به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، ازدواج، متغییری که افزایش یا کاهش آن نسبت به کُنش های مختلفی از جمله اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی سلامت روحی و جسمی افراد، وابستگی زیاد داشته و واکنش های قابل توجهی از خود نشان می دهد.
بیش از دو دهه است که ازدواج نقل مجالس خانواده های ایرانی با هر نوع وضعیت فرهنگی، تحصیلاتی و حتی مادی، شده است و بیشتر افراد به دنبال پاسخی مناسب برای این سؤال هستند؛ « سن مناسب برای تشکیل خانواده و ملاک های انتخاب همسر چیست؟» تا در این روزها آنها را به "مد تلخ" طلاق نزدیک نکند.
مبرهن است؛ هر آن قدر که ازدواج زودهنگام می تواند آسیب زا باشد، ازدواج دیرهنگام نیز خالی از خلل و اشکال نخواهد بود. متشرعین سن ازدواج را به شرط رسیدین به حد رشد بر اساس آموزه های اسلامی 15 سالگی برای دختران و 18 سالگی برای پسران قرار داده اند اما با توجه به عرف جامعه و توجه خانواده ها به مسائل تحصیلی و بلوغ فکری و استقلال مالی فرزندانشان، این سنین در جامعه ایرانی برای دختر خانم ها به 20 سال و برای پسران به 24 سال ارتقاء یافته است.
بیش از دو دهه است که مسائل مختلفی که برخی آن را ناشی از " انقلاب تحصیلی دختران" که منجر سیر صعودی توقعات آنان شده و بعضی آن را ناشی از " جنگ هشت ساله تحمیلی" که منجر به مهاجرت های زیاد پسران و خسارات جانی آنان شده و عده ای هم آن را ناشی از " تحریم های اقتصادی" و پیامدها و مشکلات ناشی از آن شده است؛ می دانند، باعث بالارفتن سن ازدواج در بین افراد جامعه اعم از دختر و پسر شده است.
بالارفتن سن ازدواج از هر منظری که به آن نگاه کنیم، پدیده ای ناخوشایند است، اگر چه در ابتدای امر به صورت یک تفاخر یا جبهه گیری در برابر تشکیل خانواده خود را نشان می دهد اما در گذر زمان باعث ایجاد مشکلات خانوادگی، فردی، اجتماعی، روحی و روانی خواهد شد.
میتراخسروبیک کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس با اشاره به مطلب فوق افزود: ازدواج، منحصراً جدی ترین تعهدی است که نباید به آن آسان نگاه کرد و باید در شرایطی به آن نگاه خریدارانه داشته باشیم که از منظر روانی، مالی و شخصیتی به شناخت، ثبات و امنیت رسیده باشیم.
وی در ادامه با بیان این مطلب که ازدواج، «دير هنگام» و «زود هنگام» مشکلآفرين خواهد بود و در حقيقت ازدواج بايد «بههنگام» باشد، افزود: برخلاف نظریه "فروید" که عامل سعادت فرد، خانواده و جامعه را « غریزه جنسی» می داند، باید گفت: ازدواج به هنگام، بخش مهمی از خلاء های عاطفی را پُر کرده از افسردگی، ناامیدی، اضطراب، خشونت .. جلوگیری می کند.
این کارشناس مسائل اجتماعی بیان کرد: آنچه امروزه به عنوان پدیده های نامبارک اجتماعی در غالب تهاجم و نفوذ فرهنگی از آن یاد می شود و باعث دغدغه های زیادی برای مسئولان و خانواده ها شده است از جمله « افزایش روسپیگری، پایین آمدن سن اعتیاد، افزایش آمار بانوان معتاد، افزایش مبتلایان به ایدز و هپاتیت، همباشی ها، قبح شکنی روابط ازاد و خارج عرف زنان و مردان متأهل و ... » از پیامدهای تأخیر در ازدواج و تبدیل شدن آن به یک فرهنگ اجباری در جامعه است.
خسروبیک « توسعه بی بندوباری» را یکی از مهم ترین دلایل عدم رسیدن به کمال در انسان ها برشمرد و گفت: لاجرم از جامعه ای که بخشی از افراد آن دچار انحطاط رفتاری ، اخلاقی و .. شده است، نمی توان رسیدن به کمال مطلوب را در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی انتظار داشت.
وی با اشاره به آیه 21 سوره الروم: « وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ.» افزود: برای پاسخ دادن به این سؤال که سن به هنگام ازدواج، چه سنی است؟ باید گفت: علاوه بر رسیدن به حد رشد که لازمه تشکیل خانواده است اما کافی نیست؛ مسائلی از جمله بلوغ فکری و عقلی، رسیدن به مرحله ای که فرد بتواند صمیمیت عاطفی و جنسی را در یک رابطه متعهدانه برقرار کند، ضروری است.
قطع به یقین با توجه به اینکه زنان زودتر به سن بلوغ فکری، عقلی، جسمی و عاطفی می رسند در این پروسه دختران در سنین پایین تری به ابعاد مختلف " حد رشد " می رسند.
اما آنچه در زمنیه ازدواج و تأخیر در آن در جامعه مغفول مانده است، بحث نگاه به ازدواج " معلولان" است، به نظر می رسد این قشر نه تنها در بخش هایی نظیر اشتغال، خدمات .. نادیده گرفته می شوند بلکه در بحث ازدواج نیز کسی به فکر آنها نبوده و نیست ..
اگر بپذیریم که ازدواج فقط مخصوص افراد سالم و توانا نیست و افراد معلول هم در برهه ای از زندگی نیاز به همدم و همراهی برای زندگی مشترک خود دارند نباید به فکر ازدواج معلولان بود؟ برخی از آمارها از درصد پایین ازدواج در بین بانوان معلول خبر می دهد به نحوی که ازدواج بانوان نابینا صفر درصد گفته شده است. اینکه تا به امروز نه تنها از تعداد زنان معلول که از تعداد کل معلولان کشور آمار دقیقی در دست نیست و آمارهایی که وجود دارد نسبی و مربوط به معلولان تحت پوشش بهزیستی است خود یکی دیگر از کوتاهی های جامعه و مسئولان نسبت به معولان است.!
زهرا نمازی مددکار اجتماعی در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس با بیان این مطلب که نباید به معلول شبیه به یک مجرم نگاه و در دادگاه ذهنی خود او را از بسیاری مواهب و موقعیت های زندگی محروم کنیم، گفت: ازدواج یکی از مواردی است که معلولان در جامعه ما بر اساس نگاه تحقیر کننده ای که می گوید: « مرد معلول نه یک تکیه گاه بلکه نیازمند تکیه گاه است» و « زن معلول نه مدیر خانه بلکه نیازمند مدیریت شده است» از آن محروم شده اند.
وی در ادامه با اشاره به اینکه حتی برخی از خانواده های معلولین، خود نگاه سردی به فرزندانشان دارندو شرایط ازدواج را برای آنها مهیا نمی کنند، گفت: به نظر می رسد مادر یک دختر معلول به خود و دخترش قبولانده است « ازدواج فقط برای دختران سالم ممکن بوده و معلولیت دختر نقطه سیاه زندگی اوست و باید به این تقدیر تن داد!.»
این مددکار اجتماعی با بیان اینکه در زمینه ازدواج معلولان جمسی – حرکتی را باید از معلولان ذهنی، متفاوت نگاه کرد گفت: فردی که نابیناست یا ناشنوا یا روی ولیچر نشسته است اگر چه برخی از توانمندی ها را ندارد اما این موارد باعث نمی شود او متهم به از دست دادن تمام توانمندی هایش کرد!
نمازی تصریح کرد: معلولان می توانند مثل تمام افراد جامعه با مهیا کردن ملزومات زندگی از جمله شغل، مسکن .... در کنار کسی که بخشی از ناتوانی او را پوشش دهد زندگی خوب و موفقی داشته باشد اما ازدواج مرد معلول با زن معلول نه تنها این ناتوانی را پوشش نمی دهد بلکه مشکلات را نیز افزایش خواهد داد.
وی گفت: ازدواج معلولان منظر های عاطفی و تشکیل خانواده درست شبیه یک فرد سالم است ، این را می گویم چون برخی از افراد با توجه به مسائلی نظیر « نذر کردن، دلسوزی، ثواب اخروی یا حتی خودکمتر بینی ..» به دنبال ازدواج با معلولان هستند.!
این مددکار اجتماعی در ادامه افزود: اگر شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جامعه بحث ازدواج را برای افراد سالم سخت کرده است برای یک معلول با شرایط خاص فیزیکی و مشکلات عدیده ای که از این بابت دارد سخت تر و حتی برای بانوان گاهی غیرممکن می شود.!
وی با اشاره به اینکه ازدواج درست و به هنگام در معلولان آنها را به سمت خودباوری بیشتر و آرامش حداکثری سوق می دهد، اظهارداشت: اما برای این که یک معلول بتواند ازدواج خوب و زندگی محکمی داشته باشد اشتغال و داشتن سرپناه مهم ترین ملزومات است.
آنچه که از نظر کارشناسان مهم است، رفع موانع معماری در محیط های شغلی در زندگی معلولان است که باید به حداقل برسد، زندگی در محیط ها مناسب سازی نشده و موانع معماری، مشکلات معلولان را بیش از اندازه خواهد کرد و آرامش را از خانواده ها سلب می کند.
اگر مشکلات توانبخشی معلولان، تهیه مسکن معلولان، رفع موانع معماری و اشتغال معلولان برطرف و یا به حداقل های موجود برسد، قطعاً معلولین با آرامش خاطر بیشتری تن به ازدواج خواهند داد. اگر چه به نظر می رسد برای درک درست از بانوان معلول و توانمندی های آنان باید در جامعه فرهنگ سازی صورت گیرد چرا که براساس گفته رئیس انجمن ندای معلولان؛ علت اصلی مشکلات زنان معلول و خصوصا ازدواج این افراد رادر مشکلات فرهنگی جامعه و نگاه اشتباه عموم جامعه نسبت به معلولیت دانست و خاطر نشان ساخت: ازدواج میان افراد سالم و معلول معمولا ازدواجهای موفقی هستند، اما ازدواج افراد معلول با یکدیگر مشکلات زیادی در پی دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
منبع: طنین یاس