی از هنرهای دینی دیگر را در عناصر در هم تنیده هنر اسلامی دانسته که از علم و هنر و فلسفه روحانی ـ اجتماعی شکل یافته است. در هنر اسلامی، هنر یعنی علم و علم یعنی هنر، بلکه علم پایه هنر است.
در فصل چهارم نویسنده توضیح میدهد که هنر اسلامی هنر اجتماعی است و در بافت فرهنگی اجتماع قرار دارد. به عنوان مثال سنتهای ماه رمضان یک پدیده اجتماعی است که در شکلها و قالبهای هنری متنوعی تجلی پیدا کرده است.
نویسنده در فصل پنجم کتاب تلاش کرده در کنار اصول حرفهای، به ویژگیهای رفتاری هنرمندان اسلامی و تاثیر اخلاق در کار هنری هنرمندان بپردازد. وی با اشاره به برخی متون قدیمی موجود در گنجینه میراث اسلامی و نوشتههای نویسندگانی همچون اخوان صفا، ابوحیان و ابن خلدون که با هنرمندان واقعی سر و کار داشتند، نوشتههای آنها را با نگاه جامعهشناسانه عمیق در چارچوب تکلیف اخلاقی و اصول حرفه ای و اخلاقی بررسی کرده است.
*روشنگری علمی
سومین بُعد مهم کتاب معتوق که در فصلهای ششم و هفتم و هشتم کتاب به آن پرداخته شده، روشنگری علمی درباره هنر اسلامی است تا سایر پژوهشگران را به بررسی دیگر بُعد علمی هنر اسلامی وا دارد.
هنر اسلامی کسانی را میطلبد که همه ابعاد فرهنگی، هنری، فنی، تاریخی، سیاسی و جامعه شناختی آن را مورد مطالعه قرار دهند. کتاب فردریک معتوق به منزله یک تلنگر و عامل تحریک کننده برای پژوهشگران دیگر است تا در عصر تخریب و تضعیف هنر اسلامی در درون جامعه، وارد عرصه دفاع از این هنر شوند.
معتوق با نگارش کتاب «جامعه شناسی هنر اسلامی» موفق شد مثل همیشه ما را وارد فضای معرفتی سازد که خیلیها بر آن چشم فروبسته بودند. شاید امروز وقت آن رسیده باشد که فرهنگ عربی و اسلامیمان را نه با نگاه آکنده از سیاه نماییها بلکه با نگاه افتخار آمیز مورد مطالعه قرار دهیم.
منبع: فارس