به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، روزنامه حامی دولت دنیای اقتصاد درباره بورس گزارش داده است: شاخص بورس تهران طی معاملات روز گذشته با تنها 13 واحد رشد در میانههای کانال 76 هزار واحدی باقی ماند. در برهه فعلی بورس تهران به فضایی رسیده است که روند شاخص کل چندان نمیتواند توصیفکننده شرایط کلی بازار باشد. دیروز ارزش معاملات خرد در بورس به زحمت به 75 میلیارد تومان میرسید. این میزان از 12 دی ماه سال گذشته بیسابقه بوده است. درواقع میتوان ادعا کرد که فضای عمومی بورس تهران به زمان پیش از برجام بازگشته است.
نکتهای که در این میان وجود دارد این است که اگرچه عمق بازار به شدت کاهش یافته و به شرایط پیش از برجام عقبگرد کرده است، اما سطح شاخص کل و قیمتها در بورس هنوز نسبت به آن دوره بالا به نظر میرسد. شاخص بورس در ابتدای دی ماه سال گذشته در محدوده 61 هزار واحد قرار داشت.
اما در آن دوره هنوز برجام اجرایی نشده بود و از طرف دیگر هزینه فرصت پول (دستکم در بازار رسمی) بسیار بالاتر از دوره فعلی بود. همین موضوع سبب میشد که متوسط نسبت قیمت بر درآمد در بورس (P/ E) در محدوده 6/ 5 مرتبه قرار گیرد. اما حالا در بازار رسمی پول، هزینه فرصت کاهش یافته است.
بنابراین طبیعی است اگر نسبت قیمت بر درآمد اعداد بالاتری را اختیار کند. برجام نیز اجرایی شده و آثار آن تا حدودی رشد اقتصادی کشور را تحت تاثیر قرار داده است. اگرچه این رشد در تمام حوزهها تجربه نشده و تقریبا محدود به صنایع نفت و گاز است، اما به هر حال میتوان ادعا کرد که اوضاع اقتصادی بهتر از آن چیزی است که در سال 94 به وقوع پیوست.
این دوره با دوران پیش از برجام شباهتهایی نیز دارد. اگرچه نرخ سود سپردههای بانکی بهطور رسمی کاهش یافته، اما میتوان ادعا کرد که نرخ سود در بازارهای بدون ریسک هنوز در محدوده 20 درصدی باقی مانده است.
شاهد این ادعا گسترش بیرویه صندوقهای سرمایهگذاری متکی به بانکها است. این صندوقها از منابع بانکها (عمدتا سپردههای مردم) تامین مالی میشوند و سود پیشبینی شده 18 درصدی را تقریبا تضمین میکنند. انتظار میرود که درنهایت بانکها با توسل به این روشها و دور زدن نرخ رسمی سود سپردهها، سود دستکم 18 درصدی را برای سپردهگذاران خود تامین کنند.
از طرف دیگر بانکهای کوچک و موسسات مالی که تحت نظارت بانکی مرکزی نیستند، هنوز اقدام به جذب سپرده با نرخهای بالا میکنند. بر این اساس نمیتوان بهطور قطع ادعا کرد که هزینه فرصت پول در اقتصاد کاهش یافته است. نکته دیگری که این روزها بیش از پیش به آن توجه میشود، تراکم داراییها راکد و بلااستفاده بانکها است.
رئیس بانک مرکزی نیز در ابتدای هفته اعلام کرده بود که بانکها در شرایط فعلی در واقع با اتکا به 50 درصد داراییهای خود اقدام به تامین مالی و تسهیلاتدهی میکنند. بنابراین ساختار بانکی کشور سد محکمی را در برابر کاهش طبیعی نرخ سود در اقتصاد ایجاد کرده است. اگرچه میشد حدس زد که کاهش نرخ سود و هزینه فرصت پول در پسابرجام چندان ساده نخواهد بود، اما فضای خوشبینی که در سه ماه پایانی سال گذشته در بورس شکل گرفت، گویی باعث فراموش شدن مشکلات ریشهای اقتصاد کشور شد.
حالا بورس در شرایطی قرار دارد که اولا رشد اقتصادی مورد انتظار را به خود ندیده است، ثانیا هزینه فرصت پول هنوز کاهش معناداری را تجربه نکرده است و در نتیجه نه P/ E بازار بر اساس منطق رشد کرده است و نه هزینههای مالی بنگاههای اقتصادی (به ویژه شرکتهای بورسی) کاهش یافته است. بهطور خلاصه میتوان ادعا کرد که حقیقتهای اقتصادی همگام با انتظارات فعالان بازار پیش نرفته است. حالا قیمتها هنوز بالاست و خریدار قدرتمندی در بازار مشاهده نمیشود. میتوان ادعا کرد که کاهش ارزش معاملات نیز در واقع به همین علل رخ داده است.
از آنجا که بخش بزرگی از فعالان بازار در قیمتهای بالا وارد بازار شدهاند (ارزش معاملات در اوجهای قیمتی چند برابر ارزش فعلی معاملات بود)، مقاومت در برابر فروش در قیمتهای منفی و شناسایی زیان فعلا بالاست. به عبارت بهتر بخش بزرگی از فعالان بورس حاضر نیستند در قیمتهای فعلی فروشنده باشند؛ چراکه در قیمتهای بالا وارد بازار شدهاند. در طرف دیگر خریداران بالقوه تمایل چندانی به خرید نشان نمیدهند. این چرخه زمانی شکسته میشود که خبری مثبت بازار را دوباره خوشبین کند یا سهامداران رفتهرفته فروش در قیمتهای منفی را در برنامه قرار دهند. در این صورت احتمالا شاخص بورس به زودی ریزشی چند هزار واحدی را تجربه خواهد کرد.