به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، روزنامه جوان درباره قرارداد با توتال نوشته است: پس از آنكه شركت توتال فرانسه براي حضور در ميدان نفتي آزادگان خود را آماده كرد و اطلاعات اين ميدان را براي ارائه برنامه توسعه دريافت كرد حالا اعلام شده كه اطلاعات فاز 11 پارس جنوبي در اختيار اين شركت قرار گرفته است تا يك ماه آينده وضعيت توسعه مهمترين فاز پارس جنوبي مشخص شود آن هم با نقشآفريني اساسي توتال.
بر اساس گفتههاي برخي منابع آگاه، در حال حاضر، شركت توتال فرانسه به موجب يك قرارداد محرمانه مشغول مطالعه مجموع ذخاير ميدان گازي پارس جنوبي است. اين بدان معني است كه وزارت نفت به قدري بر شركت فرانسوي توتال حساب باز كرده است كه اطلاعات ميدان گازي پارس جنوبي را در اختيار شركتي قرار داده است كه در طرف ديگر اين ميدان در حال شراكت با قطريهاست و مسئوليت بخشي از توليد گاز در بخش عربي را بر عهده دارد.
براي درك بهتر اشتباه مهلك وزارت نفت در اين خصوص بايد بدانيم كه ميدان گازي پارس جنوبي ميان دو كشور ايران و قطر مشترك است كه شركت توتال با قراردادهاي مشاركت در توليد، بخشي از استخراج گاز در سمت قطر را بر عهده دارد و از قرارداد چنان شيريني بهره ميبرد كه حاضر است همه چيز را فداي آن كند حتي ايران را.
فاز 11 پارس جنوبي به عنوان مرزيترين فاز گازي ايران است كه بايد زودتر از ساير فازها به توليد ميرسيد اما توتال فرانسه با سرگرداني چند ساله ايران به بهانه تحريمهاي بينالمللي، هيچ اقدامي صورت نداد و همزمان، به توليد حداكثري از طرف قطري پرداخت تا با معطل كردن ايران در اين فاز، قطريها را به اوج خوشبختي و درآمد برساند.
اعتماد بيجاي مقامات نفت ايران در دو دولت گذشته منجر به غارت منابع گازي ايران توسط قطر و با نقشآفريني عملياتي توتال شد. اين فاز به حال خود رها شده تا توتال فرانسه بابت افزايش استخراج گاز در بخش قطر، به سود كلاني دست يابد.
بخش مهمي از سود توتال فرانسه در صنعت نفت، منبعث از قراردادهاي شيريني است كه با قطريها امضا كرده است و نقش تعيينكنندهاي در حوزه پارس جنوبي دارد. فرانسويها اما براي فريب دوباره ايران اطلاعات فاز 11 را از وزارت نفت دريافت كردهاند تا ميدان پارس جنوبي را در طرف ايران مورد تجزيه و تحليل قرار دهند آن هم به نام مشاوره!
در سفر چند هفته پيش وزير نفت به الجزاير، مديرعامل توتال خود را به اين كشور رساند تا جلسهاي را با بيژن نامدار زنگنه برگزار كند؛ گرچه خبر دقيقي از اين جلسه بيرون نيامد ولي چند روز بعد توتال اعلام كرد كه اين شركت قصد دارد در حوزه پارس جنوبي به ايران مشاوره دهد. اين بدان معناست كه اين شركت بسيار علاقهمند است اطلاعات دقيق و به روز پارس جنوبي را از ايران دريافت كند و با تجزيه و تحليل آن، نقشه راه توليد گاز از پارس جنوبي را مشخص كند. حال اين پرسش بهوجود ميآيد كه دليل چنين اعتماد بزرگي به اين شركت فرانسوي چيست؟ شركتي كه همه فعاليت و سودش در قطر است چرا بايد اطلاعات بخش ايراني را دريافت كند؟ آيا وزير نفت نميداند كه توتال شريك بيچون و چراي قطريهاست و به راحتي ميتواند طوري به كشور برنامه دهد كه برنده اصلي آن قطر باشد؟
گويا مسئولان وزارت نفت فراموش كردهاند كه در جريان توسعه فازهاي 2 و 3 كه توسط توتال در سال 81 انجام شد، اين شركت فرانسوي به جاي برداشت گاز از لايههاي مشترك، از لايههاي مستقل گاز استخراج كرد و خدمت بزرگي به قطريها كرد. فرانسويها در توسعه پارس جنوبي در ايران طوري برنامه نوشتند كه امروز وضعيت اين مخزن دچار افت فشار شده است و در همين فاز 11 پارس جنوبي، فشار به قدري افت كرده است كه برخي كارشناسان ميگويند برداشت از اين فاز، فاقد جذابيت اقتصادي است. مسئول اين اشتباهات و خيانتها به منابع و منافع ملي كيست؟
توتال به اندازه كافي در پارس جنوبي عملكرد منفي داشته است و طي سالهاي اخير در توليد نفت و گاز از پارس جنوبي به نفع قطر، متبحرانه كار ميكند و حالا كه بند تحريمها باز شده است، قصد دارد براي تحقق اهداف خود به ايران نزديك شود. به طور قطع شركتي كه منافع خود را در قطر تعريف كرده است و ايران را فرصتي براي خدمت كردن به قطر ميداند، نميتواند براي حضور در پارس جنوبي كانديداي مناسبي باشد كه حالا ميخواهد به ايران مشاوره بدهد!
وزير نفت و مديران دولت كه توجه ويژهاي به ميادين مشترك دارند و ميگويند كشورهاي همسايه براي توسعه نيافتن منابع مشترك در داخل پول خرج ميكنند بهتر است به اين پرسش پاسخ دهند كه دليل اعتماد به شركتي كه با رقيب ما «همكاسه» است چيست و چرا بايد به شركتي كه در حال غارت منابع ايران است اعتماد كرد؟