به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، روز یک شنبه 19 مارس 2017 (29 اسفند 1395) رسانه های رژیم صهیونیستی تصویری از یک شهروند سوری و اتومبیلی سوخته را منتشر ساختند در این خبر رسانه های خبری دشمن اعلام کردند فرد مذکور در اتومبیلش در منطقه خان ارنبه در ریف قنیطره در خاک جولان سوریه هدف موشک هواپیماهای رژیم صهیونیستی قرار گرفته است.
این ترور در حالی انجام شد که دو روز قبل از آن هواپیماهای رژیم صهیونیستی که به حریم هوایی سوریه حمله کرده بودند با مقابله ی پدافند ارتش سوریه مواجه شدند. برخی از اخبار ضد و نقیض از هدف قرار گرفتن هواپیماهای صهیونیستی خبر می دادند اما هیچ گاه این اخبار تأیید نشدند.
روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» مدعی شد فردی که هدف قرار گرفته «یاسر السید» نام دارد که یکی از فرماندهان یگان موشکی ارتش سوریه است.
نگاه تحلیلگر صهیونیست
آلون بن داوید، تحلیلگر نظامی شبکه 10 رژیم صهیونیستی در برنامه ای در این شبکه- که موضوعش تحلیل خبر ترور یکی از فرماندهان سامانه های پدافند هوایی سوریه توسط پهباد های جاسوسی رژیم صهیونیستی در قنیطره بود- درباره ی ترور یاسر السید گفت: ترور یاسر السید توسط اسرائیل پیامی است مبنی بر اینکه اسرائیل به ایران و حزب الله اجازه نخواهد داد جبهه ای را علیه اسرائیل در منطقه جولان باز کنند. بن داوید ضمن آنکه ترور را با حمله هوایی دو روز قبل هواپیماهای رژیم صهیونیستی مرتبط توصیف کرد، گفت: ایران یاسر السید را به کار گرفته بود تا در جولان عملیاتی علیه اسرائیل به وجود آورد.
چراغی که به دست دشمن روشن شد
مسئله مهمی که در سخنان بن داوید مطرح شد و باید با تجزیه و تحلیل آن به سمت تکرار آن حرکت کرد این بود که بن داوید اعلام کرد نگرانی و هراس رژیم صهیونیستی از احضار سفیر رژیم صهیونیستی از سوی روس ها پس از حمله هوایی صهیونیست ها به حریم هوایی سوریه است. بن داوید رسما در شبکه 10 رژیم صهیونیستی اعلام کرد صهیونیست ها از اینکه روس ها به این رژیم اعلام کرده اند اجازه تجاوز به حریم هوایی روسیه را نخواهند داد بسیار نگرانند.
دروغ پردازی های رسانه ای و سکوت مجامع رسمی
نکته ای که بن داوید قصد داشت به عنوان حماسه ارتش صهیونیستی توصیف کند اما با دروغگویی تمام با حقایق تعارض داشت این بود که بن داوید اعلام کرد پیش از این تمام حملات هوایی علیه سوریه شب هنگام و مخفیانه رخ داده بودند اما این عملیات در روز اجرا شد. این سخن بن داوید از چند حقیقت پرده برداشت: نخست آنکه؛ صهیونیست ها به حملات خود به سوریه اقرار کردند. دوم اینکه؛ آنها از ترس و وحشت خود پرده برداشتند و اعلام کردند حملات خود را شبانه و مخفیانه انجام داده اند و سوم ؛ صهیونیست ها از ترس تبعاتی که ممکن است برای آنها در بر داشته باشند حتی در رسانه های خود هم حاضر نیستند به ترور شهید الله دادی و جهاد مغنیه که روز هنگام در قنیطره انجام شد اعتراف کنند. با وجود انتشار این اخبار از سوی رسانه های رژیم صهیونیستی، ارتش این رژیم هیچ اظهار نظری در این خصوص نکرد.
یاسر السید که بود؟
پس از ترور یاسر السید صفحه رسمی فیسبوک «دفاع وطنی» سوریه اعلام کرد «یاسر حسین السید» از فرماندهان و عضو شاخه جولان این سازمان مردمی بوده است و در مسیر رفتن به قنیطره از سوی هواپیماهای بدون سرنشین رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفته است.
به رغم دروغ پراکنی های رسانه های صهیونیستی و مزدوران تکفیری شان ، که تلاش می کردند یاسر السید را یکی از فرماندهان ارشد نیروهای هوایی سوریه معرفی کنند اما همانگونه که دفاع وطنی سوریه اعلام کرد حقیقت این است که یاسر السید یکی از فرماندهان «دفاع وطنی» یا همان مدافعان مردمی سوریه بود که بدون هیچ رده نظامی به کشورش خدمت می کرد. بن داوید با وجود همه ی دروغ های هدفمندش، این مسئله را درست فهم کرده بود که ایران با تأسیس دفاع وطنی نه تنها یاسر السید بلکه ملت سوریه را برای مبارزه با دشمنان مقاومت و رژیم صهیونیستی بسیج کرده است.
برآورد
با توجه به داده هایی که در بالا به آنها اشاره شد اقرار به چند نکته غیر قابل انکار است:
اول آنکه در جولان جنگی پنهانی بین رژیم صهیونیستی و جبهه مقاومت در حال وقوع است. این جنگ با وجود مخفی بودن از درجه حساسیت بسیار بالایی برای دو طرف برخوردار است. جبهه مقاومت قصد توسعه این جبهه و سرمایه گذاری بیشتر در آن را دارد و رژیم صهیونیستی نیز با تمام امکانات خود بدون ذره ای دریغ تلاش می کند مانع ایجاد این جبهه در جولان شود. ترور یاسر السید، شهید سمیر قنطار ، شهید الله دادی و جهاد مغنیه همگی در این جنگ پنهان رخ داده است.
دوم؛ تأثیر گذاری روز افزون این جنگ پنهان، بر بحران سوریه و دیگر بحران های منطقه ای است. هر مقدار موفقیت های ارتش سوریه و جبهه مقاومت در مناطق جنوبی و نزدیک به جولان بیشتر بوده، تلاش جناح غربی- عربی برای ایجاد بحران های جدیدتر بیشتر شده و تحرکات جدیدتری رخ داده است.
سوم ؛ توفیق مقاومت در به دست گرفتن ابتکار در این جنگ پنهان است. پس از ورود رسمی روسیه در بحران سوریه از اواخر سال 2015، تحرکات روس ها نشان می داد آنها بیشتر در مناطق شمالی سوریه حضور دارند و به مناطق جنوبی تر ورود نمی کنند. برخی تحلیل ها این نگرانی را منعکس می کردند که نکند روس ها براساس یک توافق پنهان با صهیونیست ها وارد سوریه شده باشند و این همواره یک نقطه نگران کننده را برای جناح مقاومت روشن نگاه می داشت. اما پس از فرخوانی سفیر رژیم صهیونیستی از سوی روس ها بعد از حمله هوایی 27 مارس 2017 (دو روز قبل از ترور یاسر السید) و اعلام روس ها به وی مبنی بر اینکه آنها به صهیونیست ها اجازه تجاوز به حریم هوایی سوریه را نمی دهند این حقیقت آشکار شد که جبهه مقاومت به درستی امور را محاسبه کرده است و اکنون در برآیند منطقه ای بسیار پیش تر از تحلیل ها حرکت کرده است.
نتیجه
با عنایت به درگیری های رو به افزایش در جولان و حساسیت این مسئله برای صهیونیست ها به نظر می رسد این منطقه و جنگ پنهان موجود در آن ریشه ی بحران منطقه غرب آسیا باشد. چرا که با وجود بحران های موجود در منطقه و تضعیف ارتش کشورهای منطقه، رژیم صهیونیستی خود را در حاشیه ای امن احساس می کرد اما با توسعه حضور مقاومت در سوریه و نفوذ آن در جولان همه چیز برعکس شده است و اکنون صهیونیست ها که تلاش می کردند با توسعه بحران، امنیت بیشتر و طولانی مدت تری را برای خود بخرند امروز مقاومت را در دو منطقه بالای سر خود می بینند. آنها پیش از این از جبهه ی لبنان هراس داشتند اما اکنون مقاومت را در جولان نیز بالای سر خود دارند.
نفوذ بیشتر جبهه مقاومت در جولان ، می تواند صهیونیست ها را به این سمت سوق دهد که جناح غربی- عربی را مجبور به پایان بحران دیگر مناطق و تمرکز در جولان کنند و یا آنکه با ایجاد بحران های جدید تلاش کنند فشار را هر روز از جولان کم کرده، به دیگر مناطق و کشورهای منطقه سوق دهند. اینکه کدام یک از این دو سناریو رقم بخورد همگی به اقدامات و ابتکارات جبهه مقاومت بستگی دارد. اما با نگاهی به روند رو به جلوی مقاومت می توان انتظار داشت در آینده ای نه چندان دور جناح غربی- عربی مجبور به عقب نشینی هایی مهم در منطقه شود. مهمترین شاهد و دلیل مثبت در این راستا حضور قدرتمند تر روسیه در کنار مقاومت و توفیقات بسیار مهمی است که جبهه مقاومت در مناطق شمالی و به ویژه حلب به دست آورده است.
یادداشت از سید محمد جعفر رضوی