به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، شاید بتوان گفت در میان بازارهای مختلف، بازار سهام تنها بازاری است که از رخدادهای حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی چه در سطح داخلی و چه خارجی تاثیر مستقیم و غیرمستقیم می پذیرد و حالا که شمارش معکوس برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آغاز شده است، معامله گران خبرهای مربوط به این رخداد بین المللی را بیشتر و بهتر رصد می کنند. شاهد این ادعا نیز کاهش حجم و ارزش معاملات بورس در این روزهاست که نشان از رفتار احتیاطی معامله گران در تالار شیشه ای دارد.
بر این اساس با توجه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، تعیین استراتژی برای سرمایه گذاران و سهامداران نه تنها برای بازار سرمایه ما مهم است بلکه رفتار انتخاباتی بازار سهام در سایر کشورها بویژه ایالات متحده نیز تحت تاثیر این رخداد قرار دارد و به همین منظور برخی کارشناسان معتقدند یکی از مهمترین بازارهای علمی و کارآمد دنیا به ایالات متحده تعلق دارد و این بازار می تواند مبنای خوبی برای مقایسه با سایر بازارهای سرمایه باشد.
به این خاطر برخی می گویند اگر هر یک از نامزدهای کنونی بر صندلی ریاست جمهوری آمریکا بنشینند تاثیرات متفاوت خود را بر اقتصاد و بازار سرمایه خود و سایر کشورها خواهد داشت؛ چرا که تاکنون در آمریکا 19 رییس جمهور انتخاب شده اند و در این مدت بالاترین GDP متعلق به دموکراتها بوده است. بعلاوه این که از 6 رییس جمهوری که بالاترین GDP را به خود اختصاص داده اند، تاکنون 5 نفر دموکرات و یک نفر جمهوری خواه بوده اند.
همچنین به باور برخی کارشناسان حزب دموکرات آمریکا سابقه بهتری در بازدهی بازار سرمایه داشته است و آمارها نشان می دهد در سال برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، بازده متوسط سالانه بازار 6.6 درصد و در 81 درصد نمونه آماری بازار مثبت بوده است. بعلاوه این که وقتی دولت و پارلمان در دست دموکرات ها بوده، این بازدهی افزایش بیشتری داشته، زمانی دولت در دست دموکراتها و پارلمان در دست جمهوری خواه ها بوده، متوسط بازدهی سالانه 9.6 درصد و زمانی هم که دولت و پارلمان در اختیار جمهوری خواه ها بوده متوسط بازده سالانه بازار سرمایه در ایالات متحده 7 درصد بوده است.
البته این دسته از کارشناسان تاثیرات معادلات سیاسی بر اقتصاد و بازار سرمایه را مختص کشوری مثل آمریکا نمی دانند و معتقدند در کشور ما نیز شرایط مشابهی تاکنون تجربه شده است؛ به عنوان نمونه زمانی که دولت و مجلس همسو بوده اند، نرخ متوسط بازدهی سالانه بازار سرمایه افزایش داشته است. بعلاوه این که بازار سرمایه ما نیز تجربه های گوناگونی در خصوص واکنشهای انتخاباتی بورس دارد و بر این اساس بازدهی شاخص بورس پیش و پس از برگزاری انتخابات متفاوت بوده است.
با این وجود برخی بر این باورند که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده تاثیر چندانی بر بازار سرمایه کشور ما نخواهد داشت، چرا که در 16 سال گذشته که بوش و اوباما به عنوان نماینده دو حزب مختلف آمریکا سکاندار ریاست جمهوری این کشور بوده اند در عمل اتفاق خاصی برای بازار سرمایه ما از این منظر نیفتاده است.
هر چند در مقابل برخی می گویند هر یک از این دو نامزد پیروز انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده باشد واکنش بازارهای مختلف جهانی به این انتخاب متفاوت است و در هفتههای اخیر نیز به خوبی دیده شده است که هر وقت هیلاری کلینتون نامزد دموکرات در نظرسنجیها از رقیب خود پیشی میگیرد، بازارهای جهانی با رشد مواجه میشوند و در زمانهای دیگر و هنگام خوشاقبالی به ترامپ، بازارهای جهانی رفتاری منفی از خود نشان میدهند.
به همین دلیل و نیز بخاطر کالامحور بودن بورس کشور، هر گونه تغییر در قیمت محصولات در بازارهای جهانی بویژه به علت تحولات سیاسی می تواند به سرعت به بورس تهران منتقل شده و آن را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین انتخاب هر کدام از نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا، تاثیر مستقیم بر نرخ برابری دلار بر سایر ارزهای بین المللی و نیز تحولات اقتصاد و بازار سرمایه کشورها خواهد داشت.
از سوی دیگر برخی کارشناسان بورسی بر این باورند که انتخابات آمریکا از دو نگرش مختلف بر اقتصاد و بازار سرمایه ما تاثیرگذار خواهد بود؛ چرا که روی کار آمدن دموکرات ها به دلیل رویکرد تعامل جویانه ای که دارند، می تواند به خوشبینی اهالی بازار سرمایه به حل و فصل بیشتر چالش ها و در نتیجه گشایش های بیشتر اقتصادی و تعامل صنعت و شرکت ها با صاحبان تکنولوژی و امنیت بیشتر سرمایه گذاری در بازار با چشم انداز بهتر، تعبیر و تفسیر شود و از سوی دیگر، روی کار آمدن جمهوری خواهان، تضعیف نسبی شاخص دلار و رشد قیمت کالاها را در پی خواهد داشت که سبب رشد نرخ فروش محصولات شرکت ها می شود. به همین خاطر هم است که بازار سهام ما این روزها کم رمق و کم حجم شده است و معامله گران در لاک احتیاط فرو رفته اند.
در مجموع باید گفت با توجه به شرایط پسابرجام، به طور قطع مشخص شدن تغییر معادله در ریاست جمهوری آمریکا می تواند مولفه ای اثرگذار بر تعیین استراتژی سیاسی و اقتصادی و در پی آن موضع گیری های ما در خصوص ادامه روند مذاکرات هسته ای و نیز اجرای تعهدات طرفین در برجام باشد.
با این وجود بنظر می رسد انتخاب نهایی آمریکایی ها در انتخابات پیش رو چه کلینتون باشد چه ترامپ، اقتصاد و بازار سرمایه ما بیش از هر چیز دیگری نیاز به تحولات اقتصادی در درون کشور و "اقدام و عمل به اقتصاد مقاومتی" دارد.
از سوی دیگر صرف نظر از انتخاب هر یک از این دو کاندیدا در انتخابات پیش روی ایالات متحده پیش بینی می شود واکنش بورس و معامله گران به انتخاب نهایی آمریکایی ها، کوتاه مدت، زودگذر و هیجانی باشد و بازار سرمایه دوباره راه خود را در پیش خواهد گرفت و به دنبال بهانه ای دیگر برای رشد یا کاهش خواهد گشت.
بر این اساس برای روشن شدن این پیش بینی باید تا روز سه شنبه که زمان برگزاری انتخابات ریاست جهموری در ایالات متحده است منتظر ماند و دید آیا هیلاری که تا به امروز بر اساس نظر سنجی ها بخت بیشتری برای نشستن بر صندی ریاست جمهوری آمریکا را دارد انتخاب می شود یا نه؟!
شاید هم ترامپ که تا چند ماه پیش نام و نشانی نداشت برنده نهایی این رقابت باشد.
* مهدی حاجی وند