این ساختمان مثل اغلب ساختمانهای تجاری سطح شهر در هر طبقه یک تابلو آتشنشانی داشت که در آن شلنگهای آب برای مواقع اضطراری تعبیه شده بود. در برخی از طبقات و نه تمامی آنها کپسولهای اطفاء حریق نیز وجود داشت و برخی از واحدها نیز کپسول اطفاء حریق داشتند.
صاحب پارکینگ با درخواست ایجاد پله اضطراری مخالفت کرد.
ساختمان مجهز به سیستم خنککنندهای هم بود که سالهای سال خراب و بلااستفاده مانده بود و واحدها از سیستمهای جدید برای خنککردن واحدها استفاده میکردند.
در ساختمان پلاسکو هیچ مخزن سوختی وجود نداشت و تنها چیزی که قابلیت انفجار داشت فقط گازهای پیکنیکی بود که در برخی واحدها برای گرمکردن غذا مورد استفاده قرار میگرفت.
در ساختمان پلاسکو هیچ مخزن سوختی وجود نداشت و تنها چیزی که قابلیت انفجار داشت فقط گازهای پیکنیکی بود که در برخی واحدها برای گرمکردن غذا مورد استفاده قرار میگرفت.
صاحبان تمام واحدها درواقع سرقفلی مغازه را داشتند بنابراین کسی اقدامی برای بیمه کردن مغازه نمیکرد؛ آن تعدادی که مسئولان بیمهها در آمارهای خودشان از آن خبر میدهند مربوط به بیمهای است که شامل اجناس داخل مغازه میشود و نه خود مغازهها.