گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، نه مثل ناصر حجازی از منچستریونایتد پیشنهاد داشت و نه مثل غلامحسین مظلومی مهاجم بود و نه مثل مربیان اخیر استقلال پرحاشیه و جنجالی. «منصور پورحیدری» برای هواداران جوان استقلال، تصویری محو و کمرنگ دارد. از آخرین حضورش به عنوان سرمربی روی نیمکت آبیها حدود 15 سال میگذرد و پس از آن، پورحیدری همیشه در کنار بوده و کم سروصدا. گاهی سرپرست و گاهی مدیر فنی. گاهی دور و گاهی نزدیک. اما همیشه در کنار تیمی که آن را مثل فرزندش میدانست، تیمی که حالا انگار یتیم شده. پورحیدری با آن شمایل مقتدر و چهره مصمم، یک پدر کلاسیک بود. کاریزماتیک و البته دارای یک حاشیه قدرت. او، به تنهایی معادل تمام افتخارات بینالمللی استقلال، و سند آن چیزی است که استقلالیها به آن میبالند.
بازیکن آرام
معمولاً در میان یازده بازیکن فوتبال، مدافعین کناری کمتر از بقیه به چشم میآیند. نه مثل مهاجمین تمامکنندهاند، نه مانند دروازه بانها سوپر واکنش دارند و نه حتی همچون مدافعین میانی پرصلابت! آنها اما ستونهای تیماند و در بسیاری مواقع، موتور محرک فاز هجومی تیم محسوب میشوند. منصور خان یکی از همان بازیکن کناریهای موفق فوتبال ایران است که البته به دلیل قرار گرفتن در میان نسلی فوقالعاده، کمتر شانس حضور در تیم ملی را یافت. دفاع راست سالهای دور«تاج» اما یکی از ستونهای تیمی بود که در سال 1349 توانست نخستین قهرمانی آسیا را برای استقلال کسب کند. منصور جوان آن روزها اما آینده پرفراز و نشیب و بسیار درخشانتری را در انتظار داشت. آیندهای که تمام جامهای رشک برانگیز برای یک مربی را، به ویترین افتخاراتش میآورد.
کاریزماتیک،موفق و حرفهای!
دفاع راست آرام و کم سروصدای «تاج»، حالا مرکز ثقل «استقلال» شده بود. سابقه مربیگری او در تیم محبوبش به سالهای ابتدایی دهه شصت میرسد. منصور خان، با آن کاریزمای تمام نشدنی و اقتدار عمیق، تقریباً تمام آنچه استقلالیها از یک مربی، یا بهتر بگویم: از یک پدر، انتظار داشتند را محقق کرد. آنها را به سه دوره قهرمانی جام باشگاههای تهران، دو دوره قهرمانی ایران و دو دوره قهرمانی جام حذفی رساند. منصور خان اما از همه این عناوین بزرگتر بود. تیمش را پرواز داد و تمام سکوهای آسیا را، یک دور با تیم محبوبش دوره کرد. مقام سومی در سال 2002، نایب قهرمانی در سال 1992 و تولد ستاره دوم استقلال، به سال 1991. منصور خان ما، بخش مهمی از ستاره اول و معمار ستاره دوم آبیها بوده.ستارههایی که در غیاب او، اندوهگین خواهند بود.
کارنامه پربار مربیگری پورحیدری اما به این آسمان پرستاره آبی ختم نمیشود. او، از معدود مربیانی است که در سالهای پس از انقلاب، برای تیم ملی قهرمانی آورده است. در کنار علی پروین (1990) و برانکو (2002) باید نام منصور خان را حک کرد. مردی که در بازیهای آسیایی 1998 بانکوک تیم ملی را به سکّوی اول رساند. اول شدن عادت منصور خان بود.
سالهای پس از سرمربیگری، سالهای آقایی منصورخان برای باشگاه محبوبش بوده. بیماری هم حتی مانع حضور پورحیدری در کنار تیم محبوبش نشد و چهره پیرمرد جدی و مصمم، در خاطره هواداران دهه هفتادی استقلال هم ثبت شد. هوادارانی که با افتخارات منصور خان کری میخوانند و زمان، جای خالی این مرد بزرگ را، آرامآرام به رخ آبیها خواهد کشید.
واکنشها به درگذشت پدر استقلال: از جهانگیری تا برانکو
ظهر روز جمعه 14 آبان، اخبار تکذیب شده شب قبل، تأیید شدند: منصور پورحیدری، پدر استقلال، در 71 سالگی در گذشت. سیل پیامهای تسلیت و واکنشها از همان ساعات ابتدایی روان شد. هواداران زیادی به بیمارستان ایرانمهر رفتند و با خانواده پورحیدری همدردی کردند. علیرضا منصوریان، شاگرد قدیمی پورحیدری که اکنون بر جای او تکیه زده است نوشت:«درگذشت پورحیدری بدترین خبر ممکن برای فوتبال ایران، باشگاه استقلال و هوادارانش است و ضربه بدی برای خود من محسوب میشود.» باشگاه پرسپولیس هم در پیامش تاکید کرد:«او به عنوان بازیکن و مربی افتخارات بسیاری کسب کرد و در زمره اسطورههای ورزش ایران قرار گرفت ولی بزرگترین افتخار او اخلاق، شخصیت و شرافتش بود که باعث احترام و محبوبیت وی نزد همگان شد.» بسیاری از بازیکنان و مربیان فوتبال ایران به منزل او رفتند تا در کنار خانوادهاش باشند. افشین قطبی گفت:«شخصیت پورحیدری باید برای همه الگو شود.»برانکو، سرمربی تیم رقیب هم گفت:«کنار استقلال هستیم.»
واکنشها اما محدود به اهالی ورزش نبود. مصطفی زمانی، بازیگر سینما، در پیامی با اشاره به خاطرهای از یک روز حضورش در منزل منصور خان یاد او را گرامی داشت. اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور هم در صفحه مجازیاش درگذشت پورحیدری را به جامعه ورزش کشور تسلیت گفت. صفحات رسمی اینستاگرام فیفا و AFC هم یاد و خاطره این بازیکن آرام و مربی بزرگ را گرامی داشتند. بازی شب گذشته تیمهای ملی ایران و تاهیتی در جریان رقابتهای فوتبال ساحلی بین قارهای هم به احترام او با یک دقیقه سکوت آغاز شد. طراحان گرافیک هم به خط شدند و طرحهای زیبایی برای بدرقه پدر استقلال ساختند. همه این واکنشها، یک موضوع را تأیید میکند؛ شخصیتی مهم، پیشکسوتی بزرگ و از همه اینها مهمتر، پدری دوست داشتنی از میان ما رفته است.