به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، روزنامه اصلاحطلب جهان صنعت از واردات فولاد انتقاد کرده است: در سال 94 واردکنندگان فولاد ممزوج اقدام به واردات یک میلیون و 800 هزار تن فولاد کردند که براساس آمار گمرک میزان واردات این کالا در سال 92 حدود هفت هزار و 500 تن بوده تا جایی که واردات آن 240 برابر شده این در حالی است که حتی گفته میشود فولادی هم که وارد شده، غیرممزوج و معمولی بوده است.
فولاد ممزوج در واقع فولادی است که خالص نباشد و حد و مرز دقیقی برای خلوص آن در نظر گرفته نشده است.
فولاد ممزوج یا همان فولاد آلیاژی بیشتر برای مصارف خاص است و در صنایع خاص استفاده میشود. به عبارت دیگر چند آلیاژ با هم ترکیب شده و فولاد آلیاژی یا ممزوج را تشکیل میدهند. ورق فولاد آلیاژی در صنایع چاقوسازی، الکترو موتورسازی و ... استفاده میشود و قیمت آن معمولا 10 برابر قیمت ورق فولاد معمولی است.
اتفاق جالبی که در زمینه واردات فولاد ممزوج افتاده، آن است که تا قبل از سال 94 تعرفه واردات فولاد به میزان چهار درصد بود. بنابر ادعای دولتیان به دنبال فشار تولیدکنندگان فولاد بر مسوولان مبنی بر افزایش تعرفه واردات فولاد، میزان تعرفه عمده واردات فولاد در سال 94 با تصمیم مسوولان دولتی از 4 به 15 درصد افزایش یافت اما تعرفه واردات فولاد ممزوج در همان میزان چهار درصد باقی ماند.
براساس آمار گمرک واردات فولاد ممزوج به دلیل مصرف پایینش در کشور در سال 90 تنها 18 هزار تن بوده که در سال 91 به 21 هزار تن و در سال 92 به 7500 تن رسید.
اما در سال 93 ناگهان این رقم به 169 هزار تن و در سال 94 با جهشی غیرقابل باور به یک میلیون و 800 هزار تن صعود کرده است!
به عبارت دیگر واردکنندگان فولاد ممزوج ناگهان با استفاده از شرایط بهینهای که قانون در اختیار آنها گذاشته نزدیک به یک میلیون و 800 هزار تن فولاد ممزوج وارد کشور کردند که مورد استفاده آن بسیار محدود در صنایع است! و اصلا نیاز فولاد غیرممزوج کشور هم در این حد نیست.به بیان دیگر فولادی که در سال 92 ارزش وارداتش حدود 10میلیون دلار بوده ناگهان در عرض دو سال آنقدر متقاضی پیدا کرده که ارزش واردات به حدود830 میلیون دلار در سال 94 رسیده است.پرسش این است که چگونه واردات فولاد ممزوج که رقم آن 7500 تن در سال 92 بوده در سال 94 به یک میلیون و 800 هزار تن رسیده است. به عبارتی واردات آن 240 برابر شده است...
اصلا قانونگذاران دولتی در سال 94 به چه دلیل ناگهان تعرفه واردات چهار درصدی را به 15درصد رساندند اما تعرفه واردات فولاد ممزوج همان چهار درصد باقی مانده؟ آیا این مساله زمینه سوءاستفاده واردکنندگان را برای واردات عظیم سیلآسا فراهم نکرد؟ علت کار چه بود؟
جالب است که بدانیم پس از سال 94 و ناگهان در سال 95 میزان تعرفه واردات انواع فولاد ممزوج و غیرممزوج برابر شده و برای آن 20 درصد در نظر گرفته شد! آیا افزایش ناگهانی تعرفه سایر محصولات فولادی و دست نخوردن تعرفه فولاد ممزوج به بهانه مصرف پایین آن، نباید موجب کاهش واردات فولاد ممزوج شود؟ پس چرا واردات آن رقم صعودی در پیش گرفت و طی یکی، دو سال از 7500 تن به یک میلیون و 800 هزار تن رسید در حالی که مصرف فولاد ممزوج در کشور بسیار ناچیز است و نیازی به این همه واردات نیست. جالب است که فولاد وارداتی به ظاهر ممزوج طی این دو سال در بازار کاملا فروخته شد و سود کلانی را به جیب واردکنندگان سرازیر کرد. آیا وضع چنین تعرفههایی که میزان تعرفه واردات کمتری دارند در اذهان عمومی شائبه ایجاد نمیکند؟ اگر بهانه این است که فولاد ممزوج مصرف پایین دارد، از این رو باید وارداتش هم کم شود نه آنکه ناگهان سیر صعودی واردات چشمگیر آن تعجب همگان را برانگیزد.
پرسش دیگر آن است که این حجم عظیم فولاد ممزوج به چه کسانی فروخته شده، کجا رفته و خریداران آن چه کسانی هستند؟ آیا نیاز کشور به فولاد آلیاژی این حجم عظیم فولاد وارداتی ممزوج است؟
در این حال این پرسش مطرح میشود که چرا گمرک نسبت به این حجم عظیم واردات حساسیت به خرج نداده است.
واردات فولاد ممزوج ناگهان در عرض دو سال، حدود 240 برابر شده و کسی از آن متعجب نشده است! آن هم کالایی که مصرف آن بسیار ناچیز است و واردات این حجم بزرگ از آن نباید حداقل این سوال را در ذهن مسوولان ایجاد کند که چرا این مقدار فولاد ممزوج وارد کشور شده است؟ این همه سود از واردات فولاد ممزوج به جیب چه کسانی رفته است؟
آیا وضع چنین تعرفههایی که میزان تعرفه واردات کمتری دارند شائبه این امر را که عدهای ممکن است قانون را دور بزنند، ایجاد نمیکند تا کالایی را وارد کنند که تعرفه واردات کمتری دارد و آن کالا را در حجم عظیم به فروش برسانند بدون آنکه حتی متقاضی لازم را داشته باشند؟
این شرایط بهینه قانونی به نفع چه کسی یا چه کسانی بوده است؟
حتی این شائبه پیش میآید که آیا فولاد وارداتی ممزوج بوده یا فولاد معمولی و غیرممزوج که خریدار زیادی هم در بازار دارد. مگر صنایع کشور چقدر به فولاد آلیاژی نیاز دارند؟
سود 830 میلیارد دلاری به جیب چه کسانی رفته و چرا حساسیت لازم برای بررسی واردات این میزان فولاد ممزوج به خرج داده نشده است؟ ادارات ناظر و حسابرسیهای دولتی چرا در مقابل این مساله سکوت کردهاند؟